العالم - آمریکا
لغزش کلامی بود یا عمدی صحبت های دونالد ترامپ در مورد شورش پناهندگان و اتفاقات سوئد، تا حدودی شبهه بر انگیز به حساب می آید. شبهه ای که بوی طرح های شوم می دهد.
اسپوتنیک در گزارشی تحلیلی نوشت؛ وقتی آقای ترامپ در مورد اتفاقات سوئد صحبت کرد هیچ اتفاقی در سوئد پیش نیامده بود و همه در تعجب بودند که در چه موردی صحبت می کند. حتی وزارت امور خارجه این کشور از ایالات متحده در این مورد توضیح خواست و سوئدی ها به تمسخر در تویتر و رسانه های جمعی ترامپ را به استهزا گرفتند، اما به یکباره اتفاقاتی که رئیس جمهوری ایالات متحده از آن صحبت می کرد و مدعی بود اتفاق افتاده دو سه روز بعد از صحبت های وی اتفاق افتاد و برخی پناهندگان با پلیس سوئد درگیر شدند.
این ماجرا شک و شبهه های زیادی را در اذهان ایجاد کرد که آیا طرح و نقشه ای قرار بود در سوئد پیاده شود و رئیس جمهوری ایالات متحده از آن مطلع بود اما زودتر از موعد آن را لو داد؟
با توجه به نفرت عجیب آقای ترامپ نسبت به پناهندگان هیچ بعید به نظر نمی آید که طرحی برای تخریب وجهه پناهندگان توسط تشکل های امنیتی ایالات متحده طراحی شده باشد و سوئد قربانی مورد نظر بوده.
در این مقاله آمده است؛ یکصد روز پس از به قدرت رسیدن آقای ترامپ در ایالات متحده این کشور برای اولین بار در تاریخ خود شاهد تظاهرات پیاپی از طرف مردمان ایالات متحده بود و یک روز هم اعتراضات به رئیس جمهوری این کشور متوقف نشده. موردی که یاد ماجراهای موسوم به بهار عربی را در اذهان زنده می کند.
برخی ناظران، ترامپ را به گورباچف تشبیه می کنند و معتقد هستند همانگونه که به قدرت رسیدن گورباچف در شوروی در نهایت به از هم پاشیدن این کشور انجامید به قدرت رسیدن ترامپ هم می تواند به از هم پاشیدن ایالات متحده منجر گردد.
خطر بزرگ برای ایالات متحده از آنجا نشآت می گیرد که این کشور تنها کشور جهان است که مردمان آن انواع و اقسام سلاح ها را در اختیار دارند و رفتارهای تندروی ترامپ نسبت به دیگران ممکن است در نهایت منجر به تصادم و درگیری داخلی گردد و فاجعه به بار آورد، فاجعه ای که در کشورهای دیگر به دلیل نبود اسلحه در دست معترضان پیش نیامده بود.
نویسنده این مقاله می افزاید؛ مورد دیگری که امروزه بسیاری از کشورهای جهان را در جبهه مقابل رئیس جمهوری ایالات متحده قرار داده آن است که طی سالهای اخیر ایالات متحده با قلدری خواسته های خود بر دیگر کشورهای جهان را تحمیل کرد و قوانین بین المللی را زیر پا گذاشت و در مقابل بسیاری از کشورها به جای اینکه به مقررات بین المللی توجه کنند و از همراهی با ایالات متحده خودداری کنند با آن همراهی کردند با این شرایط امروزه رئیس جمهوری جدید ایالات متحده احساس می کند می تواند حتی نسبت به متحدین این کشور هم زورگویی کند و اینان خود دچار سیاست های خود کرده خود شده اند.
طی چند دهه اخیر ایالات متحده به شگردهای مختلف تلاش کرد کشورهای دیگر را به هم بریزد و تجزیه کند تا هیچ قدرتی نتواند در مقابل آن قد علم کند تحریم و فشارهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حمایت از شورش ها و توطئه و جنگ رسانه ای و… همه ابزارهایی بودند که این کشور بر علیه کشورهای دیگر استفاده کرد.
امروزه مشاهده می کنیم که رئیس جمهوری ایالات متحده همین سیاست را در قبال هم پیمانان خود مانند اتحادیه اروپا شروع کرده و تلاش دارد این اتحادیه را تفکیک کند تا یک ابر قدرت اقتصادی رقیب را از میان بردارد.
نویسنده معتقد است تحریم های ایالات متحده بر علیه شهروندان کشورهای اروپایی، بانک ها و موسسات اقتصادی آن می تواند شروعی بر رفتارهای قلدر مابانه ای باشد که این اتحادیه اگر در زمان مناسب با آن برخورد نکند قطعا در آینده دچار آن چیزی می شود که کشورهایی همچون روسیه و ایران امروزه با آن مواجه هستند.
طبق کدام قانون بین المللی ایالات متحده حق دارد قوانین داخلی خود را بر دیگر کشورها تسری بخشد و مثلا یک بانک اروپایی را به دلیل تعامل با یک کشور جریمه کند؟
هیچ قانونی در جهان نمی تواند ایالات متحده را از دیوار کشیدن دور خود منع کند اما هیچ قانونی در جهان وجود ندارد که به ایالات متحده حق دهد هزینه دیوار کشیدن دور خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند.
به نظر می آید همانگونه که به قدرت رسیدن آقای ترامپ در ایالات متحده شرایط ثبات اجتماعی این کشور را بر هم زده دیدگاه ها و سیاست های جدید ایالات متحده احتمالا ثبات دیگر کشورهای هم پیمان این کشور را نیز بر هم زند.
اسپوتنیک در پایان این مقاله اینطور می نویسد؛ با توجه به اینکه تندروها در ایالات متحده به قدرت رسیده اند هیچ بعید نیست در اروپا نیز تندروها در انتخابات آتی به قدرت برسند و شرایطی بوجود آید که بهار آمریکایی و بهار اروپایی شروع شود.