وبگاه لبنانی بررسی کرد

چرا امارات فرماندهی جنگ ساحل غربی یمن را بر عهده دارد؟

چرا امارات فرماندهی جنگ ساحل غربی یمن را بر عهده دارد؟
سه شنبه 5 تير 1397 - 02:19

به نظر می‌رسد، این بار در نبرد ساحلی در غرب یمن، امارات با مأموریت آمریکا، هدایتگر جنگ است. ابوظبی هر چند جنوب یمن را حوزه نفوذ خود می‌داند، اما جنگ الحدیده را نیز جنگ خودش قلمداد می‌کند.

العالم-یمن

«شکست اشغالگران (سعودی و اماراتی) در جنوب شهر الحدیده در غرب یمن و در نزدیکی فرودگاه این شهر به صورت متوالی ادامه دارد.»

وبگاه خبری «العهد» لبنان، با بیان مقدمه فوق نوشت: «سعودی‌ها و اماراتی‌ها و در پشت آنان، آمریکایی‌ها و نیروهای استعمارگر مترصد به دست آوردن نتیجه‌ای از جنگ هستند. بیش از یک ماه است که نبرد ساحل غربی یمن آغاز شده و نیروهای متجاوز هنوز موفق نشده‌اند کاری کنند جز اینکه مزدوران خود را در دام محاصره و جنگ فرسایشی [نیروهای یمنی] قرار بدهند. اما چرا عربستان و امارات تا این حد برای سلطه بر الحدیده و بندر آن تلاش می‌کنند؟

العهد نوشت: از سال گذشته، ائتلاف متجاوز تلاش می‌کند تا حداقل یک پیروزی در یمن به دست آورد و در میز مذاکره با جنبش انصارالله روی آن سرمایه‌گذاری کند. دیدارهای مشکوک ولد الشیخ احمد، فرستاده سابق سازمان ملل در امور یمن، و نیز جانشین او مارتن گریفیث، هر زمان که نیروهای امارات و عربستان عملیاتی جدید آغاز کرده‌اند، این مسئله را بخوبی نشان می‌دهد. کارمند سازمان ملل (ولد الشیخ یا گریفیث) با هر شلیک توپخانه‌ها یا حملات هوایی و پیشروی زمینی، وارد صنعاء می‌شد و می‌شود.

 

در واقع همچنانکه منابع آگاه یمنی تأکید کرده‌اند، گریفیث در دو دیدار اخیرش، هیچگونه پیشنهاد مذاکره‌ای نداشت بلکه شروط متجاوزان را با خود می‌آورد که باید اجرا می‌شد، در غیر این صورت بمباران، محاصره وگرسنگی در یمن ادامه می‌یافت.

آنچه در صحنه نبرد ساحل غربی جلب توجه می‌کند، این است که در هدایت نبرد ساحل غربی یمن، امارات گوی سبقت را از عربستان ربوده است. به نظر می‌رسد که واشنگتن، به چند دلیل مأموریت حمله به«الحدیده» را به ابوظبی سپرده است که مهمترین آن، رابطه و هماهنگی اماراتی‌ها در بالاترین سطح با اسرائیل و نیز نارضایتی آمریکا از کارایی ضعیف ارتش عربستان در تجاوز است.

در واقع می توان گفت که ابوظبی، نبرد الحدیده را نبرد خود می‌داند، اگرچه از زمان آغاز تجاوز بر یمن، کار بر روی مناطق جنوبی یمن را ترجیح داده است و در اوایل بهار 2015، در تسلط بر بنادر ساحل جنوبی یمن با خروج نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی شتاب کرده است، و شروع به ساخت تأسیسات خود در بیش از یک بندر، در امتداد ساحل جنوبی هم مرز با عمان در شرق تا بندر عدن در غرب نموده و نیز علاقمند به تسلط بر جزایر یمن که در دریای عرب پراکنده‌اند بوده که مهمترین آنها جزیره سُقطری تا جزیره میون در تنگه باب‌المند‌ب است.

امارات در سمت دیگر سواحل، در شاخ آفریقا، اقدام به ساخت پایگاه‌های نظامی و دست گذاشتن روی بنادر مهم اریتره، جیبوتی و سومالی (اخیرا نزاعی بین امارات و سومالی درگرفته و موگادیشو اماراتی‌ها را به مصادره حاکمیت سومالی متهم کرده است) نموده است. بنابراین روشن است که اماراتی‌ها قصد تسلط بر ساحل شرقی یمن و ساحل غربی شاخ آفریقا، به عنوان منطقه ژئواستراتژیک برای تجارت بین‌المللی و ناوبری جهانی را دارند.

شهر الحدیده و بندر آن، در قلب پروژه سلطه دارای اهمیت بسیاری است، پروژه‌ای که امارات تلاش می‌کند در آن نماینده واشنگتن و تل‌آویو، در بخش جنوبی غرب آسیا باشد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، پیش از آغاز تجاوز به یمن، نتوانست نگرانی خود را از وجود جنبش انصارالله در تنگه باب‌المندب پنهان کند. او و ارتشش درباره خطراتی که این مسأله برای منافع ژئواستراتژیک «ر‌ژیم صهیونیستی» می‌تواند درپی داشته باشد، هشدار دادند.

آنچه «انورعشقی» ژنرال بازنشسته سعودی، در سال 2015 در دیدارش با «دوری گلد» مدیر کل سابق وزارت خارجه اسرائیل، بیان کرد نیز به اهداف راهبردی تسلط بر الحدیده اضافه می‌شود. در این دیدار که در خلال سمیناری که (اندیشکده) شورای روابط خارجی آمریکا، آن را برگزار کرد، اتفاق افتاد. عشقی از طرحی سخن گفت که آن را «برنامه اقدام مشترک اسرائیل- عربستان» نامیده بود. وی در هفت بند این برنامه، به پلی اشاره کرد که دو قاره آسیا و آفریقا را از بندر النور در جیبوتی تا بندر الحدیده، به هم متصل می‌کند که اتحادیه شاخ آفریقا را با اتحادیه شبه جزیره عربستان پیوند خواهد داد (اتحادیه خلیج [فارس]).

ند روز پیش انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات، یادداشتی در روزنامه انگلیسی«دیلی تلگراف» با عنوان «برای شکست حوثی‌ها در یمن، باید الحدیده را آزاد کنیم» منتشر کرد. وی در این یادداشت با صراحت بیان می‌کند که «گزینه تسلط بر الحدیده تنها گزینه منطقی باقی مانده است»، تا هیأت سازمان ملل متحد را به کوتاهی در کنترل و بازرسی کشتی‌ها در بندر الحدیده و ناتوانی آن درتوقف قاچاق سلاح برای حوثیها متهم کند.

قرقاش در حساب توییتری خود نیز نوشت که «تسلط بر الحدیده به کوتاه شدن مدت جنگ می‌انجامد». در اینجا واضح است که هدف مستقیم نبرد الحدیده بطوری‌که او تأکید می‌کند این است که ائتلاف متجاوزان تلاش میکند که بر این بندر (که تنها گذرگاه برای کمک ‌رسانی به مناطق تحت سلطه شورای عالی سیاسی است) تسلط یابد و کنترل توزیع محموله‌های دارو، غذا و سوخت را برای باج‌گیری از انصارالله در صنعاء و فشار بر آنها به دست گیرد تا آنها تسلیم شوند. قرقاش به وضوح، استفاده از گرسنگی را به عنوان سلاح جنگی که براساس قوانین بشردوستانه بین المللی، از بزگترین جنایات است برمی‌شمرد.

ولی ابوظبی و ریاض از پیش، عواقب این اقدام را در سطح بین‌المللی می‌دانند، بنابراین هفته گذشته در کنفرانس مطبوعاتی، چیزی را اعلام کردند که آن را «ابتکار بشردوستانه و پل کمک رسانی هوایی و دریایی برای کمک به مردم الحدیده» نامیدند. آنها همچنین ادعا کردند که به دنبال یاری رسانی به 660 هزار یمنی هستند در حالیکه مسئولیت گرسنگی، بیماریها و شرایط بد انسانی در الحدیده و سایر مناطق یمن را بر عهده جنبش انصارالله دانستند.

امارات که نیروهای سلفی عضو القاعده (تیپ‌های العمالقه) را از جنوب یمن و باقی‌مانده نیروهای علی عبدالله صالح و مزدوران سودانی و شرکتهای امنیتی چند ملیتی را به خدمت گرفته، به نظر می‌رسد از اینکه سربازانش متحمل خسارات مستقیم در جنگ نشده‌اند، خوشحال است.

در واقع در این جنگ، یمنی‌ها، خودشان  یکدیگر را می‌کشند، و امارات نگران بر دوش کشیدن بار اخلاقی و روانی، در مقابل مزدورانی که آنها را استخدام کرده، نخواهد بود. بنابراین اجسادی که در طول خط ساحلی پراکنده‌ شده، روی آسفالت و در کنار جاده‌ها رها شده و هیچ اهمیتی به بازگرداندن آنها داده نمی‌شود. به نفع ابوظبی، ریاض و واشنگتن نیست که این جنگ برای مدت طولانی ادامه یابد. چراکه این بار، افکارعمومی بین المللی فریاد می‌زند واز زمان پیش از شروع جنگ، نسبت به پیامدهای انسانی آن، هشدار می‌دهد، مطمئنا در روزهای آینده، سطح این اعتراضات حتی در واشنگتن نیز افزایش خواهد یافت.

فارس

کلید واژه ها :

آخرین مطالب

پربیننده ترین خبرها