العالم-آمریکا
دونالد ترامپ اخیراً و در جریان مصاحبه با «رویترز» بیان داشته است که آمریکا بابت مراقبتهایی که از عربستان میکند، پول هنگفتی دریافت نمیکند. او چنین سخنانی را درخصوص کرهی جنوبی نیز بیان داشته که نشاندهندهی این است که وی توقعاتی از این دو کشور داشته و دارد. اما این توقعات چیست؟ و چرا دونالد ترامپ معتقد به پرداخت پول هنگفت از ناحیهی دولت سعودی به آمریکا برای آنچه مراقبت از سعودی توسط آمریکا برشمرده میشود؟ در زیر ابتدا به کارنامهی سهماههی دونالد ترامپ در حوزهی سیاست خارجی پرداخته خواهد شد و سپس به توقعات او از عربستان و نهایتاً به چرایی مطرح کردن این توقعات اشاره خواهد شد.
کارنامهی سهماههی دونالد ترامپ
دونالد ترامپ از ابتدای روی کار آمدن، تمرکز خود را روی ایجاد جنجال رسانهای گذاشت؛ بهگونهای که همه را در این مورد بدگمان کرد که آیا واقعاً نیت آمریکا ایجاد یک رویارویی مستقیم نظامی جدید است؟ به برخی از این عملکردها اشاره خواهد شد:
1. قانون منع ورود: قانون منع ورود شهروندان هفت کشور اسلامی، که بعدها به شهروندان شش کشور اسلامی تبدیل شد و عراق از آن حذف شد، اولین اقدام وی در حوزهی سیاست خارجی بود که موجب اعتراض شدید جامعهی بینالمللی شد؛ بهگونهای که این اعتراضات به فضای داخلی آمریکا نیز تسری پیدا کرد و چند قاضی فدرال رأی به بیاعتباری تصمیم دونالد ترامپ دادند و بیان داشتند که از دستورات دونالد ترامپ تبعیت نمیکنند. در این فضا اما دونالد ترامپ مسیر خود را ادامه داد؛ بهگونهای که با متهم کردن قضات ادعا داشت که آنها درکی از واقعیتهای دنیای سیاست ندارند و منافع ملی آمریکا را نمیفهمند. در این فضا کشورهای اسلامی نیز نسبتبه این تصمیم دونالد ترامپ خشمگین شدند و اظهار داشتند که این قانون ضداسلامی است و نشاندهندهی میزان رویارویی رئیسجمهور جدید آمریکا با مسلمانان است. در سوی دیگر ماجرا اما عربستان سعودی و برخی از کشورهای حاشیهی خلیجفارس از این تصمیم استقبال کردند و آن را نهتنها ضداسلام قلمداد نکردند، بلکه بیان داشتند که این یک مسئلهی داخلی خود آمریکاییهاست و به آنها ارتباطی ندارد.
عربستان سعودی پیشقراول استقبال از این موضع جدید دونالد ترامپ شد و به وجد آمد و خود را موافق سیاستهای منع دونالد ترامپ جا زد. به نظر میرسید که دونالد ترامپ دقیقاً میداند چه عملکردی را نشان دهد تا بعداً از آن بیشترین بهرهبرداری را کرده و بهاصطلاح همپیمانان خود را وادار به دادن امتیازاتی کند. در این فضا هرچقدر که ایران بهدلیل قرار گرفتن ذیل این منع ورود، معترض سیاستهای آمریکا میشد، عربستان از این تصمیم جدید ترامپ استقبال میکرد. عربستان نهتنها از این تصمیم ترامپ خشنود شد، بلکه از ابراز وجد خود نیز استنکاف نکرد و بیان داشت که این موضوع ارتباطی به جهان اسلام نداشته است.
2. توئیتهای جنجالی دونالد ترامپ: یکی دیگر از مواردی که دونالد ترامپ علیه ایران ترتیب داد و مورد پسند عربستان قرار گرفت، مسئلهی توئیتهایی بود که وی در ابتدای نشستن بر صندلی قدرت علیه ایران منتشر میکرد. ترامپ هر روز با یک رویکرد خصمانهی جدید علیه ایران توئیت منتشر میکرد و مقامات سعودی، چه در حوزهی رسانهای و چه در محافل مشترک با مقامات آمریکایی، از این موضوع ابراز رضایت و خشنودی میکردند و ابراز امیدواری میکردند که این سیاستهای آمریکاییها بتواند روند نفوذ ایران در سطح منطقهای را تحدید کند و به تعبیر برخی از مقامات عربستان، از جمله سخنگوی قبلی ارتش این کشور که در جنگ علیه مردم مظلوم یمن در ردیف اول جنایت قرار دارد، اینک وقت آن رسیده که ایران به پشت مرزهای خود برگردد. آنها تصور میکردند که با آمدن ترامپ، راه انسداد منطقهای ایران و گشایش جبهههای منطقهای برای عربستان باز شده است.|
3. حمله به پایگاه الشعیرات: دونالد ترامپ به بهانهی استفادهی ارتش سوریه از سلاحهای شیمیایی در خان شیخون، به پایگاه هوایی ارتش سوریه مستقر در الشعیرات حمله کرد. ادعای استفاده از سلاحهای شیمیایی که دونالد ترامپ از آن سخن میگفت، نهتنها ثابت نشد، بلکه برعکس روسها برآناند که مخالفان از انبار سلاحهای شیمیایی خود بهعنوان یک طعمه استفاده کردند تا جاروجنجال رسانهای ایجاد کنند. بدینترتیب دولت سوریه که طی سالهای پیش خلع سلاح شیمیایی شده بود و سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان بر روند خلع سلاح شیمیایی دولت سوریه نظارت کرده بودند، اینبار متهم شد که از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده است.
همانطور که اشاره شد، این ادعای آمریکاییها در حالی مطرح شد که هیچ سند و کمیتهی حقیقتیابی برای احراز این اتهام به وجود نیامد و هیچکس بیان نداشت که دولت سوریه متهم این حمله است. از این حمله سعودیها بسیار خرسند شدند و چنین بیان داشتند که کار دولت سوریه با این حمله تمام است و دونالد ترامپ مسیر درستی را انتخاب کرده است و بایستی این موضوع را به سرانجام مطمح نظر آنها، یعنی اسقاط رژیم، منتهی کند. سعودیها بهقدری از این موضوع خوشحال بودند که برخی از مقامات سعودی متوهمانه مطرح میکردند نوبت ایران است که توسط آمریکاییها تنبیه شود.
4. دیدار محمدبنسلمان با ترامپ و دیدار آتی ترامپ از ریاض: یکی دیگر از جلوههای کارنامهی دونالد ترامپ درخصوص عربستان را بایستی دیدار جانشین ولیعهد عربستان محمدبنسلمان از آمریکا و با دونالد ترامپ دانست؛ دیداری که در آن البته تمرکز بر مسائل منطقه قرار گرفت و احتمالاً دونالد ترامپ تلاش کرده تا بهاندازهی کافی مقامات سعودی را از ایران بترساند. وزیر دفاع آمریکا در حاشیهی همین دیدار به عادل الجبیر، وزیر خارجهی سعودی، بیان داشته بود که از اینکه هنوز او زنده است، خوشحال است. اشارهی او به ادعاهای واهی مطرحشده درخصوص ترور عادل الجبیر در زمان سفیر بودن او در آمریکا بود که بیان شده بود شخصی به نام منصور ارباب سیر، از اعضای سپاه پاسداران ایران، قصد ترور او را داشته است. ادعایی که از اساس کذب بود و ارتباط این شخص با هر نهاد ایرانی بهطور کلی تکذیب شد. آمریکاییها بهخوبی از توان تأثیرگذاری این موضوع بهعنوان ابزاری که بعدها از آن میتوانستند استفاده کنند، باخبر بودند. این دیدار سبب اعتمادسازی بین سعودی و آمریکا شد. بهگونهای که ترامپ مقدمات سفر مهم خود را به سعودی میچیند.
شوی ترامپ
هر سهی این اتفاقات، که بهظاهر برای نشان دادن خطونشان به ایران صورت میگرفت، با این ضمیمه مطرح میشد که عربستان را بیدار کند که ایران توسط آمریکاییها تنبیه خواهد شد. غافل از اینکه هدف ترامپ از این شوهای تبلیغاتی چیست، سعودیها به او اعتماد کردهاند و در حال خرج کردن دلارهای خود به نفع آمریکاییها هستند. در پس همهی این اتفاقاتی که در دورهی دونالد ترامپ در حال رخ دادن است، تلاش میشود تا عربستان به این «باور» برسد که ترامپ کاملاً در همسویی با عربستان و در مواجهه با ایران جدیت به خرج خواهد داد. ظاهراً هم دونالد ترامپ در رسیدن به این هدف خود موفق عمل کرده است؛ بهگونهای که مقامات سعودی جاهطلبیهای خود را بهصورت شفافتری در عرصهی رسانهای نمایان میکنند. این شوی ترامپ برای بیان داشتن توقعاتی بوده است. توقع دونالد ترامپ از عربستان چیست؟ دونالد ترامپ بیان میدارد که عربستان باید هزینههای مراقبت آمریکا از عربستان را به آمریکا بدهد. ترامپ تاجر است. حرفهی تاجری را هم بهخوبی میداند. او به زیرکی با سروصدای زیاد همه را مشغول به هم کرد و نشان داد که از صریح سخن گفتن و عمل کردن گریزان نیست و خود را شخصیت مورد علاقهی سعودیها جا زد. از دیگر سو بیان میدارد که هزینههای مراقبت از عربستان بایستی به آمریکا پرداخته شود. ترامپ چهکاری برای سعودی انجام داده که حالا منتظر دریافت پول هنگفت از سعودی بابت آن است؟ جز شوی تبلیغاتی برای ارعاب مخالفان کار خاصی از سوی دونالد ترامپ صورت نگرفته است. اما همین شوی تبلیغاتی ظاهراً توانسته است سعودیها را متقاعد کند که آن هزینهی گزافی که دونالد ترامپ از آن سخن میگوید را پوشش دهند.
توقع دونالد ترامپ از عربستان دادن پول است. به تعبیر خود او، برای آنچه وی مراقبت از عربستان مینامد و به تعبیر عربستان، برای حمایت آمریکا از ریاض در مقابل تهران. ترامپ سناریوهای خود را برای دولت سعودی بهگونهای تصویرسازی کرده است که سعودی را به این جمعبندی رسانده که آنچه ساختهوپرداخته شده است، واقعیت است و ترامپ گوش ایران بهعنوان تهدید ساختگی سعودی را خواهد پیچید و مقامات ریاض از این به بعد میتوانند نفس راحتی کشیده و شاهد مهار ایران و «رانده شدن این کشور به پشت مرزهای خودش باشند.»
چرا دونالد ترامپ از عربستان توقع هزینههای هنگفت دارد؟
پاسخ به این سؤال به توان آمریکای دوران دونالد ترامپ برمیگردد. ترامپ در حالی وارد کاخ سفید شد که وعده داده بود که مشکلات اقتصادی آمریکا را حل و رفع خواهد کرد و آمریکای بزرگ که جزء وعدههای انتخاباتی او بود را اعتلا خواهد بخشید. او با ترفندها و دزدیدن آرای طبقاتی که نسبتبه نظام لیبرال سرمایهداری آمریکا انتقاد داشتند و گرایشهایی به برنی سندرز پیدا کرده بودند، توانست گوی رقابت را از هیلاری کلینتون برباید و خود را منجی طبقات محروم نشان دهد. در مناظرات انتخاباتی پرده از سیستم بیمار اقتصادی آمریکا برمیداشت و ادعاهایی را درخصوص نظام سیاسی آمریکا بیان میداشت که سابقه نداشت یا کمسابقه بود. ادعا میکرد میخواهد بین آمریکا و مکزیک مرز بکشد و از پیمانهایی که آمریکا در زمان اوباما به آنها ملحق شده بود، مثل ترانس پاسیفیک خارج شود تا بتواند سیستم حذف تعرفه را از بین ببرد و مانع از ورود کالاهای خارجی به آمریکا شود و بدینترتیب مقدمات تولید و خرید کالای آمریکایی را فراهم کند. این چهرهای بود که دونالد ترامپ توقع داشت بعد از رسیدن به قدرت به آن نائل آید. اما در عمل آنچه محقق شد، نظاره کردن ناتوانی ترامپ در تحقق وعدههای اقتصادی خود برای مردم آمریکا بود.
نهتنها ترامپ، که هیچکس نمیتوانست و نمیتواند به این سهولت آمریکا را از بحرانهای اقتصادی خارج کند. ترامپ که خود یک سرمایهدار والاستریت است، یقیناً در رسیدن به این مهم ناتوانتر نیز خواهد بود. همهی اینها سبب شد تا دونالد ترامپ به فکر کسب ثروت از خارج از مرزها بهعنوان پول مشوق اقتصادی برای داخل آمریکا باشد. در این بین چیزی هم بهتر از گاو شیردهی کشورهای عربی حاشیهی خلیجفارس نبود. عربستان و برخی از کشورهای حاشیهی خلیجفارس بایستی هزینهی به گل نشستن اقتصاد آمریکا را بدهند. دونالد ترامپ سخن از پول هنگفت میگوید. عربستان هم که مجاب شده که راهی جز سرسپردگی نسبتبه ترامپ ندارد. معادله مشخص و پاسخ نیز مبرهن است. آمریکا میخواهد به بحرانهای داخلی خود سیطره پیدا کند. پولهای دلارهای نفتی کشورهای عربی هم این ایدهی آمریکاییها را پوشش میدهد. در این بین تنها چیزی که باقی میماند، هزینههای انسانی است که مردم در غرب آسیا و شمال آفریقا خواهند پرداخت. یمن، سوریه، عراق، عربستان، بحرین و برخی دیگر از کشورهای منطقه، که مردم در آنها زیر تیغ پولهای عربستان و همپیمانانش و سلاحهای آمریکایی و انگلیسی از بین میروند، موضوعی است که به آن هیچ توجهی نمیشود.
فرجام سخن
در این یادداشت به این سؤال که چرا دونالد ترامپ از عربستان توقع هزینههای هنگفت دارد، پاسخ داده شد. بیان شد که کارنامهی ترامپ در سه ماهی که از ریاستش بر کاخ سفید میگذرد، نشاندهنده این است که وی صرفاً بهدنبال ایجاد یک شوی تبلیغاتی و یک بلبشوی سیاسی بوده است. هم در قانون منع ورود مسلمانان به آمریکا که تلاش داشت موجبات مسرت عربستان را فراهم کند و هم در توئیتهای پیدرپیای که در آغاز ریاستجمهوری خود منتشر میکرد و نهایتاً هم در حمله به پایگاه هوایی الشعیرات و دیدارهایش با مقامات سعودی، در همهوهمه بهدنبال این بود تا اینگونه وانمود کند که تنها مدافع امنیت عربستان، دونالد ترامپ بوده است. او در رسیدن به هدف خود موفق نیز شده و سبب وجد مقامات سعودی نیز شده است. مقامات سعودی که در پاسخ به هریک از اقدامات دونالد ترامپ خوشحال بودهاند و خوشحالی خود را نیز کتمان نمیکردهاند، اینک در یک مهندسی حسابشده توسط دونالد ترامپ قرار گرفتهاند؛ مهندسیای که طی آن سعودی بایستی هزینههای آنچه دونالد ترامپ مراقبت از عربستان مینامد را پرداخت کند. این هزینهها چیست و تا چهحد ادامه خواهد داشت، موضوعی قابل بحث است. اما آنچه در اینجا به آن پرداخته شد، چرایی پرداختن به این حربه است. بیان شد که اقتصاد رو به ورشکستگی آمریکا اقتضا میکند که ترامپ از عربستان طلب پول هنگفت بکند.
برهان