العالم ـ فلسطین اشغالی
در سرمقاله رای الیوم که به قلم عبدالباری عطوان سردبیر این نشریه الکترونیکی که در لندن بروز رسانی می شود، آمده است: اگر بیانیهای که از سوی ستاد کل نیروهای مسلح مصر چندی پیش صادر شد ودرآن نفی قاطع هرگونه کمک نظامی این کشور به عملیات جنگ افروزی صهیونیست ها ؛ در خصوص اطلاعاتی که یکی از مؤسسات رصد تحرکات ناوبری کشتیها ؛ در آب های بین المللی منتشر کرده بود و ورود کشتی آلمانی "کاترین" را به بندر اسکندریه مصر در چند روز پیش مستند کرده، وشرح داده بود کمی معتبر دانستیم.
اما طولی نکشید که بیانیهی دیگری دیروز از سوی مسئولین سازمان کانال سوئز صادر شد، که اشارهای واضح به کشتیهای اسرائیلی بوده، وبه سرعت مفاد بیانیه ی قبلی را زیر سوال برد، بهویژه بند مربوط به این سازمان که در آن به صراحت گفته شده است: "ما به توافقات بینالمللی که آزادی ناوبری کشتیهای عبوری چه نظامی و چه تجاری، بدون هیچگونه تمایزی در ملیت آنها، از کانال را تضمین میکند، پایبند هستیم" .
از این رو وبا توجه به موارد بالا باید گفت چه کسی به کشتیهای نه فقط تجاری، بلکه جنگی اسرائیلی، اجازه عبور از کانال سوئز را میدهد وآن هم در زمانی که جنگی علیه غزه و لبنان جاریست؟
ما از کشور مصر نمیخواهیم که با ممانعت از ورود کشتی "کاترین" به بندر اسکندریه ویا عدم تخلیه یا بارگیری سلاحها و بمب هایی که در مسیرشان به سوی سرزمین های اشغالی هستند و در جنگ نسلکشی که در حال حاضر در غزه و جنوب لبنان جاریست، جلوگیری کنند؛ اما...همانطور که مؤسسه "مارینا ترافیک" که تحرکات ناوبری کشتیها را در سراسر جهان مستند میکند، گزارش داده است ؛ کشتی "کاترین" در روز دوشنبه 28 مهرماه (اکتبر) گذشته به بندر اسکندریه وارد شد و در تاریخ 31 همان ماه آنجا را ترک کرد، همان کشتی که کشورهای آفریقایی همچون نیجریه و کشورهای اروپایی مانند اسلونی و مونتهنگرو به درخواستهای سازمان عفو بینالملل برای پذیرش این کشتی در بنادرشان پاسخ منفی دادند.
نمیدانیم چگونه است که مقامات مصری به توافقنامه "قسطنطنیه" ( استانبول )که در سال 1888 صادر شده و آن را امضا نکردند، پایبند هستند؛ در آن زمان این کشور تحت نفوذ بریتانیا قرار داشت و این توافقنامه قبل از وجود قوانین بینالمللی، و سازمان ملل صادر شده ومتعلق به زمانی است که بیشتر جهان سوم تحت استعمار اروپایی قرار داشت. این در حالیست که این مقامات به توافقات و معاهدات کشور های عربی و اسلامی در حمایت از مظلومان پایبند نیستند و نسبت به آنچه از پاکسازی نژادی و نسلکشی در غزه و لبنان میگذرد، بیتفاوت هستند.
اگر توافقنامه قسطنطنیه برای کشورهایی که آن را امضا کردهاند، الزامآور است، چرا کشوری مانند اسپانیا که یکی از امضاکنندگان آن بوده، به این توافقنامه پایبند نبوده و از پذیرش هرگونه کشتی حامل سلاح ومهمات که در مسیرشان به سوی سرزمین های اشغالی هستند، امتناع کرده و تمام آبهای منطقهای خود را به روی آن بسته است؟
شاید یادآوری چهار نکته اساسی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت، در اینجا مفید باشد:
• اول: مصر در سال 1967 کانال سوئز و تنگههای تیران و صنفیر در خلیج عقبه را به روی کشتیهای اسرائیلی، چه نظامی و چه غیرنظامی، بست و در آن زمان خبری از توافقنامه قسطنطنیه نبود و کرامت ملی مصر از همه معاهدات بالاتر بوده است.
• دوم: کشور یمن که محاصره شده و مردم گرسنه ای دارد،نه تنها تنگه باب المندب و دریای عرب و دریای سرخ را به روی کشتیهای جنگی و تجاری اسرائیلی بسته است، بلکه هر کشتی که با رژیم اشغالگر صهیونیستی همکاری کند و کالاهایی را به مقصد آنجا حمل کند، حتی اگر آمریکایی یا اروپایی باشد، مشمول این ممنوعیت قرار میگیرد وبه آن حمله می کنند، این در حالیست که 85 درصد تجارت «اسرائیل» با کشورهای آسیا از این مسیر میگذرد.
• سوم: رژیم اشغالگر «اسرائیل» هیچگاه به هیچ یک از توافقنامه ها یا معاهدات بینالمللی احترام نگذاشته، از جمله توافقات کمپ دیوید که با اشغال محور صلاحالدین یا (فیلادلفیا) و گذرگاه رفح در غزه باینگر آن است که آشکارا آن نقض کرده است. جالب آنجاست که به اینجا بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته وبسیاری از سربازان مصری را که در برج مراقبت در مجاورت مرز فلسطین بودند،کشته وبا کمال تعجب قاهره از مسئولان نظامی رژیم صهیونیستی که در این تجاوزات نقش داشتند در کشور خود استقبال می کند.
• چهارم: آیا هیچ توافقنامه یا قوانین بینالمللی وجود ندارد که هر گونه نسلکشی، وپاکسازی نژادی وقومی را محکوم کند و یا تحمیل هر گونه محاصره اقتصادی که منجر به گرسنگی و کشتار کودکان که در غزه به مدت ۱۳ ماه در حال وقوع است تحریم،و منع کند؟ جالب تر آنکه این ناحیه جغرافیایی در زمانی که ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ که اقدام به اشغال آن کرد تحت مدیریت و مسئولیت مصر بوده است.
لازم به یاد آوری است که پایبندی به توافقات و معاهدات بینالمللی یک مسیر دو طرفه است، همانطور که در دو سطح بینالمللی و اخلاقی شناخته شده است، ولی به نظر میرسد که رهبری مصر اینگونه نمیاندیشد . این امر از طریق پایبندی آن به توافقات کمپ دیوید، علیرغم اذعان رسمی به نقض آن توسط ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی ، و بیاحترامی برخی از مسئولان اسرائیلی به رهبری و کرامت مصر، همانطور که اخیرا بارها از سوی بنیامین نتانیاهو برخی از سرکردگان این رژیم نسبت به مصر صورت گرفته را شاهدیم.
رهبری مصر باید از فرصت این نقضها ی آشکار رژیم صهیونیستی استفاده کند و به این توافقات تحقیرآمیز که رفاه را برای مصر، آن طوری که امضا کنندگان آن انتظار داشتند، نه تنها به ارمغان نیاورد ، بلکه این کشور را در فقر وبدهی غرق کرده، و به تضعیف رهبری و شآن این کشور در آفریقا و خاورمیانه بلکه در تمامی جهان پایان دهد.
کانال سوئز باید در برابر هرگونه کشتی جنگی یا تجاری اسرائیلی بسته شود، به نشانه انتقام بیش از ۱۵۰ هزار شهید و مجروح مسلمان در غزه و جنوب لبنان که از کرامت ملت و حیثیت و عقیدهشان دفاع میکنند، و فراموش نکنیم که مصر و مردم آن از جمله کشورهای بودنند که در موفقیت ها وتمام قضاياي دو ملت عربی و اسلامی پیشگام بودهاند.