العالم ـ گزارش
پیشتردر گزارشی با عنوان " توهین های عجیب ترامپ؛ آیا زمان چرخش عربستان به سوی ایران فرا رسیده؟" نوشتم که تکیه ریاض به آمریکا در حوزه امنیتی و نادیده گرفتن توانمندی های منطقه ای در زمینه تامین درونزای امنیت، نخواهد توانست امنیت عربستان و منطقه را تامین کند و بهترین راه در این زمینه همکاری کشورهای مسلمان منطقه و درک این مساله است که امنیت خریدنی و وارداتی نیست.
تا قبل از واقعه ناپدید شدن و احتمالا قتل جمال خاشقچی، منتقد سرسخت آل سعود، ترامپ در اثنای میتینگ های انتخاباتی میاندورهای کنگره آمریکا برای نشان دادن موفقیت سیاست های کاسب کارانه خود عربستان را شاهد مثال می آورد و با الفاظ تحقیر آمیز ازاین کشور ثروتمند به عنوان نمونه ای از سیاست موفق خود در زمینه دوشیدن آن یاد می کرد.
ترامپ واژه گاو شیرده را برای حکومت ملک سلمان به کار برد و اینکه تنها به دست آوردن ثروت نفتی این کشور برای آن ارزش دارد. رییس جمهور آمریکا بامداد چهارشنبه 11 مهر ماه 1397 در تجمع انتخاباتی در "میسیسیپی" گفته بود، "ما از عربستان سعودی حفاظت میکنیم. قطعا شما خواهید گفت که آنها ثروتمند هستند البته من ملک سلمان را دوست دارم اما به او گفتم، پادشاه! ما داریم از شما حفاظت میکنیم، شما شاید بدون (حفاظت) ما دو هفته هم آنجا دوام نیاورید، شما باید هزینههای نظامی (حفاظت آمریکا از عربستان) را بپردازید".
وی سه روز قبلتر (شنبه 7 مهر 1397) هم در توهینی آشکار به پادشاهی سعودی با اشاره به گفتوگوی تلفنی خود با "ملک سلمان" گفته بود شما چندین تریلیون دلار پول دارید و بدون ایالات متحده آمریکا، فقط خدا میداند چه بر سر پادشاهی سعودی خواهد آمد. شاید نتوانید آن هواپیماها را نگاه دارید. چون به آنها حمله خواهد شد.
در آن زمان نوشتم که بی شک بهبود امنیت خاورمیانه و حل و فصل بحرانهای منطقه، همان طور که بارها جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و دست یاری به سوی بازیگران منطقه ای دراز کرده است، مستلزم همکاری بازیگران بومی و تکیه بر ظرفیتها و راه حلهای درون منطقه ای است و همان گونه که در حوادث و بحران های مختلف ثابت شده، تاکید بر قدرتهای بیرونی و عدم توجه به همکاریهای درون منطقه نه تنها نمی تواند کمکی به حل بحرانها کند بلکه گسترش بحران و شدت گرفتن منازعات منطقه ای را به دنبال خواهد داشت.
حالا پس از بحران واقعه جمال خاشقچی، روزنامهنگار مشهور عرب و از منتقدان سرسخت حکومت عربستان سعودی که بعد از ظهر روز سهشنبه ۱۰ مهر ماه 1397 وارد ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول و پس از آن ناپدید شد، ریاض این بار با فشارهای به مراتب بیشتر از توهین های قبلی ترامپ در سطح بین المللی مواجه شده و این بار سکوت خود را در برابر تهدیدهای رییس جمهور آمریکا که آل سعود را به "مجازات سخت" حواله کرده، شکسته است.
یک روز پس از آنکه ترامپ گفت در صورت اثبات قتل جمال خاشقچی توسط سعودیها، "مجازاتی سخت" در انتظار ریاض است، "ترکی بن عبدالله الدخیل" از مسئولان بلندپایه شبکه سعودی العربیه، آمریکا را تهدید کرد و گفت ریاض گزینههای زیادی برای مقابله با واشنگتن در اختیار دارد و روز یکشنبه (22 مهرماه 1397) در یادداشتی به زبان انگلیسی در سایت العربیه به گزینههای محتمل ریاض برابر تحریمهای آمریکا از جمله نفت 200 دلاری، استفاده از ارزهای دیگر بهجای دلار و تغییر رویکرد در قبال ایران اشاره کرد.
نویسنده خاطرنشان کرد، «یک بشکه نفت ممکن است با یک ارز متفاوت، چون یوان چین، به جای دلار قیمت گذاری شود. نفت، امروزه مهمترین محصول فروخته شده با دلار است. این موارد، خاورمیانه و تمام جهان اسلام را تحت کنترل ایران که به ریاض نزدیکتر خواهد بود، تا واشنگتن، درخواهد آورد."
اگر چه «فیصل بن فرحان» مشاور ارشد سفیر سعودی در ایالات متحده، پس از جنجال ایجاد شده در خصوص یادداشت مدیر شبکه العربیه در توییتی خاطرنشان کرد که این یادداشت تهدیدآمیز علیه آمریکا، موضع حکومت سعودی نیست، ولی بی شک یاداشت "ترکی بن عبدالله الدخیل" مدیرکل شبکه تلویزیونی عربستان با اطلاع و هماهنگی حکومت آل سعود منتشر شده و برای ارسال پیام دربرابر تهدیدات آمریکا بوده است.
اگر چه واقعه ناپدید شدن خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول امری ناپسند است اما نکته حایز اهمیت و برجسته در پیام ریاض و واکنش آن به تهدیدات ترامپ در یادداشت مزبور، تاکید بر تغییر رویکرد عربستان در قبال ایران و چرخش آن به سوی تهران است که نشان می دهد مقامات عربستان درپس ذهن خود به قدرت همگرایی کشورهای اسلامی و تاثیر آن دربرابر قدرت های بزرگ واقفند و این اعتراف آشکار، می تواند جرقه ای برای حرکت به سوی همگرایی و اتکا به قدرت درونزای ملل اسلامی باشد.
این درحالی است که بنابر اطلاعات منتشر شده از سوی نشریه پژوهش های منطقه ای "جهان اسلام با داشتن بیش از یک و نیم میلیارد و در واقع یک پنجم جمعیت جهان، 57 کشور و سرزمین های وسیعی از شرق آسیا تا غرب آفریقا، گستره آن حدود 15 هزار کیلومتر طول جغرافیایی، از غربی ترین نقطه در شمال آفریقا تا جزایر جاوه اندونزی و حدود 6 هزار کیلومتر عرض جغرافیایی از شمال قزاقستان تا جنوب سودان و به عبارتی قاره های آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا را شامل می شود.
علاوه بر موقعیت جهان شمولی، فراقومی، زبانی و جغرافیایی، جهان اسلام از موقعیت استراتژیک و منابع سرشار برخوردار است به طوری که سرزمین های اسلامی در شمار غنی ترین مناطق کره زمین به شمار می روند. کشورهای اسلامی بیش از 75 درصد منبع انرژی جهان را که موتور محرکه نظام صنعتی به شمار می آید، در اختیار دارند. همچنین به لحاظ جغرافیایی و استراتژیکی نیزکشورهای اسلامی بر بسیاری از دریاها و آبراه های بزرگ مانند خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای سرخ و کانال سوئز تلسط دارند. در این بین خلیج فارس به خاطر داران بودن منابع عظیم انرژی مورد توجه جدی اقتصاد جهانی و قدرت های بزرگ است.
رقابت و برتری جویی قدرت های جهان در مناطق استراتژیکی همچون خاورمیانه و خلیج فارس، در کنار مسایل و مشکلات داخلی توان و قدرت جهان اسلام را با تحلیل و ضعف مواجه کرده است به این مسایل باید فشار کشورهای غربی و تحریم اقتصادی و مالی را نیز افزود که بخشی از مسلمانان با آن دست به گریبان هستند.
کشورهای اسلامی از یک سو نیازمند اتخاذ سیاست های اقتصادی موثر و منطقی و از سوی دیگر ساز وکارهای تقویت همکاری درمیان خود هستند تا بتوانند قدرت و تاثیرگذاری خود را در عرصه جهانی با توجه به سازوکارهای بین المللی افزایش داده و به جایگاه شایسته خود دست یابند. این امر همچنین نیازمند تفاهم و کاهش اختلافات بین کشورهای اسلامی و ایجاد ساختارهای صنعتی و تجاری قدرتمند است."
احمد نیکنام