درس پنجاه و يکم

استغاثه: فرا خواندن شخصي است براي کمک کردن به ديگري به وسيله حرف نداي يا و افزودن لام مفتوحه در اول مستغاث و لام مکسوره در اول مستغاث له" يا لزيد لعمرو" يعني زيد را مي خوانم تا عمرو را کمک کند , هر دو به واسطه لام مجرور هستند و بنابر مفعول به بودن براي فعل محذوف در محل نصب مي باشند. جرّ مستغاث منه در صورتي که استغاثه بر آن واقع شود به وسيله حرف جر مِن جايز است " يا للأبطال من الغزاه: اي پهلوانان به فرياد جنگجويان برسيد" رحلةٌ قصيرةٌ بالطائرة ( 4 ) سفري کوتاه با هواپيما ثمَّ بدأنا بالتّحدث معاً في مجالات مختلفة، و استغر قنا في بيان هذه المواضيع، حتّي سَمعنا المُضيفةَ ،تقول: سپس با هم در زمينه هاي مختلف شروع به صحبت کردن نموديم و در ميان اين موضوع ها غرق شديم تا اين که از مهماندار شنيدم که مي گفت: سيّداتي، آنساتي ، سادتي، قد وصَلنا. نتمنّي لکم إقامةً طيّبةً في لُبنانَ. خانم ها و آقايان اکنون رسيديم براي شما اقامت خوبي در لبنان آرزو مي کنم. سمير:لقد استمتعتُ بحديثکَ العذب السيد مجيد، ولکنّني مضطرٌّ الآن إلي المُغادره، و أتمنّي أن أراک ثانيةً ، وإلي اللّقاء. سمير: آقا مجيد سخنان شيرين تو را شنيدم ولي من از دوري شما نگرانم و آرزو مي کنم تو را دوباره ببينم . به اميد ديدار مجيد:بلِّغ سلامي إلي عائلتک الکريمة ، وإلي اللّقاء قريباً. مجيد: سلام من را به خانواده بزرگوارت برسان. به اميدديدار به زودي