العالم - تحلیل روز
یک مسئول اماراتی بدون ذکر نام خود ادعا کرد که ابوظبی تصمیم گرفته از استراتژی نظامی گری به استراتژی صلح تغییر موضع بدهد. ولی آنچه در پشت پرده این ادعا وجود دارد، بسیار بیشتر از آن چیزی است که گفته شده است.
اول: علل زیادی وجود دارد که نشان می دهد امارات برخلاف ادعای خود، نیروهای خود را از یمن به علت ناکامی بیرون برده و بیرون خواهد برد و ادعای تمایل به برقراری صلح نابجا است.
از زمانی که امارات به عضویت ائتلاف سعودی متجاوز درآمد، تلفات و خسارات بزرگی را متحمل می شد و با توهماتی که در سر می پروراند، فکر نمی کرد چنین تلفات و خسارتی را برجای بگذارد ولی توهمات سرانجام در بیابان های یمن چال شد. اولین تلفات امارات کشته شدن دهها نظامی اماراتی در یمن و انتقال تابوت حامل اجساد آنها به امارات بود نظامیانی که برای اجرای اهداف محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و دوست صمیمی اش و پرچمدار تجاوز به یمن یعنی محمد بن سلمان به یمن اعزام شده بودند.
نظامیان اماراتی قربانی سیاست های دولت متبوع خود شدند در حالی که خانواده های این نظامیان و جامعه امارات معترض به سیاست های ابوظبی هستند و خشم و عصبانیت خود را ابراز کرده اند ولی مقامات ابوظبی به هر روش ممکن تلاش می کنند که این گونه اعتراضات و عصبانیت ها را پنهان نگه دارند.
تلفات و خسارات دیگر امارات در یمن انهدام چندین خودروی زرهی در منطقه مکیراس بین استان های ابین و البیضاء بود. نیروهای یمنی از صحنه انهدام خودروهای زرهی اماراتی فیلم و عکس تهیه کردند و "انور قرقاش" وزیر امور خارجه امارات سرانجام واکنش نشان داد و نگرانی خود را ابراز کرد و پس از این جریان، تلفات و خسارات دیگری به نظامیان اماراتی وارد شد.
سنگین ترین ضربۀ وارده به امارات حمله به فرودگاه ابوظبی با هواپیمای بدون سرنشین "صماد 3" بود. حمله به این فرودگاه 2 جنبه دارد. جنبه اول اینکه هواپیمای بدون سرنشین یمنی توانست خود را به فرودگاه ابوظبی برساند و هدف خود را منهدم کند و جنبه دوم اینکه نیروهای یمنی توانستند از لحظه حمله به فرودگاه فیلمبرداری کنند که این امر بیانگر موفقیت چشمگیر یمنی ها در عبور از دیوار امنیتی امارات است.
دوم: گذشته از این، عقب نشینی امارات از یمن پیش زمینه هایی دارد.
امارات می خواهد مناطق مهم یمن را به کنترل خود دربیاورد و در این راه از گروه هایی همچون حزب "اصلاح" و القاعده کمک می گیرد. مناطقی همچون عدن و سقطری که امارات درپی تصرف آن است، اهمیت اقتصادی فراوانی برای ابوظبی دارد زیرا می خواهد در این مناطق پایگاه های نظامی و مناطق تجاری آزاد احداث کند و منابع زیرزمینی ارزشمند آن را چپاول کند.
از بیش از یک سال پیش گزارش هایی مبنی بر بروز اختلاف میان محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و محمد بن راشد حاکم دبی منتشر می شود. بن راشد برای به دست آوردن درآمد میلیاردها دلاری تلاش می کند که پروژه های اقتصادی در یمن به راه بیندازد و از حضور اشغالگرانۀ امارات در یمن برای سرمایه گذاری سوء استفاده کند ولی بن زاید نقشه تصرف سراسر یمن را در سر می پروراند. گزارش ها نشان می دهد که بن زاید و بن راشد درباره اینکه کدامیک از این دو روش باید در پیش گرفته شود، اختلاف نظر دارند.
روزنامه اکونومیست نیز نوشت که امارات به تازگی هزینۀ سنگین حضور نظامی خود در یمن را احساس می کند و این در حالیست که حضور نظامی اش هیچ نتیجه ای در بر نداشته و نتوانسته طرح های خود را عملی کند خصوصاً اینکه مناطق جنوبی یمن شروع به قیام علیه نظامیان اماراتی کرده اند و اعتراضات و تظاهرات گسترده ای را علیه امارات در استان های المهره، عدن و سقطری برگزار می کنند.
مساله مهم دیگر اینکه معادلات میدانی در یمن به نفع نیروهای یمنی شده است و مخالفت ها در آمریکا علیه حمایت مالی واشنگتن از عربستان سعودی و امارات در تجاوز به یمن افزایش یافته است. این در حالیست که ائتلاف سعودی متجاوز پس از گذشته بیش از 4 سال هنوز نتوانسته است به اهدف خود در یمن دست یابد.
همه این امور باعث شده است که ابوظبی فقط یک گزینه به نام "برون رفت از باتلاق یمن و فرار از پیامدهای تداوم حضور خود در این کشور" داشته باشد. فشارهایی به امارات برای ماندن در ائتلاف سعودی متجاوز اعمال می شود ولی علل و عواملی که ابوظبی را مجبور به لغو عضویت خود می کند، قویتر به نظر می رسد. عقب نشینی امارات از یمن در واقع "استراتژی صلح" نیست بلکه "استراتژی فرار" است همانگونه که استراتژی "احیای امید" عربستان در واقع "استراتژی کشتار، گرسنه نگه داشتن، محاصره و تخریب یمن" است.
حسین الموسوی