العالم - سوريه
پیشنهاد غرب با عنوان گروه دوستان سوریه را می توان در راستای ادامه جنگ در سوریه دانست .این گروه نشست های دوره ای خود را از فوریه 2012 آغاز کرد و متعهد شد از هیچ تلاشی برای سرنگون کردن دولت سوریه و حمایت مالی، نظامی و سیاسی از مخالفان خود فروگذار نکند.
114 کشور دنیا در چارچوب کنفرانس چهارم دوستان سوریه در مراکش، نشست تشکیل داده و با سخنانی آتشین، دمشق را تهدید کردند اما پس از گذشت یک سال، بیش از 100کشور از آن انصراف داده و فقط 11 کشور باقی ماندند که هم اکنون و علیرغم تغییرات میدانی، هنوز جنگ سوریه را مدیریت می کنند و به اقدامات ویرانگر خود ادامه می دهند.
می توان گفت از برجسته ترین ویژگی های اقدامات آنان؛ رقابت با برخی از کشورهای منطقه خلیج فارس برای تسلط بر شمار بیشتری از گروه های مسلح در جغرافیای سوریه و اختصاص تقریبا 3 میلیارد دلار در سال 2013 برای آن، اشاره کرد.
هم زمان، واشنگتن نیز برنامه تجهیز گروه های مسلح از طریق سرویس اطلاعاتی آمریکا را آغاز و ازابتدای سال 2015 ، سالانه یک میلیارد دلار برای آن هزینه کرد که یکی از پرهزینه ترین برنامه های سازمان اطلاعات امریکاست.
مطالب مذکور اشاره ای گذرا به میزان مداخله خارجی ها در درگیری های سوریه دارد، که البته نقش ترکیه دارای بزرگترین مرز با سوریه و تبدیل آن به گذرگاهی برای عبور همه کسانی که به بهانه جهاد از غرب و شرق دنیا، درصدد اعزام بدانجا هستند و اتاق های پنهان و پیدای عملیات، نباید نادیده انگاشته شود.
اما همه این اقدامات، به بروز پدیده فرماندهان جنگی با سرمایه گذاری کلان و چه بسا فریبنده منجرشد که هدفشان؛ توسط جنگ افروزان مشخص می شد و ماموریتشان نیزدر حجم درگیری های گذشته و کنونی گروه ها، گردان ها، تیپ ها ، احزاب و جبهه ها خلاصه می شد.
به گفته حامیان مالی این گروه ها، سخنرانی های تند و میانه؛ موجب بروز نوعی روحیه وحشی گری در این گروه ها در برخورد با یکدیگر و ابراز دشمنی به دولت سوریه می شد و آنان را سرگرم جنگ ها و درگیری هایی می کرد درحالی که شاخه های نظامی طرح و برنامه ای نداشتند، درگیر انواع مختلفی از جنگ های توسعه طلبانه شدند و با یکدیگر قطع رابطه می کردند و رفتاری روانی از خود نشان داده و یک شبه به صورت ناگهانی تغییر وابستگی می دادند و به آخرین چیزی که توجه داشتند این بود که وطنی به نام سوریه دارند .
اکثر جنگ ها و درگیری های این گروه ها معمولا به دو دلیل یا تسویه حساب روسا با یکدیگر یا برای افزایش نفوذ و تقسیم غنائم در اماکن مختلف بود که این جنگ افروزی ها، به مشکلات غیرنظامیانی که هیچ چاره ای نداشتند، بیش از پیش دامن می زد.
درگیری ها در جبهه های مختلف، و میان گروه هایی با اسامی و القاب مختلف در می گرفت مثلا گاهی در جنوب میان النصره و داعش و گاهی میان گردان های مختلف و در ریف دمشق و غوطه میان فیلق الرحمان و جیش الاسلام در القلمون اتفاق می افتاد و کشته های زیادی برجای گذاشت.
گفتنی است بخش اصلی درگیری، در ادلب و ریف ادلب و درگیری هایی نیز در ریف حلب و حماه رخ داد، به گونه ای که در این منطقه جمع شدند تا شرکای خود را حذف کنند و هر بار جبهه النصره با اسامی مختلف وارد درگیری می شد ، آخرین نامی که بر خود گذاشت هیات تحریر الشام بود که با این اسم با همه گروه ها با اسامی و گرایش های مختلف از احرار الشام تا جبهه ها ، گردان ها و جنبش ها ، در مناطق تحت نفوذ شان جنگید و در مرحله آخر نیز سرنیزه خود را به سوی گروه الزنگی هم پیمان پیشین خود نشانه گرفت که آن زمان طغیان علیه آنکارا به شمار می رفت.
در همین حال هیات تحریر الشام پس از 5 روز درگیری توانست بر پایگاه های زنگی یکی از اعضای گروه موسوم به جبهه آزادی بخش ملی ، درغرب حلب تسلط یابد و کشته و چندین برابرکشته ها ، زخمی بر جای گذاشت تا اینکه این هیات دراوج تهدیدات مبنی بر تسلیم شدن یا جنگ، بر ضد جنبش احرار الشام و صقور الشام در ریف ادلب و حماه نیرو اعزام کرد.
و اکنون، هر شهروند سوری، صرف نظر از دوری یا نزدیکی به این صحنه، با آن هم ذات پنداری می کند و به قلب خود رجوع می کند و عشق به وطن در خونش به جوش می آید و با خود می اندیشد: خدای من.. ظاهراً از همان ابتدا، برنامه، ویران کردن ما بود؛ آری.. ویران کردن کشوری که زندگی در آن جریان داشت و آینده ای پرفروغ داشت.
محمود غريب