العالم - سوریه
وبگاه خبری المیادین در یادداشتی به قلم «دیمة ناصیف» با عنوان «آیا ادلب در گرو آنکارا باقی میماند؟»، اوضاع استان ادلب را در شرایط توطئه مشترک آنکارا-واشنگتن برای سوریه خطرناک خواند.
در این یادداشت آمده است: شاید حرف تازه ترامپ در پایان اجلاس سران گروه بیست اعتراف وی برای نخستین بار به حضور سی هزار تروریست در ادلب سوریه بود اما و در عین حال ادامه داد که نمیشود اجازه وقوع جنگی در این استان را داد که منجر به آوارگی دو میلیون غیرنظامی میشود.
المیادین آورده است: ترامپ برای نزدیکتر کردن خود به ترکیه در چارچوب گفتمان آتش بس با این کشور، نقش اردوغان را در توقف نبرد ادلب ستود و از پوتین هم خواست با آرامش برخورد کند در حالی که هیچ توافقی بین روسیه و ترکیه درمورد یک نتیجه رضایت بخش برای سازندگان سوچی وجود ندارد. توافقی که در دهمین ماه انعقاد آن بدون هیچ دستاوردی در اجرای عملی بندهایش باقی مانده است.
ناصیف با بیان اینکه آتشبس آمریکا با ترکیه، معامله اس 400 روسیه را نیز دربرگرفته است، افزود: به نظر نمیرسد این معامله مسکو با آنکارا از سوی ترامپ مردود باشد و این اعتقاد وجود دارد که به دلیل ارتباط میان معامله اس 400 با دغدغههای ترکیه نسبت به کُردها گویی این جایزهای از سوی ترامپ برای راضی نگاه داشتن اردوغان بود و اینکه بگوید در صورتی که آنکارا این معامله را تمام کرد تحریمهایی از جانب آمریکا متوجه آن نخواهد بود. از همین رو ترامپ اردوغان را متحد توصیف کرد اما این را درباره نیروهای کُرد که تنها نیروهایی بودند که با آمریکا در سرکوب داعش همکاری کردند به کار نبرد.
نویسنده افزود: هنگامی که کُردها و آمریکاییها پس از پایان نبرد الباغوز در آوریل گذشته پیروزی بر داعش را جشن گرفتند و واشنگتن آن را سیلی محکم به صورت داعش خواند در ادلب هم، کسانی به دلایل مختلف از این اتفاق استقبال کردند.
ناصیف تصریح کرد: پس از پایان داعش، گروههای مسلح فرصتی استثنایی برای شروع سربازگیری از بین نیروهای آموزش دیده به منظور توسعه پروژه خود در سوریه و چه بسا در عراق پس از نابودی مراکز اساسی رقبای داعشی خود پیدا کردند؛ چون داعش جز مناطق بسیار کوچکی در منطقه صحرای سوریه دیگر هیچ پایگاهی ندارد . از بین گروههای مسلح مذکور گروه حراس الدین که از عناصر جدا شده داعش و جبهه النصره تشکیل شده است بیش ترین استفاده را از این فرصت طلایی میبرند.
یک پژوهش موسسه کارنگی میگوید گروهک «حراس الدین» از زمان تاسیس آن در اوایل سال 2018 خود را برای سربازگیری از بین عناصر داعش آماده کرد. یعنی از زمانی که دومینوی داعش در سوریه در حال فروریختن بود. در تابستان گذشته داعش به اعضای خود درباره پیوستن به حراس الدین هشدار داده بود و حراس الدین را «حماة المرتدین» (حامیان مرتدها) خوانده و سرکردههایش را عروسکهای خیمه شب بازی در دست الجولانی خوانده بود. اشاره به ابومحمد الجولانی، فرمانده هیئة تحریر الشام داشت.
از زمان انعقاد توافق سوچی در سپتامبر گذشته که الجولانی سعی در اعلام وفاداری و اطاعت از آنکارا داشت خود را تنها گروه قادر به تحکم در تصمیم گیریهای نظامی برای ادلب به عنوان پایگاه القاعده قرار داد و به این ترتیب رابطه بین این دو گروه (حراس الدین و هیئة تحریر الشام) شکننده شد. حراس الدین که یک گروه «سلفی جهادی» بود به دلیل وفاداری به فرماندهی مرکزی القاعده محبوبیت زیادی نزد تندروهای مسلح پیدا کرد بخصوص که بنیانگذاران آن هم از سرکردههای جهاد در افغانستان بودند به این ترتیب پروژهای که توسط ابوهمام الشامی از فرماندهان سابق جبهه النصره طراحی شده بود (تاسیس حراس الدین) درصدد نجات القاعده در ادلب برآمد پس از اینکه چتر حمایتی جبهه النصره را به دلیل قطع ارتباط الجولانی با آن از دست داده بود.
به عقیده نویسنده، ترکیب اساسی گروهک حراس الدین نشان از جدا شدن آن از جبهه النصره برای تشکیل ارتشی از گروههای تندرو دارد که درصدد توسعه حضور خود در فراتر از مرزهاست شبیه آنچه که داعش چند سال پیش انجام داد.
المیادین نوشت: حراس الدین فقط با هیئة تحریر الشام فقط بر سر اراضی و عناصر جدید خود رقابت نمیکنند بلکه با همپیمانهای تحریر الشام هم کشمکش دارد و به گفته پژوهش کارنگی، عبدالحق الترکستانی، مسئول حزب ترکستان اسلامی در سوریه (یک گروه اویغور القاعده و همپیمان جبهه النصره که هنوز به آن ملحق نشده است)، روحانیان «سلفی جهادی» از جمله ایمن الظواهری، سرکرده القاعده را به حمایت از مبارزات اویغورها در مقابله با سرکوبگری چین دعوت کرده است. بخصوص که قریب به یک میلیون اویغوری در پادگانهای اصلاح و تربیت در منطقه شین جیانگ واقع در شمال غرب چین بازداشت هستند. این اقدام از اهمیت قابل توجهی برخوردار است؛ چون حزب ترکستان اسلامی، متحد اصلی هیئه تحریر الشام است و ثابت شده که در درگیری هیئة تحریر الشام علیه گروههای محلی مورد حمایت ترکیه در استان ادلب و همچنین در ریف حماه و ریف حلب به آن نیاز دارد.
در پایان آمده است: همینطور که نبرد ادلب به یک درگیری بین المللی با منافع پیچیده تبدیل شده است، القاعده امارت خود را دوباره در ادلب برقرار میکند. پس آیا ادلب در گرو توافق سوچی باقی خواهد ماند؟ توافقی که به نظر نمیرسد فراتر از چارچوبی برای تقویت نفوذ آنکارا و گروه های مسلح آن در خاک سوریه و گروه های مسلح آن باشد.
فارس