پیتر برگن
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "پیتر برگن" تحلیل گر امور امنیت ملی و معاون بنیاد "آمریکای جدید" با انتشار مقاله ای، از راز اعترافات دروغین ابن الشیخ اللیبی پرده برداشت؛ اعترافاتی که جورج بوش، بر مبنای آن ها، ارتباط صدام با القاعده را بهانه ساخت و به عراق حمله کرد.
در این مقاله که توسط شبکه سی.ان.ان، منتشر شده، تاکید شده است که جورج بوش، با پیش فرض ارتباط صدام با القاعده، احتمال داد که صدام ممکن است سلاح کشتار جمعی که احتمالا در اختیار دارد را به عناصر این گروه تروریستی بدهد و به این ترتیب، سلاح های کشتار جمعی به دست تروریست ها بیفتد.
این فرضیه، تنها در صورتی قابل توجیه جلوه می کرد، که کورسویی از احتمال رابطه صدام و گروه القاعده وجود داشته باشد.
مهم ترین استدلال دولت بوش برای آغاز جنگ عراق، سخنرانی "کالین پاول" وزیر خارجۀ وقت آمریکا بود که در تاریخ چهارشنبه، ۱۶ بهمن ۱۳۸۱، در شورای امنیت سازمان ملل، ایراد کرد. در بخشی از این اظهارات آمده بود "عراق، به سازمان تروریستی قدرتمندی به ریاست ابومصعب الزرقاوی، پناه داده است و این شخص، شریک اسامه بن لادن (سرکردۀ سابق سازمان القاعده) است و با او و دیگر رهبران سازمان القاعده همکاری دارد.. هنگامی که ائتلاف ما، طالبان را شکست داد، گروه الزرقاوی، برای ایجاد اردوگاهی دیگر جهت آموزش استفاده از مواد منفجره و سمی، کمک کرد و این اردوگاه، در شمال شرقی عراق ایجاد شد".
از سوی دیگر، پنج هفته پیش از حمله به عراق، "جورج تِنِت" رئیس وقتِ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مجلس سنای آمریکا، گواهی داد که عراق "استفاده از گازهای سمی، را به دو نفر از افراد نزدیک به سازمان القاعده، آموزش داده است" و این، همان سخنی است که کالین پاول نیز در سخنرانی خود در سازمان ملل، آن را بیان کرد.
آن چه مردم آمریکا از آن بی خبر بودند، این است که ادعاهای تنت و پاول درباره آموزش استفاده از گازهای سمی به اشخاص مرتبط با القاعده، موضوع وجود ارتباط میان بن لادن و صدام را ثابت نمی کند. مساله آن بود که این اظهارات، به موضوعی دیگر مرتبط بود. مسئولان آمریکایی، شماری از عناصر مسلح در عراق را ربودند و آن ها را به کشورهایی منتقل کردند که خارج از محدوده قضایی آمریکا باشند و در آن ها شکنجه زندانیان، بلامانع است. مسئولان آمریکایی انتظار داشتند با شکنجه افراد مسلح عراقی، به اطلاعات محرمانۀ احتمالی آن ها دست یابند.در آذرماه سال 1380، شخصی به نام "ابن الشیخ اللیبی" دستگیر شد. این شخص لیبیایی، یک پادگان آموزشی وابسته به سازمان القاعده را در پاکستان اداره می کرد. این شخص، به بازجوهای سازمان تحقیقات فدرال (اف.بی.آی) خبر داد که میان صدام و القاعده، ارتباطی وجود ندارد. اما پس از مدتی بازجویی از این شخص، سازمان سیا، این شخص را به مصر منتقل کرد؛ یعنی جایی که اسیران را با کتک و شوکر و تجاوز جنسی، به حرف می آوردند.
ابن الشیخ اللیبی
اللیبی که متوجه وخامت شرایط شد، هنگامی که به مصر رسید، برای بهبود شرایط و فراهم کردن امکان برخورد مناسب تر، گفت که بن لادن، دو تن از عناصر خود را به عراق فرستاد تا برای استفاده از سلاح های بیولوژیک و شیمیایی، آموزش ببینند.
از آن که داستان اللیبی، بهانه های لازم را برای حمله به عراق، فراهم می کرد تنت و پاول به همین گفته ها استناد کردند و این موضوع، در روز چهارشنبه، ۱۰ مهر ۱۳۸۱، به بخش اصلی سخنرانی جورج بوش در شهر سینسیناتی در ایالت اوهایو تبدیل شد. بوش گفت "مطلع شدیم که عراق، ساخت بمب و استفاده از سموم و گازهای کشنده را به عناصر القاعده آموزش داده است".
اما ابن الشیخ اللیبی، به محض بازگشت به زندان های آمریکا در روز شنبه، ۲۵ بهمن ۱۳۸۲، دروغ هایی که به بازجویان مصری گفته بود را انکار کرد و به بازجویان آمریکایی گفت وقتی مصری ها او را زدند و شکنجه و تهدید کردند، به ناچار، اظهارات مربوط به "ارتباط قاعده با صدام و آموزش استفاده از مواد سمی به این سازمان" را از خودش ساخته است.
در پی این اعترافات، دو سال و نیم پس از آغاز جنگ عراق، سازمان سیا، در مهر ماه سال 1384، گزارشی منتشر کرد که به افسانۀ ارتباط صدام با الزرقاوی سرکردۀ القاعده در عراق، پایان داد و همکاری آنان با یکدیگر را نفی و ارزیابی کرد که تا پیش از جنگ عراق "رژیم (صدام)، هیچ رابطه ای با الزرقاوی، نداشت".
در خردادماه سال 1387، کمیسیون اطلاعات مجلس سنای آمریکا، مانند سایر تحقیقات گذشته ای که بنیاد تحلیل های دفاعی وابسته به پنتاگون و آژانس اطلاعات دفاع، انجام داده بودند، به این نتیجه رسید که میان صدام و القاعده، هیچ "رابطۀ همکاری" وجود نداشت. این کمیسیون همچنین به این نتیجه اذعان کرد "همۀ ارتباطاتی که سازمان اطلاعات و قانون گذاران آمریکایی پیش از جنگ، قائل به وجود آن ها میان عراق و القاعده بودند، وجود نداشتند".
گفتنی است که روز چهارشنبۀ گذشته، "جان چیلکات"، رئیس کمیته تحقیق رسمی انگلیس درباره جنگ عراق نیز اعلام کرد که تصمیم انگلستان برای مشارکت در حمله به عراق در سال 2003، ضروری نبود و نتوانست به اهداف تعیین شده منجر شود و لندن، پیش از آن که همۀ راه حل های دیپلماتیک را در این خصوص بیازماید، تصمیم به مشارکت در حمله به عراق گرفت.
گزارش جان چیلکات که حاوی دو میلیون و ششصد هزار کلمه بود نیز حاوی نکته ای مشابه بود و آن این که عراق و القاعده، ارتباطی با یکدیگر نداشتند.
205-220