العالم - تحلیل روز
صرف نظر از اشکالات زیادی که به تصمیمات مربوط به قرار دادن جنبش های مقاومت و گروه های تروریستی در یک فهرست واحد وارد است، پرداختن به سابقه تصمیم اخیر بریتانیا مبنی بر قراردادن حزب الله و شاخه های سیاسی و نظامی آن در فهرست گروه های تروریستی و ممنوع کردن فعالیت حزب الله در بریتانیا ، خالی از لطف نیست.
اول اینکه، نتیجه گیری دراین زمینه آسان است که تصمیم لندن قویاً به هجمه آمریکا علیه محور مقاومت مربوط می شود که از ایران شروع می شود و جنبش های مقاومت در منطقه را نیز شامل می شود.
این هجمه با مشارکت کشورهای عربی مانند عربستان، امارات ، بحرین و غیره انجام می شود که هویت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این جنبش را هدف قرار می دهد.
به دلایل مختلف، عجیب نیست که نام حزب الله در فهرست جنبش های مقاومت قرار گیرد، مهم ترین آن به عنوان مثال و نه به شکل انحصاری این است که حزب الله، نقشی اساسی را در شکست تروریست ها در سوریه و ناکام گذاشتن طرح غربی ها در این کشور ایفا کرد که در اصل مبتنی بر نقش محوری گروه های تروریستی است که با نظارت آمریکا، غرب و برخی کشورهای عربی وارد سوریه شده بودند.
همین مساله برای قرار دادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی از سوی آمریکا و غرب کفایت می کند.
این هجمه علیه حزب الله از چند ماه پیش آغاز شده است و مقامات آمریکایی بارها نام حزب الله را در کنار ایران به زبان آورده اند.
دوم اینکه، حزب الله از جنبه های مختلف هدف قرار گرفته است، از جمله می توان به اظهارات «الیزابت ریچارد» سفیر آمریکا در لبنان اشاره کرد که چند روز پیش از نگرانی آمریکا از افزایش نقش فزاینده حزب الله در لبنان پس از تشکیل دولت و وارد شدن کشور به مرحله ثبات نسبی پس از 9 ماه نگرانی و تنش و خلأ خبر داد.
دراین رابطه ، توجیه بریتانیا درباره تصمیم مربوط به قرار دادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی، این است که حزب الله به ناامن کردن منطقه ادامه می دهد و لندن بدین شکل می خواهد در این برهه زمانی نشان دهد که به ثبات لبنان توجه دارد.
در این جا ، باید این سوال را مطرح کرد که آیا دولت بریتانیا به این فکر نمی کند که اقدام مربوط به قرار دادن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی، به ثبات لبنان ضربه می زند، چرا که با واقعیت های روند سیاسی و اجتماعی در لبنان مغایرت دارد.
مساله دیگر اینکه، آیا خود بریتانیا که حزب الله را به ضربه زدن به ثبات منطقه متهم می کند، با ایفای نقش در گسترش فعالیت های تروریستی در منطقه در سال های اخیر، عاملی برای برهم زدن ثبات منطقه نبوده و نیست؟!
مساله سوم این که، می توان تصمیم بریتانیا را حتی در سطح داخلی تصمیمی فردی قلمداد کرد، زیرا این تصمیم ، از سوی دولت «ترزا می» صادر می شود که محبوبیت آن رو به کاهش است و با انتقادات گسترده در ارتباط با مسائل متعدد روبرو است و یکی از انتقادات وارده به وی، درارتباط با قرار دادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی است و حزب کارگر به رهبری «جرمی کوربین» با این تصمیم که به روابط میان لندن و بیروت ضربه می زند، مخالفت کرده است.
این تصمیم در سطح اروپا نیز تصمیمی فردی است، و تعجیل فرانسه که از طریق «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری این کشور اعلام کرده هیچ کشوری نمی تواند حزب لبنانی را که در دولت نماینده دارد، در فهرست گروه های تروریستی قرار دهد، در واقع تصمیمی درواکنش به تصمیم لندن و در اعتراض به آن است.
مکرون همچنین اعلام کرد که دولت وی با شاخه سیاسی حزب الله ارتباط دارد.
همه این ها نشان می دهد که تصمیم بریتانیا ناشی از فشارهای آمریکا و با میل اسرائیل و درنتیجه تشویق دولت ترزا می از سوی کشورهای عربی است که درنتیجه برکسیت و سیاست های بیهوده این دولت با تنش مواجه است.
از این رو، این تصمیم، نسخه ای جدید از سیاستی است که آمریکا از سال ها پیش اتخاذ کرده است.
بدین شکل، می توان گفت که دولت بریتانیا در تصمیم مربوط به قرار دادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی، هیچ چاره ای نداشت و به اجبار این تصمیم را انتخاب کرد.
حسین موسوی