العالم - اروپا
در همین ارتباط،"عبدالباری عطوان"، تحلیلگر برجسته جهان عرب، در یادداشتی در روزنامه اینترنتی "رای الیوم" چاپ لندن؛ با اشاره به استعفای شماری از مدیران ارشد شبکه "بیبیسی" از جمله "تیم دیوی" مدیرکل و "دبورا تورنس" رئیس بخش خبر این شبکه، نوشت: "اين تعداد استعفا؛ پس از افشای تحریف در یک مستند پخششده از برنامه معروف "پانوراما"، نهتنها برای این رسانه بریتانیائی که همواره مدعی دقت و حرفهایگری بوده است؛ بلکه برای بخش عمدهای از رسانههای غربی به عنوان یک رسوایی بزرگ تلقی میشود؛ رسانههایی که در پوشش دروغین "بیطرفی" و "آزادی بیان" عمل میکنند و در واقع تحت سلطه و نفوذ لابیهای صهیونیستی قرار دارند".
در کنار این رسوایی اخیر، آثار و برنامههای مستند فراوانی در شبکههای غربی، بهویژه در "بیبیسی"، بهطور کامل در حمایت از رژیم صهیونیستی تولید و پخش شده؛ که عامدانه بر جنایات نسلکشی رژیم اشغالگر در نوار غزه طی دو سال گذشته سرپوش گذاشتهاند.
به تحلیل او؛ با وجود ابعاد گسترده این جنایات، هیچگاه از سوی رسانههای غربی بهویژه رسانه رسمی بریتانیا به آن پرداخته نشده است؛ چراکه این سیاست در چارچوب رویکرد کلی دولت لندن – و شاید حتی با دستور مستقیم نخستوزیر و مقامات ارشد آن– دنبال میشود.
به نوشته عبدالباری عطوان، دلیل اصلی این سکوت آن است که قربانیان این جنایات عربها و مسلمانان هستند، نه چهرههای غربی همچون دونالد ترامپ؛ همان رئیسجمهوری که با وجود نقش مستقیمش در حمایت از این جنایات و پافشاریاش بر روایت اسرائیلی از جنگ، هرگز وجود "جنگ نسلکشی" یا "جنگ گرسنگی" علیه مردم غزه را نپذیرفت، در حالی که اسناد رسمی سازمان ملل به روشنی آن را تأیید کردهاند.
عطوان خاطرنشان کرد "اگر بزرگترین شبکهی رادیو و تلویزیونی جهان جرأت تحریف سخنرانی رئیسجمهور آمریکا، متحد نزدیک خود و رهبر بلوک غرب را دارد، میتوان حدس زد که در برابر ملتها و کشورهای مستقل جهان سوم چه اندازه دست به تحریف و سانسور میزند".
این تحلیلگر عرب با انتقاد شدید از مواضع شبکه "بیبیسی" گفت "این شبکه در طول جنگ غزه آشکارا در کنار رژیم اشغالگر قدس ایستاد، روایت فلسطینی را حذف کرد و بسیاری از روزنامهنگاران عرب و مسلمان را صرفا به دلیل همدلی با قربانیان از کار برکنار نمود.. در مقابل هم ،به رژیم "اسرائیل" و سخنگویانش تریبون وسیعی برای انتشار دروغها و توجیه جنایاتش داده و تمام ارزشهای حرفهای و بیطرفی را زیر پا گذاشت".
او افزود "میتوان فراموش کرد که نخستوزیر بریتانیا جنگ نسلکشی در نوار غزه را که به شهادت بیش از ۷۰ هزار نفر – نیمی از آنها کودکان – انجامید، "دفاع مشروع از خود" خواند".
عطوان یادآور شد که نفوذ لابیهای صهیونیستی سبب شده بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران عرب از حضور در رسانههای بریتانیا منع شوند؛ از جمله خودش که طی بیش از چهار دهه مهمان ثابت برنامههای انگلیسی و عربی این رسانهها بود، اما بنا به خواست و فشار طرف اسرائیلی از حضور در برنامهها کنار گذاشته شد.
به گفته او، یکی از تحلیلگران صهیونیست در جریان یک مناظره زنده در شبکه بیبیسی عربی، خواستار ممنوعیت حضور عطوان شد و مجری برنامه فورا با این خواسته موافقت کرد.
به گفته عطوان، تسلط لابیهای صهیونیستی بر رسانههای غربی و حذف روایتهای عربی و اسلامی، به فروپاشی پایههای ادعایی «ارزشهای غربی» همچون آزادی بیان و آزادی اندیشه منجر شده است. او یادآور شد که در دانشگاههای بزرگ غربی از جمله هاروارد و کلمبیا در آمریکا، استادان و دانشجویانی که از مردم غزه حمایت کردهاند، تحت فشار و تحریم مالی قرار گرفتهاند.
وی تصریح کرد: انتقاد از رسانههای غربی و انحرافات آشکار آنها بهویژه شبکه بیبیسی به معنای نادیده گرفتن ضعف رسانههای عربی نیست، اما تفاوت در این است که رسانههای عربی دستکم به صورت علنی میپذیرند که با محدودیت آزادی مواجهاند؛ در حالیکه غربیها دروغینترین چهره از آزادی را به نمایش میگذارند.
عطوان در ادامه به تناقض رفتاری ترامپ اشاره کرد و گفت: رئیسجمهور سابق آمریکا که اکنون از پیروزی بر بیبیسی سخن میگوید و تهدید به شکایت از این شبکه کرده، حتی یک کلمه درباره بیش از ۲۵۰ خبرنگار فلسطینی که در نوار غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان توسط ارتش اسرائیل ترور شدند، نگفته است. او حتی درباره شهیده "شیرین ابوعاقله" – خبرنگار فلسطینی-آمریکایی که هدف مستقیم گلوله اسرائیلی قرار گرفت – سکوت کرد، در حالی که کشورش برای آزادی یک خبرنگار سفیدپوست آمریکایی حاضر است جنگ و تحریم به راه اندازد.
عطوان تأکید کرد "وقتی لابی صهیونیستی در بریتانیا قادر است "گری لینهکر"، یکی از مشهورترین فوتبالیستهای اروپا را تنها به دلیل ابراز همدردی با کودکان غزه از اجرای برنامهی پرطرفدارش در بیبیسی محروم کند، این خود گویای ماهیت واقعی "آزادی بیان" و "استقلال رسانهای" از منظر غرب است.
وی در پایان افزود "رسوایی اخیر "بیبیسی" تنها آغاز راه است؛ این ماجرا قلهای از کوه یخ دروغ، فریب و همپیمانی رسانههای غربی با جلادان وجنایتکاران هستند که حقیقت را قربانی سیاست میکنند و شاید اصلا این حادثه سرآغاز بیداری و بازنگری در اشتباهات مرگبار رسانههای غربی باشد – یا دستکم امید آن میرود که چنین باشد.