خبر:
رویترز روز دوشنبه در گزارشی مفصل، به نقل از سه منبع که به ادعای این خبرگزاری انگلیسی، «نزدیک به رهبر انقلاب» هستند و «یک مقام چهارم» مدعی شده است که رهبر انقلاب اسلامی طی جلسه ای با مسئولین عالی رتبه امنیتی و همچنین رئیس جمهور و اعضای دولت، دستورات لازم را برای پایان دادن به تظاهرات آبان ماه صادر کرده است.
تحلیل:
- در گذشته گفته می شد، ابزار کار رویترز در نقل حوادث و اخبار کشورهای مختلف دنیا و مخصوصاً کشورهایی همانند ایران که با رویکرد غرب گرایانه آنها مخالف هستند، در این خلاصه می شد که مقداری «سَم» به حجم زیاد «عسل» اضافه می کردند، یعنی اخبار و گزارش ها را -آنگونه که مدعی بودند- بی طرفانه منتشر نمی کردند، بلکه در راستای همسو کردن اخبار با سیاست های غرب و پایین آوردن شأن کشورهایی که مخالف غرب هستند، به تزریق دروغ در این خبرها و گزارش ها می‌پرداختند و آن را خوراک مخاطبانی قرار می دادند که حجم دروغ های موجود در اخبارش را درک نمی کردند.
- اما به نظر می رسد که این خبرگزاری انگلیسی، به تازگی برخلاف رویه همیشگی خود عمل می کند؛ یعنی مقدار کمی عسل را در حجم زیادی از سم می ریزد تا ترکیب به دست آمده غیر قابل خوردن باشد؛ مگر برای انسان هایی که حواس بویایی و چشایی خود را از دست داده‌اند، آنها حادثه ای را که در ایران اتفاق افتاده را طوری نقل می کنند که مقدار زیادی دروغ و بزرگنمایی به آن اضافه شده باشد تا جایی که این حادثه به قصه ای خیالی و افسانه ای که نشأت گرفته از قدرت خیال پردازی نویسنده است، تبدیل می شود.
- همه ما گزارش طنزآمیز و نابخردانه دو هفته پیش رویترز را به خاطر داریم، رویترز در آن گزارش تخیلی مدعی شده بود که رهبر انقلاب در زیرزمین جلسه ای سری و خصوصی با 4 نفر برگزار کرده بودند! رویترز به علم غیب! از این جلسه (که خود مدعی شده بود تنها 4 نفر در آن حاضر بودند و در زیر زمین به صورت مخفیانه برگزار شده بود)، مطلع گردیده است! رویترز در ادامه این داستان خود آورده بود که در این جلسه رهبر انقلاب دستوراتی محرمانه صادر نمودند که حاصل آن، حمله به آرامکو سعودی بود؛ حملاتی که سازمان ملل هنوز هم براساس گزارش های میدانی از محل حادثه، ادعاهای عربستان و امریکا مبنی بر دست داشتن ایران در آنها را رد می کند.
- چند روز قبل از انتشار گزارش رویترز، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز هم در ادامه جنگ روانی رسانه های غربی علیه ایران، مدعی شده بود که گزارش ها و مدارک مورد ادعا که توسط کارکنان وزارت اطلاعات و امنیت ایران در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ نوشته شده نشان می‌دهد که سیطره و نفوذ ایران در عراق از پاییز ۲۰۱۴ تثبیت شده است! هدف از انتشار این گزارش موهوم کاملا مشخص بود: ایجاد شکاف و اختلاف میان دو ملت عراق و ایران؛ آن هم در حالی که پس از از سقوط دیکتاتور بغداد، این دو ملت، بزرگترین جلوه های همبستگی و اتحاد را به نمایش گذاشته و دشمنان خود یعنی آمریکا و صهیونیزم و آل سعود را خشمگین کرده بودند. بی دلیل نبود که تاریخ مورد ادعای این گزارش یعنی پاییز ۲۰۱۴ همان زمانی است که داعش موفق شد یک سوم از خاک عراق را اشغال کند و به ۳۰ کیلومتری بغداد برسد؛ اتفاقی که دولت عراق را به درخواست کمک از ایران را ناگزیر کرد و ایران هم بی درنگ به این درخواست پاسخ مثبت داد و انبارهای سلاح و مهمات خود را در اختیار ارتش عراق گذاشت و با اعزام مشاوران نظامی به عراق، مانع از سقوط شهرهای بغداد، اربیل کربلا و نجف شد و از تحقق نقشه شوم آمریکا، اسرائیل و ارتجاع عرب جلوگیری کرد.
- اما گزارش اخیر رویترز از "نشستی" که این خبرگزاری آن را به همان اندازه "محرمانه و سری" پنداشته، مدعی شده که در "جلسه" محرمانه مقامات ایرانی تنها چند نفر از مهمترین مسئولان سیاسی و امنیتی حضور داشته اند و در عین حال رویترز مدعی شده که توانسته از جزئیات مطالب مطرح شده در این نشست خیالی آگاهی یابد و مشخص کند که حمله به آرامکو کار ایران بوده است!
آنچه در این دو گزارش قابل توجه است این که رویترز مدعی شده مطالب مطرح شده در این دو "نشست محرمانه"، آن هم در "اماکن زیرزمینی و کاملا حفاظت شده" را همان افرادی که در جلسات حضور داشته‌اند به اطلاع این خبرگزاری رسانده اند! البته مشخص نیست که چگونه ممکن است مقامات بلندپایه ایرانی، اسرار مطرح شده در این نشست ها را به این سادگی و با آن سطح از طبقه بندی "محرمانه" به اطلاع رویترز رسانده باشند و این خبرگزاری چطور می تواند به اسراری از داخل ایران دست یابد که حتی مسئولان بلندپایه هم از آن بی خبرند؟!
بیایید فرض را بر آن بگیریم که رهبر انقلاب، شخصا، فرمان مقابله با اغتشاشگران را (که موج اعتراضات مردمی بر ضد اصلاح قیمت بنزین را مورد سوء استفاده قرار دادند و اقدام به آتش زدن اماکن و غارت فروشگاه ها و کشتن مردم کردند)، صادر کرده باشد؛ آن هم پس از آنکه دست های پشت پرده خارجی در ساماندهی این اغتشاشات و تخریب ها آشکار شد. در این صورت آیا رهبر انقلاب نیاز به آن دارد که در مکانی مخفی برای صدور این فرمان اقدام کند؟! و اینکه آیا نیازی بود که نیروهای امنیتی ایران، میدان را برای حضور گروه‌های تخریبی سازماندهی شده (که مقامات بلندپایه آمریکا به حمایت و هدایت آنها اعتراف کرده‌اند) خالی بگذارند؟!!
کاملاً آشکار است که رویترز به شکلی مفتضحانه وارد عرصه جنگ روانی بر ضد جمهوری اسلامی ایران شده است، چرا که این خبرگزاری و دیگر رسانه‌های غربی و نیز رسانه های اسرائیل و عربستان، تصور می کنند که شرایط برای افزایش حملات رسانه‌ای به محور مقاومت مهیا شده و شاهد بودیم که این رسانه‌ها برای وارونه جلوه دادن حقایق مربوط به اعتراضات مردمی در عراق و لبنان تلاش زیادی انجام دادند و سعی دارند این اعتراضات را به ایران مرتبط سازند، تا محور مقاومت را تضعیف کند؛ پس تعجبی ندارد که دقایقی کوتاه پس از انتشار گزارش آکنده از اکاذیبِ رویترز، برایان هوک نماینده آمریکا در امور ایران هم به سخن آمد و مدعی شد که «گزارش رویترز، برای کشورهای جهان چاره‌ای جز تلاش برای انزوای ایران باقی نمی گذارد»!.. گویی در این جنگ روانی، نقش هر یک از عوامل، از پیش تعیین و تثبیت شده است.