العالم- تحلیل روز
بازگشت مکرون انگیزهها و سناریوهایی دارد که در تلاش برای احیای نقش فرانسه (مادر مهربان) در لبنان، بر صحنه سیاسی این کشور تحمیل میشود.
اوضاع سیاسی لبنان بین دو خط و رویکرد در چرخش است. اول؛ مداخلات خارجی برای تحمیل معادلهای جدید از طریق حکومتی است که منتظر مامور و تشکیل شدن است. دوم؛ کمپینی است که از داخل و خارج علیه حزبالله شکل گرفته و این جنبش را به تملک نیترات آمونیومی متهم میکند که انفجار فاجعهبار در لنگرگاه بیروت را رقم زد.
منابع فرانسوی فاش کردند، ماکرون گفته اگر جامعه جهانی از لبنان دست بشویند و آن را در مواجهه با سرنوشتش تنها بگذارند جنگ داخلی در لبنان گریزناپذیر است اما هر شهروند لبنانی این سوال را از خود میپرسد که چه زمانی جامعه جهانی به لبنان به خاطر لبنان اهمیت داده است؟ منظور از "آن را برای مواجهه با سرنوشتش تنها بگذارد"، چیست؟
مکرون در جریان سفر اخیرش به لبنان علاقهمند به بیان اظهارات احساسی و تأکید بر این موضوع بود که نظام سیاسی لبنان نیازمند تغییر است. مخاطب رئیسجمهور فرانسه گمان میکرد که او متولد شده از پدر و مادری لبنانی است. ولی به نظر نمیرسد که مکرون قادر به پیاده کردن این اظهارات احساسیاش روی زمین باشد. او فاقد صداقت و اعتبار است. لذا تحرکاتش در لبنان برگرفته از نیات پاک و خالص نیست بلکه نشان میدهد که پاریس درصدد رهبری پروژهای غربی برای تثبیت معادلهای جدید در لبنان است که بر اساس موارد زیر است:
- اصل نخست چیزی است که مکرون به "دونالد ترامپ" رئیسجمهوری آمریکا اعلام و او را متقاعد کرد که فشارها به بیروت هرگز حزبالله و همپیمانانش را تضعیف نمیکند؛ لذا باید سیاسی جدید اتخاذ شود که بر اساس آن، دولتی تکنوکرات تشکیل و حزبالله از آن مستثنی شود.( در حالیکه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله مخالفت قاطعانهاش را با چنین دولتی را مورد تأکید قرار داد."
- دولت جدیدِ مدنظر فرانسه و غرب در صورت تشکیل، به سهولت پذیرای طرحهای پاریس و همپیمانانش برای برگزاری انتخابات جدید در لبنان خواهد شد. انتخابات دروازه تغییراتی خواهد بود که حزبالله و همپیمانانش را هدف میگیرد.
- اشاره به تحریمها، فقر و اقتصاد فروپاشیده در صورت مخالفت با ایده فرانسوی- غربی، در اظهارات مکرون درباره وقوع جنگ داخلی در لبنان کاملا مشخص بود.
- افزون بر موارد فوقالذکر، طی روزهای اخیر تحریکها علیه حزبالله و مرتبط کردن با انفجار بندر بیروت بیشتر شده است. تحریکها نیز بر اتهاماتی بیاساس متمرکز شده است که فقط از سوی کسانی مورد تایید قرار میگیرد که این کمیپن را ایجاد کردهاند.
نخست:
کمپین تحریک را وزارت جنگ اسرائیل و موساد رهبری میکنند. به اذعان رسانههای اسرائیلی، موساد کمپینهای تحریک را علیه حزبالله درخصوص انفجار بندر بیروت را هماهنگ و رهبری میکند و این انفجار را "فرصتی تاریخی" ارزیابی کرده است.
دوم:
تجربیات گذشته تأکید میکند که اتهامات مطرحشده علیه حزبالله فقط و فقط در خدمت منافع رژیم اشغالگر اسرائیل است. چندین اتفاق مشابه در کشورهای مختلف افتاد و بعدا مشخص شد که کار موساد بود:
- موضوع نیترات آمونیوم در تایلند در سال 2012، که طی آن "حسین عتریس" شهروند لبنانی- سوئدی متهم شد ولی بعدا معلوم شد که او این مواد را به صورت قانونی خریده بود. این اتهام مطرح شد تا از این طریق، حزبالله متهم به اجرای طرحهایی جهت انجام حملات متهم شود.
- موضوع نیترات آمونیوم در قبرس در سال 2015، که طی آن "حسین بسام عبدالله" شهروند لبنانی متهم و طی آن ادعا شد که جنبش حزبالله قصد داشته از این مواد منفجره علیه اسرائیلیها و یهودیان استفاده کند.
پیوند مشترک این دو تجربه این است که موساد طرفی بود که به مقامهای آن کشورها موضوع آمونیوم را اطلاع داد و فشارها را بدون هیچ مدرک و سندی جهت محکوم کردن متهمان بیشتر کرد.
حسین الموسوی- العالم