العالم _ زلال قرآن
دونکته بسیارمهم درزمینه رشد استعداد های ذاتی انسان:
نکته اول : این است که نسبت اسماء وصفات الهی با خلیفة الله نسبت تجلی وظهوراست، واز آنجا که به گواه بخش اخرایه 28 سوره مبارکه نساء:
«...وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا»
ترجمه: (...که انسان ضعیف خلق شده است).
اگرچه انسان رشد نا یافته موجودی بسیارضعیف است، ولی خداوند رحمان ازباب رحمت واسعه خود، حس وشعور وقدرت علمی باوعنایت فرموده وبه اوامکان این توفیق را داده که بتواند بواسطه آنها درکا ئنات تصرف علمی نموده و برآنها مسلط شود، لذا او می تواند بعنوان خلیفة الله، هم اسرار و بدایع صنع الهی را آشکارسازد وهم درپرتو ایمان وعمل صالح با رشد استعدادهای ذاتی خویش به اخلاق الله متخلق گردد وبواسطه آنها تجلیگاه اسماء وصفات الهی شده ودرحد وسع وتونائی خود آنها را به ظهوربرساند.
نکته دوم : با برداشت ازآیه 39 سوره مبارکه فاطر:
«هُوَالَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا»
ترجمه: (اوست خدایی که شما را در زمین جانشین قرارداد، اینک هرکس کافر شود زیان کفر بر خود اوست و کفر کافران نزد خدایشان چیزی جزخشم وغضب حق بر آنان نیفزاید وکفرکافران چیزی جز خسارت و زیان بر آنها نخواهد افزود).
می توان به این نتیجه رسید که همه بنی بشرازنظرداشتن استعدادهای ذاتی وانتساب به خداوند یکسان هستند.
ولی اختلاف بین آنها درداشتن ایمان وانجام اعمال صالحه یا بی ایمانی و ارتکاب معاصی وانجام اعمال ناصالح است که آنها را از موءمن تا کافررتبه بندی می نماید.