دستاوردهای توافق استکهلم درباره الحدیده

العالم - یمن

این قطعنامه به شماره 2451 ، از سال 2014 اولین قطعنامه درباره یمن مبتنی بر استقرار تیم بین المللی نظارت در الحدیده برای اجرای نتایج مذاکرات مورد توافق سوئد است.

این قطعنامه که پس از مخالفت آمریکا و ایجاد اصلاحات و حذف بخشی از بندها از جمله تحقیق درباره جنایت های مزدوران درحق غیرنظامیان الحدیده تصویب شد، برای خروج نیروهای حاضر در بنادرالحدیده، الصلیف و رأس عیسی به شمال صنعا ،14 روز و هم چنین برای خروج این نیروها از الحدیده در مرحله دوم به پایگاه های خارج از مرزهای شمالی 21 روز مهلت داد.

گفتنی است کشورهای مسئول و در راس آن کشورهای ائتلاف متجاوز سعودی اماراتی که به نقض توافق و تشدید حملات در الحدیده ادامه می دادند از این قطعنامه استقبال کرده و آمادگی خود را برای اجرای آن اعلام کردند.

"انور قرقاش " وزیر مشاور دولت امارات در وزارت امور خارجه، گفت این قطعنامه پیام مهمی دارد و گام مهمی برای یافتن راهکارهای سیاسی به شمار می رود.این در حالی است که شمار زیادی از ناظران در نیات امارات درباره توافق الحدیده و انتشارخبرهایی درباره تلاش امارات برای به ناکام گذاردن آن از طریق گروههای مسلح وابسته بدان تردید دارند.

این درحالی است که طرف های یمنی در صنعا نیز از این قطعنامه استقبال کرده و محمد عبدالسلام رئیس هیات ملی مذاکره کننده این قطعنامه را علیرغم برخی ملاحظات و ایرادها در برخی از مضامین و اصطلاحاتش، گام مثبتی توصیف کرد.

عبدالسلام قطعنامه جدید شورای امنیت را، گام مهمی برای پایان حملات و شکستن محاصره به عنوان زمینه ای برای راهکار سیاسی فراگیر دانست.

عبدالسلام، از امریکا به دلیل مخالفت با گنجاندن بند تحقیقات درباره نقض وحشتناک حقوق غیرنظامیان در این قطعنامه انتقاد کرد.

" عبدالملک العجری "عضو هیات ملی مذاکره کننده، نیزقطعنامه 2451 را تاحدودی متعادل دانست و گفت این قطعنامه در تثبیت آتش بس الحدیده نقش خواهد داشت.

وی افزود: قطعنامه 2451در مقایسه با دیگر قطعنامه ها ، پیشرو بوده و تا حدودی فراتر از قطعنامه 2216 است.

بسیاری از ناظران معتقدند،محافل بین المللی با تصویب این قطعنامه توسط شورای امنیت و تاکید و تایید توافق سوئد ، درعمل راهکارهای سیاسی رابرای بحران یمن انتخاب کرده اند که رویکرد جدیدی برای یافتن راهکارهای مفید و گامی در مسیر درست برای پایان دادن به تجاوزهای سعودی اماراتی به یمن است.

بسیاری از ناظران معتقدند این قطعنامه و توافق، دارای دستاوردهای سیاسی،نظامی و اقتصادی برای کمیته های یمنی صنعاست ، این قطعنامه و توافق الحدیده اولین پیروزی سیاسی نیروهای ملی صنعاست.

زیرا تیم مذاکره کننده سوئد، توانست چندین دستاورد سیاسی اقتصادی و نظامی درباره الحدیده داشته باشد که به شرح زیر است:

نخستین دستاورد : توافق و قطعنامه بین المللی اخیر ، توانست شهر و بندر الحدیده را از تخریب و ویرانی دور نگاه دارد که این مساله در جلوگیری از بحرانی شدن بیشتر وضعیت معیشت و انسانی شهروندان الحدیده و مناطق تحت تسلط ارتش و کمیته های مردمی به ویژه با توجه به محاصره و ادامه بمباران و افزایش مصیبت های بشری نقش مهمی داشت.

دوم اینکه :این توافق از سقوط این شهر و محاصره آن توسط کشورهای متجاوز و مزدورانش به ویژه امارات و شبه نظامیان افراطی که ادامه داعش و القاعده و هم چنین نیروهای طارق عفاش بودند، جلوگیری کرد.

سوم اینکه این توافق، طرح امارات مبنی بر تسلط بر مناطق شمالی و محاصره صنعا و قدرت گرفتن گروه های مرتبط با آن را خنثی کرد و منطقه ای را در شمال برای مدیریت در اختیار آنان گذاشت تا قدرت سیاسی جدیدی درست مانند شورای انتقالی جنوب یمن و شبه نظامیان آن در شمال تشکیل شود که تابع امارات باشند.

چهارم اینکه:این توافق از به وجود آمدن جبهه طولانی 200 کیلومتری درگیری جلوگیری کرد که نکته بسیار مهمی بود و با توجه به وضعیت جغرافیایی و نامناسب درگیری بدون پشتیبانی هوایی در ساحل؛ فایده زیادی برای ارتش و کمیته های مردمی یمن داشت زیرا این جبهه با توجه به موفقیت متجاوزان در زمینه حملات هوایی و تسلیحات به ویژه خودروهای زرهی و دور نگاه داشتن این جبهه از درگیری ها، پیروزی بزرگی به شمار می رود و در صورت پایان نیافتن کامل جنگ ،دارای بازتاب های مثبتی بر سایر جبهه ها خواهد بود.

پنجم اینکه این توافق تقریبا به پایان محاصره هوایی تحمیلی مناطق تحت تسلط ارتش و کمیته های مردمی انجامید که با رسیدن کمک ها و کالاها و مهم تر از همه دارو و مواد غذائی و سوخت بر وضعیت داخل تاثیر خواهد گذاشت زیرا این مواد برخی مواقع در صنعا و دیگر مناطق کاملا نایاب می شود.

ششم اینکه این توافق به تضعیف دولت هادی منجر و موجب شد نتواند در الحدیده که در آرزوی بازگشت بدانجا و تسلط بر ان بود ، نقشی ایفا یا در انجا حضور داشته باشد.

هفتم اینکه این توافق قطعنامه پیشین سازمان ملل را کمرنگ و یمن را وارد مرحله جدیدی کرد و راهکارهای سیاسی و مذاکره در رتبه اول قرار گرفت و این مساله برای محافل بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرد و شاید در صورت تمایل عربستان به برون رفت از این بحران و تمایل به برقراری صلح و پایان حملات ، راه را برای یافتن راهکارهای سیاسی و آشتی در تعز و مناطق دیگر باز کند.

هشتم اینکه این توافق موجب شد جنبش انصار الله ، همانند دولت مزدوران و طرف سیاسی در محافل بین المللی به رسمیت شناخته شود ، از این رو می توان با او مذاکره کرد و دنبال راهکار سیاسی بود.

در پایان برای اینکه حق مطلب را ادا کنیم باید اعتراف کنیم کشورهای ائتلاف متجاوز به ویژه عربستان سعودی از این توافق به هدف استراتژیک مهمی دست یافته اند که همان دور کردن خطر از نفت کشها و تسلیحات نظامی خود در دریای سرخ و تنگه باب المندب بود زیرا این توافق مبتنی بر عقب نشینی ارتش و کمیته ها به مناطق کمی دورتر از ساحل است کما اینکه این توافق شاید به پایان همه عملیات نظامی در این دریا باشد که دستاورد مهمی برای کشورهای متجاوز است اما این بدان معنا نیست که انها در صورت ادامه تجاوزشان به یمن از شلیک های موشکی از مرکز یمن در امان خواهند ماند .

عبدالرحمن راجح