العالم - امریکا
افزون بر عامل اول یعنی دشمنی با دموکرات ها و عامل دوم یعنی وضعیت اقتصادی باید به عامل سوم یعنی نژادپرستی وی اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: عواملی که انتخاب مجدد ترامپ برای ریاست جمهوری آمریکا را تهدید می کنند
سوم :نژادپرستی
تیم ترامپ به شدت در صدد سرپوش گذاشتن بر اظهارات و توییت های نژادپرستانه وی بود و توضیحات بی سابقه ای درباره آنها به آمریکائیها ارائه می دادند.
ازجمله این اقدامات می توان به ستایش کردن از گروه راست افراطی پس از حادثه شارلوتزویل و خوب خواندن آنان ،موافقت با مساله مهاجرین و دیواری که در صدد ساخت آن در مرزهای مکزیک بود تا بحران اخیر علیه اعضای دموکرات مجلس مانند رشید طلیب فلسطینی و الهان عمرسومالی اشاره کرد.
این مواضع نژادپرستانه و حوادث پراکنده مختلف به خوبی بیانگر حجم خطرات سیاست های ترامپ برای جامعه آمریکا است که جامعه ای بسیار متنوع است.
چهارم: پرونده های خارجی
ترامپ از ابتدای ریاست جمهوری همانگونه که گفته بود بر اساس اصل (برد کامل یا باخت کامل) با پرونده های خارجی زیادی به ویژه در ابتدای دوره ریاست جمهوری اش برخورد کرد .
در خصوص روسیه رابطه وی از مدح ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه به خروج از توافق منع موشک های هسته ای میان برد و هم چنین تحریم مسکو انجامید.
ترامپ با موضع گیری های مختلف علیه ناتو و ایران؛ نقش زیادی در از دست دادن هم پیمانان اروپایی خود به ویژه آلمان و فرانسه داشت.
به گونه ای که دولت امریکا با تکیه بر انجام اقدامات تحریک آمیز علیه برلین و پاریس در مساله برگزیت به ویژه با نخست وزیری بوریس جانسون درلندن، شتابان به دنبال جلب حمایت انگلیس بود.
ترامپ درباره منطقه نیزتلاش داشت خود را پادشاه جهان نشان دهد و عملیات سیاسی و اقتصادی خاورمیانه را تحت کنترل بگیرد و از ابتدا موضع خود را چه دربرابر منطقه خلیج فارس و حمایت از متجاوزان سعودی به یمن و تحریک ریاض علیه ایران و دست یافتن بر صدها میلیارد با ادعای خطرات ایران برای عربستان، امارات و بحرین اعلام کرد.
خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران نیز نقش زیادی در نشان‌دادن چهره منفی آمریکا در جهان داشت به گونه ای که همه هم پیمانان وی به ویژه اروپایی ها از دور او متفرق شدند و فقط برخی کشورهایی در کنارش باقی ماندند که هیچ فایده ای برایش ندارند و با کمک های واشنگتن و هم پیمانان عرب گذران زندگی می کنند.
بنابراین پرونده ایران؛ برگه مهمی در سیاست خارجی است که فرایند انتخابات سال آینده را مشخص می کند .
اما درباره مساله فلسطین نیز ترامپ خود را پس از موضع گیری فرایند سازش در به رسیمت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی، و همسویی با منافع اشغالگران و حمایت از عملیات غیرقانونی شهرک سازی خود را تنها دید و این اقدامات وی فقط موافقت رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای آمریکای لاتین، اروپای شمالی و برخی کشورهای عربی غرق در عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی واقع شد .
همه این مسائل ، رسوائی های وی و حقائق روابط و شبکه اطلاعاتی مشکوک وی می تواند در تعیین سرنوشت سیاسی وی صرف نظر از حمایت شرکتهای تسلیحاتی و دارویی و شرکت های قاره پیما از وی ،نقش مهمی ایفا کند.
حسین موسوی