چهار سناریوی اسرائیل برای الحاق کرانه باختری و پیامدهای آن

چهار سناریوی اسرائیل برای الحاق کرانه باختری و پیامدهای آن
سه شنبه 8 مهر 1404 - 22:45

«محمد زیات» نویسنده و تحلیلگر جهان عرب در مقاله ای به بررسی اقدامات مقامات رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری رود اردن به سایر سرزمین های اشغالی پرداخت و چهار سناریو را در این زمینه مطرح و پیامدهای هریک از آنها را تشریح  کرد.

العالم – فلسطین اشغالی
به گزارش روزنامه رای الیوم، «محمد زیات» در مقاله خود درباره وضعیت کرانه باختری آورده است: کرانه باختری امروز بیش از 600 هزار شهرک‌نشین اسرائیلی را در خود جای داده است که در تقریباً ۲۵۰ شهرک سکونت دارند. این امر هرگونه الحاق، چه جزئی و چه کامل، را به فرآیندی پیچیده تبدیل می‌کند که با چالش‌های حقوقی، سیاسی و امنیتی قابل توجهی روبرو است. این امر همچنین با ایده موسوم به دو دولتی در تضاد است و آن را غیرقابل دستیابی و غیرقابل اجرا می‌کند.
با توجه به این واقعیت‌ها، سناریوهای متعددی برای الحاق کرانه باختری وجود دارد که هر کدام پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی برای فلسطینی‌ها، اسرائیل و حتی قدرت‌های بزرگ خواهد داشت. در این مقاله، چهار سناریو را به تفصیل بررسی و تحلیل سیاسی، امنیتی و اقتصادی هر یک را ارائه خواهیم داد و همچنین واکنش‌های احتمالی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی را بررسی خواهیم کرد.
سناریوی اول: الحاق جزئی - گامی محدود با خطرات قابل توجه
این سناریو به الحاق تنها مناطق خاصی اشاره می کند، مانند شهرک‌های اصلی پراکنده در سراسر کرانه باختری یا مناطق استراتژیکی که تضمین می‌کند که اسرائیل کنترل خود را بر کریدورهای حیاتی حفظ کند. از این طریق، شهرهای بزرگ فلسطینی به مناطق بزرگ منزوی و جدا از هم تبدیل می شوند، در حالی که فضای باقی مانده برای گسترش تدریجی شهرک‌ها باقی می ماند.
پیامدهای سیاسی:
الحاق جزئی می‌تواند موقعیت کابینه اسرائیل را در داخل بویژه در میان گروه‌های راست افراطی تقویت کند. با این حال، این امر می‌تواند با انتقاد جامعه بین‌المللی بویژه اتحادیه اروپا و کشورهایی مانند روسیه، چین و احتمالاً حتی آمریکا روبرو شود. اظهارات مقامات اروپایی بارها تأکید کرده است که هرگونه الحاق یکجانبه نقض قوانین بین‌المللی تلقی می‌شود. در نتیجه، جامعه بین‌المللی خود را مجبور به اتخاذ مواضع اخلاقی به عنوان حداقل واکنش در صورت اجرای چنین سناریویی خواهد یافت.
پیامدهای امنیتی:
الحاق جزئی احتمالاً تنش‌ها با فلسطینی‌ها را تشدید می‌کند، به‌ویژه در مناطقی مانند دره اردن و شهرک های آریئیل و غوش عتصیون و کریات اربع در جنوب کرانه باختری.
پیامدهای اقتصادی:
الحاق جزئی نیازمند سرمایه‌گذاری‌های قابل توجه در زیرساخت‌ها و شهرک‌سازی‌ها است، به ویژه در شرایطی که اسرائیل در نتیجه جنگ وحشیانه خود در نوار غزه و کرانه باختری با بحران اقتصادی بی‌سابقه‌ای روبرو است. این هزینه ها علاوه بر هزینه‌های امنیتی اضافی برای تضمین سیطره بر این مناطق جدید است.
سناریوی دوم: الحاق کامل - حداکثر خطرات و چالش‌های بین‌المللی
الحاق کامل به معنای تحمیل حاکمیت اسرائیل بر کل کرانه باختری، از جمله تمام شهرک‌ها و مناطق فلسطینی است.
وضعیت سیاسی داخلی فلسطین:
اگر این سناریو اجرا شود، فلسطینی‌ها با بحران شدید نمایندگی خود مواجه خواهند شد و احتمال فلج شدن نهادهای تشکیلات خودگردان فلسطین وجود دارد. این همان چیزی است که اسرائیل مدتی است به دنبال آن است و با تمام ابزارهای موجود و غیر موجود، حلقه محاصره را بر تشکیلات خودگردان تنگ‌تر می‌کند. در صورت اجرای این سناریو، حمایت از جنبش‌های مقاومت افزایش خواهد یافت. این سناریو می‌تواند منجر به موجی از اعتراضات گسترده و احتمالاً تشدید محدود یا تمام عیار مسلحانه در برخی یا اکثر مناطق شود.
پیامدهای بین‌المللی:
انتظار می‌رود الحاق کامل با مخالفت گسترده بین‌المللی، از جمله تحریم‌های اقتصادی و دیپلماتیک بالقوه، و انزوای نسبی اسرائیل در صحنه بین‌المللی روبرو شود که خطوط کلی آن به دلیل جنگ ویرانگر در نوار غزه از قبل آشکار شده است. دبیرکل سازمان ملل متحد تأکید کرده است که الحاق کامل نقض آشکار قوانین بین‌المللی خواهد بود و فشار بر تل‌آویو را افزایش می‌دهد.
خطرات امنیتی:
سناریوی الحاق کامل، پتانسیل تشدید خشونت در سراسر کرانه باختری، تشدید درگیری و گسترش خارج از کنترل آن را دارد. همچنین می‌تواند تنش‌ها را در مرز با "اسرائیل" (سرزمین های اشغالی) افزایش دهد و مناطق تماس فلسطینی ها و صهیونیست را شعله‌ورتر کند و به طور بالقوه یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر، به ویژه در مرز با اردن، را به همراه داشته باشد.
سناریوی سوم: الحاق تدریجی - حرکتی هوشمندانه یا بازی خطرناک؟

این سناریو شامل اجرای الحاق در سکوت و بدون اعلام صریح در چند مرحله است که با شهرک‌های بزرگ و مناطق استراتژیک شروع می‌شود و سپس به تدریج گسترش می‌یابد. این کاری است که اسرائیل امروز و دهه‌هاست انجام می‌دهد تا از واکنش‌های بین‌المللی که می‌تواند بر جایگاه و وجهه آن در جامعه بین‌المللی تأثیر بگذارد، جلوگیری کند.
پیامدهای سیاسی:
الحاق تدریجی ممکن است واکنش‌های مستقیم بین‌المللی را کاهش دهد، اما خشم مستمر فلسطینیان را به همراه خواهد داشت و مذاکرات آینده را پیچیده‌تر خواهد کرد و هرگونه تلاش برای اجرای ایده موسوم به دو دولتی را خنثی خواهد کرد.
پیامدهای امنیتی:
الحاق تدریجی می‌تواند در درازمدت منجر به اصطکاک مکرر با مالکان فلسطینی زمین ها شود و با گسترش بیشتر سیطره اسرائیل بر سرزمین‌های فلسطینی، درگیری‌ها به تدریج تشدید خواهد شد.
پیامدهای اقتصادی:
اگرچه الحاق تدریجی ممکن است برخی از هزینه‌های اولیه را در مقایسه با الحاق کامل کاهش دهد، اما - مانند هر سناریوی دیگری- سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و شهرک‌ها، علاوه بر هزینه‌های امنیتی مداوم برای تضمین سیطره بر مناطق، همچنان بالا خواهد بود.
سناریوی چهارم: واکنش بین‌المللی و فشار دیپلماتیک - بازی قدرت در صحنه جهانی
حتی با وجود هرگونه طرح الحاق، واکنش بین‌المللی همچنان عاملی حیاتی در تعیین سرنوشت کرانه باختری است. هر اندازه هم که این واکنش ضعیف باشد، باز اهمیت و وزن خود را در صحنه بین‌المللی حفظ و بویژه چهره واقعی اسرائیل به عنوان یک دولت اشغالگر و آپارتاید را آشکار خواهد کرد.
جامعه بین‌المللی:
انتظار می‌رود سازمان ملل متحد بیانیه‌های محکومیت و شاید قطعنامه‌های غیرالزام‌آوری صادر کند که خواستار لغو هرگونه اقدام یکجانبه شود. اسرائیل بارها نشان داده است که به این قطعنامه‌ها پایبند نیست و این امر با تکیه اسرائیل بر قدرت‌های بزرگ جهان و در صدر آنها آمریکا صورت می گیرد. آنها هر بار به طور خستگی‌ناپذیری از امتیاز وتو خود در برابر چشم جهانیان استفاده می کنند تا از محکومیت اسرائیل یا آسیب دیدن منافع آن جلوگیری کنند.
قدرت‌های بزرگ:
اتحادیه اروپا، روسیه، چین و بسیاری دیگر از کشورهای تأثیرگذار در جامعه بین‌المللی ممکن است بسته به مقیاس و ماهیت الحاق، از ابزارهای مختلف فشار دیپلماتیک یا اقتصادی، از جمله محدودیت‌های همکاری نظامی یا اقتصادی با اسرائیل، استفاده کنند. با این حال، این مراحل با دقت بررسی خواهند شد، زیرا این کشورها منافع و توازن استراتژیک، امنیتی و اقتصادی با اسرائیل دارند. آنها مجبورند برای اطمینان از عدم اختلال در این منافع و توازن، حد وسط را حفظ کنند. این امر به ویژه از آنجا نشات می گیرد که آمریکا، همانطور که اشاره کردیم، تحت هیچ شرایطی اسرائیل را تنها نخواهد گذاشت. این امر مستلزم آن است که این کشورها هرگونه گامی را که ممکن است علیه اسرائیل بردارند، دوباره ارزیابی کنند.
کشورهای عربی:
جهان عرب ممکن است شاهد هماهنگی دیپلماتیک در تمام عرصه ها برای حمایت از برادران فلسطینی از جمله حمایت مالی و سیاسی باشد که کمترین کاری است که می‌توان انجام داد. مردم فلسطین از اشغال و اقدامات آن رنج زیادی کشیده‌اند. شاید مقامات عرب بتوانند قطعنامه‌های اتحادیه عرب را که سال‌هاست صرفاً روی کاغذ باقی مانده‌اند، برای فشار آوردن به اسرائیل اجرا کنند، به ویژه با توجه به گفته های اخیر نخست‌وزیر اسرائیل و تعدادی از وزرای او درباره پروژه موسوم به «اسرائیل بزرگ». اگر اسرائیل هر یک از سناریوهای فوق را اجرا کند، ملت های عرب ممکن است آنچه را که برادران فلسطینی آنها تجربه کردند، تجربه کنند.
این سناریوها خطرات سیاسی، امنیتی و اقتصادی را با هم دارند و هر اقدام اسرائیل را با چالش‌هایی مواجه می‌کنند. الحاق جزئی ممکن است از نظر بین‌المللی نسبتاً قابل قبول‌تر باشد، اما خشم فلسطینیان را برمی‌انگیزد و اصطکاک‌های امنیتی را افزایش می‌دهد و در نتیجه، همانطور که قبلاً اشاره کردیم، مانع از فرار از چرخه درگیری می‌شود و وضعیت فعلی شاید با وخامت بیشتر در همه سطوح ادامه می یابد.
اما الحاق کامل، خطرات قابل توجهی را از نظر تنش منطقه‌ای و انزوای بین‌المللی به همراه دارد. این امر تنها به فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها محدود نخواهد شد، بلکه پیامدهای آن به کشورهای همسایه نیز گسترش خواهد یافت. الحاق تدریجی از دیدگاه اسرائیل، همچنان یک گزینه "هوشمندانه" و خاموش (همانطور که اکنون اتفاق می‌افتد) برای جلوگیری از واکنش‌های شدید یا فوری است. با این حال، هرگونه راه حل سیاسی آتی برای تحقق امیدهای فلسطینیان جهت دستیابی به حق خود یعنی تأسیس دولت مستقل فلسطین را پیچیده و حتی از بین می‌برد. همچنین این امر، حتی بر کوچکترین جزئیات زندگی روزمره فلسطینیان، به طور دائم تأثیر خواهد گذاشت.

پربیننده ترین خبرها