آیا موشک های بالستیک ایران ارزش این همه فشار را دارد؟

العالم ـ ایران ـ سیاسی

پایگاه خبری روسی اسپوتنیک با انتشار مطلبی خاطرنشان کرده، البته مشخص نیست که آیا وزیر امور خارجه ایالات متحده این قطعنامه را مطالعه کرده یا خیر چون این قطعنامه بر مبنای توافق هسته ای نوشته شده و هیچ جای آن در مورد موشک های بالستیک ایران و یا حتی نفوذ ایران در منطقه صحبتی به عمل نیامده.
نویسنده این مطلب تصریح کرده، همچنین نباید فراموش کنیم که آمریکای آقای ترامپ و پمپئو کلا هم توافق هسته ای و هم قطعنامه 2231 را زیر پا گذاشته و شاید آخرین کشوری باشد که حق داشته باشد در مورد آن اظهار نظر نماید.
به هر صورت سوالی که اینجا مطرح است این می باشد که آیا آزمایش موشک های بالستیک، و البته ماجرای نفوذ ایران در منطقه، برای ایران و ایرانی ها اینقدر ارزش دارد که بخواهند اینهمه فشار و تحریم را تحمل کنند؟
شاید بهتر باشد سوال را بگونه دیگری مطرح کنیم، و آن این است که چرا ایالات متحده این قدر روی ماجرای آزمایش موشک های بالستیک و نفوذ ایران در منطقه حساس است؟
و یا چه شده که ایرانی ها هر از گاهی آزمایش های موشکی انجام می دهند تا صدای آمریکا را در بیاورند؟
اصلا فرض بر اینکه ایران برنامه موشکی خود را کاملا کنار بگذارد، برنامه هسته ای را کاملا تعطیل کند، در ارتباط با دیگران در منطقه دوری بجوید و آقای روحانی هم بروند پای میز گفتگو با آقای ترامپ بنشیند و هرچه ترامپ گفت بگوید چشم و بدون چک و چانه هرچه جلویش گذاشتند را امضا کند، آیا می توان تصور کرد که دشمنی ایالات متحده با ایرانی ها پایان یابد و همه تحریم ها رفع شود و دیگر هیچ مشکلی توسط آمریکا و متحدینش برای ایرانی ها بوجود نیاید؟

اصلا فرض کنیم رئیس جمهوری ایران به عنوان پیش کش در باره حمله به سفارت آمریکا در تهران هم عذر خواهی رسمی کند واسرائیل را نیز به رسمیت بشناسد آیا همه چیز آنوقت تمام می شود؟
مگر شاه ایران این کارها را نکرده بود، پس چرا آمریکایی ها با ملت ایران مشکل داشتند؟
برخی باور دارند بله برخی هم نه، اما به هر حال سوابق تاریخی می تواند پیش درآمدی برای تحلیل آتیه به حساب آید.
احتمالا برخی هنوز به یاد دارند که آقای معمر القذافی رهبر سابق لیبی همه تاسیسات هسته ای این کشور را جمع کرد و به همراه موشک های دوربرد و همه تسلیحاتی که آمریکایی ها و اروپایی ها مدعی بودند که می تواند خطری برای آنها ایجاد کند را بار کشتی کرد و به عنوان هدیه تقدیم ایالات متحده کرد.
آقای قذافی همچنین به بازرسان سازمان های بین المللی ویزای سفید داد و اعلام کرد که همه شان هر وقت که خواستند می توانند بیایند و به عنوان مهمان دولت لیبی در هر هتلی که می خواهند و تا هر مدتی که صلاح بدانند اقامت داشته باشند و هر جا را که شک می کنند بازرسی کنند تا مبادا چیزی از دستشان در رفته باشد.

همچنین آقای قذافی برای اینکه دل غربی ها را به دست آورد از کاندیداهای انتخابات فرانسه و ایتالیا و انگلیس و… حمایت مالی کرد و مبلیون ها دلار در اختیار نخست وزیران وقت انگلیس و ایتالیا و همچنین رئیس جمهوری سابق فرانسه قرار داد.
پروژه های بزرگ نفتی را نیز به شرکت های اروپایی و آمریکایی واگذار کرد.
نویسنده در ادامه این مطلب خاطرنشان کرده، همه این مواردی که ذکر کردم را می توانید با چند کلیک در اینترنت پیدا کنید و هیچ کدام اطلاعات محرمانه ای نیستند که بنده از جایی به صورت اختصاصی به دست آورده باشم.
کافی است شرایط امروز لیبی را ملاحظه کنید تا ببینید چه بر سر این کشور آمد.
پس از اینکه مطمئن شدند که لیبی خلع سلاح شده و دیگر نمی تواند آسیبی به آنها برساند مانند کفتار به جان آن افتادند و امروزه نفت لیبی را به طرق مختلف به سرقت می برند و مردم لیبی را درگیر جنگ های داخلی کرده اند.
دقیقا مانند دوران استعمار که کشورهای اروپایی شیره دیگر کشورها را می کشیدند، حد اقل در آن زمان برای مردم امنیتی برقرار می کردند.
با توجه به اینکه به بهانه قدرت ایران ایالات متحده سالانه میلیاردها دلار تسلیحات به کشورهای عربی می فروشد می توان گفت که احتمالا بزرگ کردن برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران بیشتر بهانه ای برای آمریکایی ها باشد تا کشورهای عربی را بدوشند و اگر توجه داشته باشیم که چند روز پیش در کنگره ایالات متحده بحث منع حمایت آمریکا از عربستان سعودی مطرح شده و دولت آقای ترامپ شدیدا مخالف این قانون می باشد، می توان گفت یکی از اهداف اصلی وزیر امور خارجه ایالات متحده بزرگ کردن تهدید ایران در اذهان عمومی می باشد تا این کشور بتواند به حمایت خود از کشتار مردم یمن ادامه دهد.

مضاف بر این باید توجه داشت که به تازگی رئیس جمهوری ایالات متحده مجددا بر حمایت بی چون و چرای آمریکا از عربستان سعودی در جنگ یمن تاکید داشت و به نوعی یک دهن کجی به کنگره کرد.
به هر حال آیا می توان باور کرد عربستان سعودی چند صد میلیارد دلار تسلیحات آمریکایی را خریداری کرده تا با مردم یمن بجنگد و یا اینکه مثلا خدای ناکرده روزی تصمیم بگیرد بر علیه اسرائیل کاری کند.
هر ناظری می تواند تاکید کند که این تسلیحات فقط و فقط برای حمله به ایران خریداری شده اند و حتی مسئولین آمریکایی و سعودی به هیچ وجه حاشا نمی کنند که تسلیحاتی را که در اختیار کشورهای عرب خلیج فارس قرار می دهند برای مقابله با ایران می باشد.
خوب با توجه به این شرایط آیا ایرانی ها باید دست روی دست بگذارند و منتظر ساعت صفر حمله باشند و یا اینکه دست به کار شوند و خود را برای دفاع از سرزمین خود آماده کنند؟
اگر به سوابق تحقیقات در مورد حمله عراق به ایران برگردیم می بینیم که این حمله با تحریک آمریکایی ها و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس انجام شد و همین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودند که بودجه های لازم برای حمله صدام به ایران را تامین کردند و اکثر تسلیحاتی که عراق برای حمله به ایران و بمباران و موشک باران شهرهای ایران استفاده می کرد را همین عرب های خوزه خلیج فارس خریداری کرده بودند.
آنهایی که باور داشتند می توان با ایالات متحده پای میز مذاکره نشست و نتیجه گرفت هم رفتند و پای میز مذاکره با آمریکا نشستند و دیدیم چه شد، نه فقط ایالات متحده پایبند تعهدات خود نبود بلکه از برجام خارج شد و تحریم های شدید بر علیه ایران بازگشت.
خوب پس مذاکره با ایالات متحده فایده ای ندارد، خطر هم بیخ گوش ایران است، توقع دارید ایرانی ها چه کار کنند.
کاملا مشخص است که دلیل واهمه ایالات متحده از حمله به ایران همانا بحث موشک های ایران است که می تواند آمریکایی ها و متحدین آنها را هدف قرار دهد و بحث اینکه ایران امروزه در منطقه دیگر تنها نیست بلکه یک بعد استراتژیک دارد که از افغانستان گرفته تا دریای مدیترانه از شمال و دریای سرخ درجنوب امتداد دارد و با این شرایط امکان ندارد حمله ای به ایران بتواند ارزان تمام شود.
اینجا وقتی که بحث از ارزان تمام شدن حمله می کنیم به این دلیل است که ما توانمندی طرف مقابل را دست کم نباید بگیریم و باید توجه داشته باشیم که طرف مقابل بسیار قدرتمند است و می تواند هر لحظه اراده کند به ایران حمله کند و شاید هم به قول بعضی از دوستان بتواند با استفاده از تسلیحات هسته ای و کشتار جمعی خود ایران را از روی نقشه محو کند اما بحثی که مطرح است این می باشد که اگر ایرانی ها به محدوده جغرافیایی خود محدود باشند این سخنان می تواند صحیح باشد اما با توجه به اینکه ایرانی ها امروزه دیگر در محدوده جغرافیایی خود محصور نشده اند انجام چنین کاری فقط در زمانی می تواند موفق باشد که نه فقط ایران بلکه کل منطقه را نابود کنند.
از سوی دیگر همه می دانند که واهمه مثلا اسرائیلی ها از موشک های دوربرد ایرانی نمی باشد، چون این موشک ها میان بیست دقیقه تا نیم ساعت نیاز دارند تا به سرزمین های اشغالی و اهداف خود برسند و به این دلیل امکان رهیابی و نابودی آنها میسر می باشد اما واهمه از موشک های کوتاه بردی است که در اختیار گروه های مقاومت از فلسطینی گرفته تا لبنانی و سوری و… است، می باشد.
این موشک ها ظرف چند ثانیه می تواند به اهداف خود در سرزمین های اشغالی برسند و با توجه به کثرت آنها امکان نابودی آنها میسر نمی باشد و به این دلیل می توانند همه معادلات را به هم بزنند و هزینه را برای طرف مقابل آنقدر سنگین کنند که فکر حمله به ایران را از سرش دور کند.
با توجه به این شرایط می توان گفت تا زمانی که نفوذ ایران در منطقه گسترش دارد و ایران توانمندی هدف قرار دادن همه دشمنان خود در منطقه را دارد، ایرانی ها می توانند شب راحت سر بر بالین بگذارند و خیالشان راحت باشد که هیچ دشمنی جسارت حمله به ایران را نخواهد داشت اما کافی است این خواسته آمریکایی ها محقق گردد تا لحظه ای درنگ نکنند وبه ایران حمله کنند، دقیقا همانگونه که به عراق و لیبی و دیگر کشورها حمله کردند.
تجربه ثابت کرده که تنها کشورهایی نابود و تجزیه می شوند که اقتدارشان را از دست داده باشند و امروزه ایرانی ها بخوبی این ماجرا را درک می کنند و بنده قبلا نیز اشاره کرده بودم که خروج ایالات متحده از برجام و فشار آوردن به ایران منجر به تقویت خط سیاسی تندروها در ایران خواهد شد و تندروها باور دارند تنها راه مقابله با ایالات متحده زور است و نه مذاکره و همه جهانیان باید متوجه شوند که اگر قرار است مردم ایران فشاری را تحمل کنند، این ایرانی ها نخواهند بود که به تنهایی این بار را بر دوش خواهند کشید بلکه دیگران نیز متحمل این فشارها خواهند شد و به این دلیل است که تجارب موشکی نه فقط متوقف نخواهد شد بلکه قطعا شدت نیز خواهد یافت تا جوابی باشد به 13 آبان آقای ترامپ و اروپایی ها هم توجه داشته باشند که اگر احیانا ایران را تنها بگذارند خودشان نیز متحمل فشار خواهند شد.
در پایان می توان گفت با این شرایط حتما موشک های بالستیک ارزش این همه فشار ها را دارد چون امروزه تنها دلیلی است که دشمنان به خاطر اش از حمله به ایران پرهیز می کنند.