العالم - تحلیل روز
این در حالی است که همه جهان می دانند که آمریکا، مسئول و عامل اصلی این بحران است؛ این کشور با خروج یک جانبه از برجام و تحمیل تحریم های حداکثری بر ایران – که همچنان به برجام پایبند بوده و هست و 15 گزارش سازمان بین المللی انرژی اتمی این حقیقت را تأیید کرده اند – باعث بروز این بحران شد.
تا امروز که ایران با شرکت در مذاکرات دوحه و گفتگوی غیر مستقیم با آمریکا با وساطت اروپا، فرصت دیگری به دیپلماسی داد و تلاش کرد آمریکا را متقاعد کند که به برجام برگردد و تحریم های یکجانبه علیه ایران را بردارد، غرب همچنان ایران را مسئول برجام می داند؛ حتی اتهامات خود را علیه ایران بیشتر کرده است. این مسأله تردیدها و ابهام های متعددی را درباره میزان پایبندی غرب به مذاکرات به عنوان ابزاری برای حل بحرانی که خودشان ساخته اند، مطرح می کند.
تلاش غرب برای انداختن مسئولیت بحران بر گردن ایران، تلاشی بی ثمر است. زیرا به رغم تلاش های غرب، جهان هنوز فراموش نکرده است که این، آمریکا بود که از برجام خارج شد. جهان هنوز به یاد دارد که با خروج آمریکا از برجام در سال 2018، چگونه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس در اقدامی کاملا نمایشی تلاش کردند دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا را متقاعد کنند که به برجام برگردد و تحریمی را بر ایران تحمیل نکند در حالی که در عمل، همه شرکت های اروپایی ایران را ترک کرده و حتی در تحریم های این کشور علیه ایران مشارکت کردند.
در مقابل، ایران به رغم خروج یک جانبه آمریکا از برجام و همراهی کشورهای اروپایی با این کشور، به برجام پایبند ماند و اگر پایبندی این کشور نبود، امروز خبری از مذاکرات وین و دوحه هم نبود. برجام امروز به لطف ایران زنده است لذا اگر اروپا واقعا منصف می بود، می توانست با اعمال فشار بر آمریکا، این کشور را وادار به بازگشت به برجام و رفع تحریم ها کند. یا حداقل خجالت بکشد و مسئولیت این بحران را به گردن ایران نیندازد.
از همان ابتدا معلوم بود که آمریکا و اروپا، هر یک به فراخور جایگاه و موقعیت خود، در نمایش تلاش های صوری برای متقاعد کردن ترامپ، نقشی را بازی می کنند. امروز هم در زمان ریاست جمهوری بایدن، اروپا باز همان نقش را بازی می کند. ماهیت واقعی تعاملات اروپا با آمریکا به همین صورت است؛ رابطه این دو رابطه اطاعت و تسلیم است. حوادثی که امروز به دلیل جنگ اوکراین، در اروپا در جریان است، و همه دستاوردهای اروپا را به خاطر سیاست های آمریکا در معرض نابودی قرار داده است، صرفا بخشی از پیامدهای وابستگی این قاره به آمریکاست.
رویکرد اصلی حاکم بر تفکر غربی – که غرب را مرکز جهان می داند – تعیین کننده مواضع آن است. ما این رویکرد را طی چند روز گذشته همزمان با برگزاری مذاکرات دوحه به وضوح دیدیم؛ همین غرب که تا امروز نتوانسته است راه حلی برای بحرانی - که خود در روابط با ایران ایجاد کرده است - پیدا کند، امروز به وضوح در بیانیه کنفرانس سران گروه هفت، ایران را آماج اتهامات خود قرار داده است و برنامه موشکی ایران را – که صرفا دفاعی و کلاسیک است – و نقش این کشور در منطقه را خطراتی می داند که باید با آنها مقابله کرد. همین مسائل ثابت می کنند که آنچه که در بیانیه این کنفرانس مورد تأکید قرار گرفته است در حقیقت انعکاسی از همان رویکرد اصلی در تفکر غرب است.
اشتباه غرب در اینجاست که تصور می کند این سیاست همه جا و همه وقت نتیجه بخش است به همین دلیل است که همچون نوکری از ارباب آمریکایی اطاعت می کند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران با اشاره غیر مستقیم به این حقیقت گفت که ما به آمریکایی ها هشدار داده ایم که اگر بخواهند قطعنامه ای را در آژانس بین المللی انرژی هسته ای به تصویب برسانند، ما هم دست بسته نمی نشینیم؛ آنها باید مسیر دیپلماسی را در مذاکرات دنبال کنند.
با این که آمریکا اعلام کرده است که پیش نویس قطعنامه جدید علیه ایران را به آژانس داده است و حاضر است مضمون آن را اندکی تلطیف کند، اما ایران اعلام کرد که در صورت تصویب این قطعنامه، پاسخ مناسبی به آمریکا و اروپا خواهد داد. این کشور بلافاصله به آژانس اعلام کرد که چند اقدام از جمله پمپاژ گاز به چند رآکتور جدید و غنی سازی اورانیوم، راه اندازی نسل جدید دستگاه های سانتریفیوژ و جمع آوری دوربین های آژانس است که به طور داوطلبانه در مراکز هسته کار گذاشته است را در دستور کار قرار داده است.
این درس باید برای غرب کافی بوده باشد تا دست از رویکردها و لحن متکبرانه و قلدرمآبانه بردارد. غرب نباید اقدام آمریکا در نقض توافق هسته ای و قطعنامه 2231 شورای امنیت و تحمیل تحریم های غیر قانونی علیه ملت ایران را نادیده بگیرد. غرب نباید صبر ایرانیها را محک بزند. باید فرصت موجود برای تصحیح اشتباهات خود را غنیمت شمرده و به دیپلماسی برگردد و همه تحریم ها را بردارد. چنین فرصت هایی مثل فرصت دوحه همیشه در دسترس نخواهد بود.