العالم-آمریکا
از جمله اقدامات دولت ترامپ در تحولات اخیر ونزوئلا، انتخاب "الیوت آبرامز" به عنوان نماینده آمریکا در پرونده ونزوئلا بود، انتخاب شخص آبرامز برای تصدی این سمت، حاوی پیام های زیادی است، آبرامز در دهه هشتاد میلادی و همزمان با دوره ریاست جمهوری "دونالد ریگان" وارد عرصه سیاست شد و نقشی کلیدی و محوری در جایگاه آمریکا در حمایت از نظام های دیکتاتوری آن زمان همچون گواتمالا، السالوادور و هندوراس داشت و از مقامات دیکتاتور این کشور در حذف مخالفان و منتقدان و همچنین شکنجه آنان حمایت می کرد.
آبرامز یکی از پایه گزاران پروژه "قرن جدید آمریکایی" در دهه نود میلادی بود که به نوعی مانیفست نومحافظه کاران آمریکایی است که راهبرد قرن جدید حوزهٔ دیپلماسی و امنیت ملی دولت آمریکا را تدوین میکند.
وی در سال 2001 به عنوان مدیر شورای امنیت ملی دولت جورج بوش پدر به عرصه سیاست بازگشت و نقش اصلی را در پیاده سازی طرح کودتا علیه "هوگو چاوز" رئیس جمهوری پیشین ونزوئلا در سال 2002 داشت و یکی از طراحان حمله آمریکا علیه عراق در سال 2003 بود.
انتخاب آبرامز به عنوان نماینده آمریکا در پرونده ونزوئلا، نشانگرتلاش و جدیت آمریکا برای براندازی دولت مادورو است و به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه آمریکا دندان طمع را برای تحقق اهداف بلند پروازانه اش در ونزوئلا تیز کرده است.
با مطرح شدن مسئله ونزوئلا در شورای امنیت، ابعاد بین المللی تحولات اخیر این کشور نیز آشکار از پیش نمایان شد، تحولات ونزوئلا به یکی دیگر از عرصه های تقابل روسیه و آمریکا تبدیل شد، همزمان با آنکه واشنگتن از خوان گوایدو در کودتا علیه مادورو حمایت می کرد، روسیه در یک موضع گیری جدی اعلام کرد که مسکو همه اقدامات لازم را در حمایت از حکومت مادورو انجام خواهد داد.
بنابراین، به عنوان اولین بعد بین المللی تحولات اخیر ونزوئلا می توان اظهار داشت که با سست شدن جایگاه دولت مادورو در این کشور، قدرت روسیه و چین نیز در آمریکای لاتین کاهش پیدا خواهد کرد، به ویژه آنکه این تحولات پس از آن رخ داد که آمریکا از به قدرت رسیدن شماری از افراد با تمایلات راستگرای افراطی در برخی کشورهای آمریکای لاتین همچون برزیل، شیلی و کولومبیا موفقیت و دستاوردهایی را در تثبیت جایگاه خود در آمریکای لاتین کسب کرد، چنانکه هم اکنون ونزوئلا، مکزیک، کوبا و گواتمالا تنها کشورهایی هستند در فهرست کشورهای تابع آمریکا در آمریکای لاتین نیستند.
بعد دوم بازتاب بین المللی تحولات ونزوئلا، تلاش آمریکا برای ارسال پیامی به برخی کشورها نهفته است، در واقع دولت ترامپ با تلاش در براندازی حکومت ونزوئلا است، درصدد آن است که به برخی کشورها از جمله ایران این پیام را ارسال کند که واشنگتن درصدد برکناری و براندازی هر دولتی است که با آمریکا مماشات نمی کند و با آن در تقابل است، و پرونده ونزوئلا پیش درآمدی برای ایران است.
سومین بعد بین المللی تحولات ونزوئلا، به جنگ اقتصادی میان آمریکا و چین اشاره دارد، از این رو که چین دهها میلیارد دلار در بخش طلا و نفت در کاراکاس سرمایه گزاری کرده است و درصورتی که آمریکا در براندازی حکومت مادورو در ونزوئلا موفق شود، منافع و فعالیت های اقتصادی چین در ونزوئلا ضربه محکم و ضرر قابل توجهی را متحمل می شود، از این رو چین تاکید کرده که مداخلات آمریکا در ونزوئلا غیر قابل قبول است.
در این بین حمایت رژیم صهیونیستی از سران کودتا در ونزوئلا نیز مسئله جالب توجهی است، چنانکه کاراکاس از حامیان قدرتمند پرونده فلسطین محسوب می شود و کشور فلسطین را به رسمیت شناخته و به عضویت آن در سازمان ملل رای داده و دو بار سفیر رژیم صهیونیستی را اخراج کرده است.
از سوی دیگر، ابعاد داخلی کودتا در ونزوئلا نیز قابل بررسی هستند، عوامل بسیاری وجود دارند که در تعیین سرنوشت تحولات اخیر ونزوئلا دخیل هستند، ومی توانند به نوعی پاسخگوی این سوال باشند که در معرکه ونزوئلا چه کسی در نهایت پیروز میدان خواهد شد؟
مادورو که مشروعیت و حمایت مردمی را داراست یا گوایدو که از حمایت های آمریکا برخوردار است؟
ادامه دارد...
حسين الموسوي
کودتای آمریکایی در ونزوئلا؛ آیا واشنگتن این بار موفق می شود؟ (بخش اول)