العالم - تحلیل روز
دونالد ترامپ در شرایطی از برجام خارج شد که کاملا ایمان داشت ایران درصدد دستیابی به سلاح هسته ای نیست.
او بخوبی میدانست که جهان او را در خروج از برجام همراهی نخواهد کرد اما با اینحال از آن خارج شد و تنها بهانه خروجش را تمرکز بر نمایش نخ نمای نتانیاهو در عرضه برخی باصطلاح اسناد ادعایی قرارداد چون هیچ مقوله قابل استناد دیگری در دست نداشت و همه گزارشهای آژانس عدم انحراف ایران از برجام را تایید میکرد.
ترامپ از برجام خارج شد تنها به این دلیل که آن را ناکامل میدانست، ناکامل در مهار اقتدار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران که سالهاست مرزهایش را نه جغرافیا که ارزشها و مسائل اعتقادی شکل میدهند،مرزهایی که در شرایط جدید در هویتی با نام "محور مقاومت" شناخته میشود.
ترامپ تحریم ها علیه ایران را با خروج از برجام برگرداند و البته بناست تا دو ماه دیگر آنها را تکمیل کند.
با بازگشت تحریمها کشورهای دیگر جهان را تهدید کرد تا با ایران همکاری نکنند اما جواب منفی شنید.
درقالب توسل به جنگ نرمی هدفمند ابتدا از مذاکره با پیش شرط سپس ملاقات بدون قید و شرط با ایران سخن گفت.
با این رفتار کوشید تا میان مردم و حاکمیت جدایی بیندازد و... هدف اصلی همه این سیاست ورزیها تاثیرگذاری بر رفتار منطقه ای ایران بود، رفتاری که نه تنها دچار تغییر نشد بلکه روز بروز بر استحکام آن افزوده شد و این روزها پرقوت تر و موفق تر از گذشته استمرار دارد و البته بیش ازگذشته هدف دشمنی امریکا قرار گرفته است درسوریه پس از فتح غوطه دمشق و پاکسازی جنوب این کشور از تروریستها و هم مرز شدن مقاومت با اسرائیل، اینک ادلب روزهای
پایانی مشرف به آزادی را بانتظار نشسته، اجلاس تهران بامحوریت ایران روسیه و ترکیه به نتایج مطلوب و ملموسی رسیده و همراهان دیروز آمریکا یعنی اکراد منتظر دعوت دولت سوریه برای همراهی در پاکسازی ادلب از دست تروریستها هستند.
در عراق تلاشهای آمریکا در جهت دادن به آینده سیاسی عراق و علیرغم تلاشهای فروان فرستادگان ترامپ، دو جریان صد در صد مخالف آمریکا یعنی سائرون و فتح اعلام نزدیکی کردند و مقرر داشتند فردای عراق را در جلسه شنبه پیش رو در پارلمان جدید این کشور، فردایی مستقل از آمریکا تعریف کنند و این دو اتفاق یعنی آنکه محورمقاومت موفق شده است خلیج فارس را به دریای مدیترانه متصل کند، مساله ای که اولین پیامش ناکار آمدی و شکست تحریم های
آمریکاعلیه این محور است تبدیل شدن مقاومت در لبنان از یک جریان سیاسی به یک دولت که در سایه استقبال مردم از این جریان در انتخابات پارلمانی اخیر بدست آمد و در عین حال ناکامی همراهان سعودی و اماراتی ترامپ در تسلط بر یمن علی رغم تحمیل نزدیک به چهارسال جنگ بر این کشور در حقیقت به این معناست که آمریکا چه بخواهد و چه نخواهد محکوم است هویتی جدید و البته موثر بنام محور مقاومت را در کنار دریای مدیترانه و همچنین دریای سرخ بهرسمیت بشناسد واین یعنی نا کار آمدی تحریمها و دشمنیها.
درسایه این اتفاقات البته ترامپ و دستگاه سیاست ساز آمریکایی همچنان امیدواربه حذف یا حداقل تضعیف محور مقاومت، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند؛ تحمیل ادعای استفاده دولت سوریه از سلاحهای شیمیایی در ادلب بر افکار عمومی، تلاش جهت نا امن سازی عراق در آستانه دولت سازی مدرن، کوشش جهت محکوم نشان دادن حزب لبنان در دادگاه حریری و بلاخره کمک ویژه به سعودی و امارات جهت اشغال حدیده طی روزهای اخیر در حقیقت اگر چه با هدف اعمال فشار حداکثری بر محور مقاومت صورت میپذیرد اما نشانه ای از کلافگی این روزهای کاخ سفید بهجهت بدست نیاوردن نتایج مطلوب از تحریم ایران و البته محور مقاومت است.
ابورضا صالح