العالم – آمریکا
وی گفت که ترامپ به یک دلیل از این توافق خارج شد و آن اینکه این توافق در زمان باراک اوباما منعقد شد لذا خروج ترامپ از آن فقط برای تخریب موفقیتی بود که اوباما آن را محقق کرده بود.
این واقعیت نشان دهنده مواردی درباره سیاست آمریکا نسبت به ایران است.
1 – مخالفت ترامپ با توافق اتمی بر خلاف ادعای واشنگتن، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسراییلی و برخی از کشورهای عربی به خاطر به اصطلاح تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی نیست چرا که ترامپ به خوبی می داند که برنامه اتمی ایران مسالمت آمیز است، لذا جنجال آفرینی اش درباره به اصطلاح تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی فقط برای بالا بردن سقف درخواستها و شروطش علیه تهران است که مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا آن را بیان کرده است.
2 – آمریکا می داند ایران هرگز تسلیم خواسته ها و شروط واشنگتن نخواهد شد به ویژه که رویدادهای اخیر منطقه قدرت ایران را ثابت نمود و نشان داد که این کشور یک وزنه اقتصادی، سیاسی و نظامی منطقه ای است (از بحران نفتکشها تا تحولات منطقه ای) لذا کاخ سفید (جز گروه موسوم به تیم ب) به خوبی می دانند که خواسته هایشان غیرقابل اجراست، چه اینکه موضع قاطع ایران در قبال نامه ترامپ برای مذاکره که توسط شینزو آبه نخست وزیر ژاپن ارسال شده بود و مخالفت ایران با هر نوع مذاکره با آمریکای عهد شکن به خوبی قدرت ایران را برای دولت آمریکا به اثبات رساند.
3 – اوضاع منطقه به نفع ایران تغییر کرده که اولین نشانه آن ناتوانی واشنگتن برای برخورد با ایران در خلیج فارس در زمینه بحران نفتکشها بود به ویژه که اروپا با سیاستهای واشنگتن در خلیج فارس همراه نشد و انگلستان نیز تا این زمان موضعی واضح و مشخص برای مقابله با این بحران اتخاذ نکرده است. دومین نشانه این تغییر، پیشنهادهای واشنگتن به ایران برای گفت و گوی مستقیم و بدون قید و شرط است تا جایی که پومپئو برای سفر به ایران ابراز تمایل کرد، البته برخی این پیشنهادات را سیاست آمریکا برای گرفتن بهانه از تهران در صورت وقوع هر نوع حمله واشنگتن به ایران دانستند اما واقعیت آن است که آمریکا به خوبی پیامدهای هر نوع حمله نظامی به ایران و اثرات منفی آن بر منافع خود را درک می کند.
4 – موضوع برجام به عنوان ابزاری برای ترسیم نوع برخورد با برنامه اتمی ایران برای ترامپ اهمیتی ندارد بلکه برای او خروج از توافق اتمی برای امضای توافقی جدید اما به نام وی مهم است تا بتواند از آن به عنوان برگ برنده ای قوی در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا استفاده کرده و در این انتخابات برنده شود. اما ترامپ با چالشی عظیم مواجه است و آن متقاعد کردن ایرانیان به بازگشت به مذاکرات است به ویژه که ایرانیان اصرار به بازگشت به توافق امضا شده در سال 2015 و لغو تحریمهای آمریکا علیه ایران دارند تا پس از آن درباره مذاکرات جدید گفت و گو شود.
این موضوع یادآور پرونده گروگانهای آمریکایی در ایران در سال 1979 پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که تهران آن را به شکلی حرفه ای مدیریت کرد به گونه ای که نهایتا به شکست جیمی کارتر رییس جمهوری دمکرات آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی رونالد ریگان جمهوریخواه و رسیدنش به کاخ سفید انجامید چه اینکه در آن زمان، موضوع گروگانها، موضوعی محوری در زمینه تعیین نام رییس جمهور جدید آمریکا بود.
ایران در سال 2020 همچنان زمام پرونده اتمی را در دست خواهد داشت و می تواند نقشی محوری در این زمینه ایفا نماید به این معنی که ترامپ دو راه بیشتر ندارد، یا اینکه دستاوردی را در زمینه پرونده اتمی ایران محقق نماید تا پیروزی اش در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تضمین کند یا اینکه تهران به گونه ای رفتار خواهد نمود که تاثیر مهمی بر سرنوشت حیات سیاسی ترامپ خواهد گذاشت.
حسین موسوی - العالم