العالم- تحلیل روز
"حتی تو بروتوس"... بروتوس نزدیکترین شخص به "ژولیوس سزار" بود، زمانیکه او ترور شد ضربههای دشمنانش او را به قتل نرساند بلکه ضربه بروتوس به مرگ او منجر شد. بعد از 420 سال از روی صحنه رفتن نمایشنامه "ژولیوس سزار"، همگان بروتوس را خائن میدانند و شهرت تاریخی او به این دلیل است که او به نزدیکترین دوستش خیانت کرد.
زمان مشاهده مراسم امضای توافق عادیسازی میان امارات، بحرین و رژیم اشغالگر قدس صحنه نمایشنامه "کیوس کاسیوس" در ذهنها تداعی شد که بروتوس را تحریک کرد برای نجات رم و برقراری صلح و امنیت، سزار را به قتل برساند. ترامپ، نتانیاهو و حکام بحرین و امارات این صحنه را تکرار کردند. بروتوس بعدا فهمید که چقدر احمق بود که سزار را به قتل رساند؛ چرا که هدف رهایی از پادشاهی بدی نبود بلکه آوردن یک پادشاهی بد بود. اینک نیز اینگونه تصور میکنیم که کسانی که عادیسازی کرده و خواهند کرد به همان واقعیت پی خواهند برد.
از همان آغاز، عادیسازی امارات و بحرین با رژیم اشغالگر با هدف صلح و ثبات نبوده بلکه این یک ماموریت امارات، بحرین و همچنین عربستان سعودی است؛ چرا که آنها برای انجام این ماموریت حضور دارند.
در کتاب "خشم" نوشته "باب وودوارد" آمده است: ملک سلمان به ترامپ قبل از سفر اخیرش به ریاض اعلام کرد که او (ملک سلمان) پسرش "محمد بن سلمان" را محور این سفر خواهد کرد. ملک سلمان گفت: "اگر از پسرم خوشت نمیآید به او بگو برو!". سعودیها به روابطشان با آمریکا اینگونه نگاه میکنند و آمریکاییها نیز هم. از اینرو عادیسازی اقدامی، بر خلاف ادعای اماراتیها و بحرینیها، شجاعانه نبوده بلکه اقدامی از سر تعظیم و تسلیم است. لذا تمامی ادعاهای آنها مبنی بر اینکه عادیسازی به نفع فلسطینیان است و آنها بر حقوق فلسطینیان تأکید دارند، کاملا منافقانه است؛ درست آنگونه که بروتوس به سزار گفت: "تو را دوست دارم ولی رم را بیشتر." حتی دستاوردهایی که گفته میشود این کشورها آن را حاصل میکنند پوچ و ادعایی است.
"غسان کنفانی" نویسنده برجسته فلسطینی میگوید: "روزی میرسد که خیانت فقط به یک دیدگاه تبدیل میشود. نانت را میدزند سپس تکهای از آن را به تو میدهند و سپس به تو امر میکنند که از به خاطر این کرمشان تشکر کنی."
روزی رسید که حکام سازشکار خیانتشان را یک دیدگاه، مساله حاکمیت، اقدامی شجاعانه و پیام صلح تصور میکنند. روزی خواهد رسید که آنها به صورت خوار و ذلیل مقابل رئیس منفورشان و نخستوزیر رژیم اشغالگر ایستادهاند و از آنها به خاطر تلاشهایشان برای آنچه آن را "برقراری صلح" میخوانند، تشکر میکنند.
ژنرال "عبدالله الهاشمی" معاون وزارت دفاع امارات اخیرا و قبل از عادیسازی علنی کشورش با اسرائیل، در مصاحبهای گفت: "ما و اسرائیل دو برادر هستیم و ایالات متحده برادر بزرگتر ما است." شاید الهاشمی راست میگوید چرا که عمر رژیم اشغالگر 72 سال و عمر امارات و همچنین بحرین کمتر از 50 سال است، در حالیکه عمر مدرسهای مانند "حیف" در فلسطین 137 سال یعنی بیشتر از مجموع عمر رژیم اشغالگر و امارات و یا مجموع عمر رژیم اشغالگر و بحرین است.
دونالد ترامپ فاش کرد که کشورهای عربی دیگر نیز با رژیم اشغالگر عادیسازی خواهند کرد. تمامی جهانیان نیز احتمال این امر را میدهند. واقعیت آن است که کارمندان ترامپ در کشورهای عربی بیشتر شده و آنها مناصب و قدرتشان را مدیون واشنگتن هستند و بسیار طبیعی است که آنها به کاخ سفید فراخوانده شوند تا عادیسازی را امضا کنند. ولی باید این سوال را مطرح کرد و گفت: "که امضای توافق صلح با کشورهایی که در وضعیت جنگی با رژیم اسرائیل نیست، چه معنایی دارد؟" در واقع، مسئولان اسرائیلی به خوبی میدانند که روند عادیسازی عاری از هرگونه معنا و مفهوم چشمگیری است و فقط مصرف رسانهای دارد و هیچ منفعتی برای ترامپ و نتانیاهو ندارد؛ نهایت چیزی که ترامپ از این عادیسازیها به دنبال آن است ماندن به مدت 4 سال دیگر در کاخ سفید است و خواسته نتانیاهو نرفتن به زندان است.
تأثیر عادیسازی اخیر فراتر از عکسهای یادگاری، سفرهای متقابل و نمایش لباسهای مستهجن در صحرای کشورهای عربی- که به نفع شرکتهای پوشاک اسرائیلی است- نخواهد بود. اما تأثیر مخالفت فلسطینیان با این سازش همان چیزی است که اسرائیلی به آن توجه میکند و به اهمیت آن پی برده است.
حسین الموسوی