«جنایت جنگی» علیه فلسطین با «خبر جعلی»

«جنایت جنگی» علیه فلسطین با «خبر جعلی»
يکشنبه 21 آبان 1402 - 11:36

همزمان با طوفان الاقصی، شاهد یک نبرد دیگر هم بودیم. غرب، اخباری علیه «حماس» و نیروهای مقاومت تنظیم و منتشر کرد. اخباری جعلی درباره کشته شدن کودکان اسرائیلی به طرزی فجیع، بد رفتاری و هتک حرمت اسرا و... کمی بعد اما خبرنگاری که راوی این ادعاها بود، حرفش را پس گرفت و گفت که خبر را بر مبنای شنیده هایش تنظیم کرده است نه مشاهداتش!

العالم - فلسطین اشغالی

وقتی یک خبر به خصوص یک رویداد یا واقعه بین المللی رخ می دهد، توجه به صداقت اخبار و شناخت روایت متعهدانه اهمیت پیدا می کند. هر چه رویداد بزرگتر؛ هوشمندی، صبر و ریزبینی برای انتخاب موضع درست، ضروری تر می شود. برای مثال در همین جنگ روایت های طوفان الاقصی اگر تمام مخاطبان اخبار، کمی صبر و تأمل می کردند. شایعات، اطلاعات بدون سند و اخبار جعلی را دست به دست نمی کردند شاید امروز، نیمی از جنایت های جنگی و حتی بیشتر، علیه مردم غزه و فلسطین رخ نمی داد. ظالم با ابراز رسانه، نمی توانست برای خود وقت بخرد و مظلوم نمایی کند. اثر رسانه بر سرنوشت و حیات انسان همین قدر مهم و همین قدر نزدیک است. خبرنگاری عذرخواهی می کند که روایتش در دفاع از اسراییل اشتباه و غیرمستند بوده اما دیگر فایده ندارد؛ حالا مردم فلسطین راستی، راستی و بی امان شهید می شوند به قیمت کلمه، کلمه خبر جعلی او!

از خبر بد به خبر جعلی

Bad News Sells Better Than Good News اخبار بد، بهتر از اخبار خوب فروخته می‌ شود. این جمله شاید مناسب و بهترین چکیده و معرّف درباره مفهوم «رسانه» در غرب باشد که تحت نظر نظام سرمایه سالار متولد شد اما اکنون امپراتوری خودش را دارد. حالا رسانه های غربی، پا فراتر از اخبار بد گذاشته اند. دست کم 2، سه دهه است که اخبار «جعلی» یا فیک نیوزها روی بورس آمده اند. نظام سرمایه سالار در همه چیز، دنبال سرمایه و سود می گردد. طبیعی است که از رسانه و خبر هم همین برداشت و توقع را دارد. درباره این موضوع و مضمون اخبار و مقاله های متعددی برای مطالعه وجود دارد.

یک اعتراف خیلی دیروقت!

طوفان الاقصی، خبری بد برای غرب به شمار می رفت که اتفاقاً نباید به فروش می رفت و مخاطب جذب می کرد! برای اینکه این خبر به نفع نیروهای مقاومت تمام نشود باید روایتی به میان می آمد که بُهت بیشتری در مخاطب ایجاد می کرد. عواطف مخاطب را به دست می گرفت و در نهایت در جنگ روایت ها، روایت او روایت اول می شد حتی اگر جعلی! این شد که یک خبرنگار، خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه حماس، نوزادان و کودکان اسراییلی را به طرز وحشتناکی کشته و به زنان اسیر تعرض شده است. خبری که بسیار بازنشر شد. مدتی بعد اما خبرنگار برای اینکه بنگاه رسانه ای که او در آن کار می کند و خودش دوباره بتوانند دروغ بفروشند و مخاطب را همراه کنند، گفت خبری که پیش از آن منتشر کرده درست نبوده چون خودش شاهد وقایع نبوده و به شنیده هایش از نظامیان اکتفا کرده است! این اعتراف، زمانی اتفاق افتاد که مخاطبان آگاه، هوشیارانه از او و آن رسانه، فیلم و تصاویر مستند خواستند تا ادعایشان را ثابت کنند. مدتی بعد اصل ماجرا لو رفت. چاره ای باقی نماند جز این اعتراف دیروقت و گران قیمت؛ به بهای خون مردم فلسطین!

انکار قدرت حماس فایده نداشت!

همیشه گفته و تاکید می شود که جهان، امروز علاوه بر جنگ اقتصادی و نظامی، درگیر یک جنگ کاملاً جدی و خشن به نام «جنگ روایت ها» و «نبرد رسانه ای» هم است. جنگی که اصلاً می تواند آتش افروز 2 جنگ دیگر هم باشد. این واقعیت اما شاید تا پیش از طوفان الاقصی، درک نمی شد. تا اینکه خبری منتشر شد که مثل بمب ترکید و ترکش شایعاتش همه جا پخش شد. فلسطین که نزدیک به یک قرن و دست کم 75 سال است غصب شده و مردمش تا سال ها، به جز «انتفاضه سنگ»، راهی برای دفاع از خود سراغ نداشتند حالا به مرحله جدیدی در دفاع رسیده بود. توان نظامی حماس تقویت شده بود و پاسخ تعرض و حملات نظامی اسرائیل را به شکلی جدی و نظامی تر می داد. طوفان الاقصی، چکیده ای از 75 سال دندان روی جگر گذاشتن و تحمل کردن بود اما جنگ روایت ها و جنگ رسانه به سبک غرب با روایتی جعلی، دنبال وارونه نمایی بود. به نحوی، جهان باید قدرت حماس را فراموش می کرد و به چالش کشیده شده، می دید.

جعل روایت؛ قدرت به چه قیمتی؟!

حالا باید اتفاقی دیگر شکل می گرفت. باید تمرکز مخاطب از روی قوی شدن فلسطین برداشته می شد. شایعه و ادعایی کذب در قالب خبر و روایت های یک خبرنگار در میدان مطرح می شد که بگوید: «قدرت به چه قیمتی؟» این در واقع همان روایت جعلی بود که تا مدت ها ذهن مخاطبان را درگیر کرد. این روایت قرار بود یک کار انجام دهد؛ مخاطب را با خودش همراه کند. مردم منصف جهان به واسطه نزدیک به یک قرن، غصب و چپاول اسراییل در فلسطین، حق دفاع را به فلسطین می دادند. بنابراین از طوفان الاقصی حمایت می کردند. حالا باید جای ظالم مظلوم عوض می شد. یعنی اسراییل از غاصبی ۷۵ ساله به مظلوم تغییر می کرد. عواطف عمومی در حوزه اخبار جنگ، به چند گروه حساسیت ویژه دارد؛ کودکان، زنان، غیرنظامیان، اسرا، سالمندان و بیماران. حساسیت به اخبار کودکان هم همیشه بیشتر از بقیه بوده است. بنابراین این خبرنگار میدانی و بقیه، برای ارائه روایت دست اول، ادعا کردند که جنازه های ذبح شده دیده اند، کودکان به طرز فجیعی کشته شده اند و اسرا هم احوال خوبی ندارند و به آن ها تعرض می شود!

خبرنگار خودش آنجا بود، خودش گفت!

اما چرا برخی مخاطبان حرف آن خبرنگار و امثال او را پذیرفتند بدون اینکه عکس، فیلم یا سندی برای گفته یا به عبارت بهتر، ادعاهایش ارائه دهد؟ پاسخ روشن است؛ او در میدان حضور داشت. می دوید، تصویربردار هم به دنبال او. برخی مواقع هم از دور، تصویری بسته نشان می دادند و روایت می کردند، طوری که فکر می کردی خودشان قبلاً آنجا بوده اند و حالا برای ارائه گزارش برگشته اند. هیجانی در رفتار او و دیگر خبرنگاران غربی بود که یک تصور را در ذهن مخاطب، ایجاد می کرد. اینکه اوضاع وخیم است و جان خبرنگار در خطر! بنابراین خواه ناخواه در ذهن خودش تخفیف قائل می شد و کمتر به دنبال اسناد بود. از طرفی جملات و چینش صحنه روایت به نحوی بود که فرد شوکه می شد. به خبرنگار اعتماد می کرد، بدون اینکه سندی برای گفته ها به او ارائه شود.

بازی رسانه ای به سبک غرب!

کمی بعد، آتش و طغیان عواطف خوابید. این پرسش مطرح شد که رسانه های غرب چرا برای ادعاهایشان مستنداتی ارائه نمی کنند؟ فیلم، عکس یا هر چیزی که خبر را از شایعه دور کند؟ اوایل تلویحاً صحبت هایی مبنی بر در نظر گرفتن سلامت روان مخاطب و پرهیز از خشونت تصاویر مطرح شد. خیلی زود اما این حنا رنگ باخت. عواطف مخاطب جریحه دار شده و به دنبال مستندات بود تا در دعوای بین «حق و باطل» بتواند موضع درست را انتخاب کند. اینجا پای یک دروغ دیگر به ماجرا باز شد؛ هوش مصنوعی! عکسی از لاشه سوخته شده یک سگ، آن هم مربوط به چند سال قبل نشان داده و ادعا شد که جنازه سوخته انسان است. تصاویر و فیلم هایی از این دست هم، مدتی مخاطب را به خود سرگرم کرد و برای اسرائیل وقت خرید.

ماجرای یک اعتراف و صداقت ساختگی

به مرور اما جعلی بودن این محتوا و تصاویر هم لو رفت. اینجا بود که پای ترفندی دیگر باز شد. «صداقت ساختگی» و «اعترافی ساختگی» .خبرنگار، عذرخواهی کرد که آنچه در «میدان روایت» و «حضور میدانی» در جنگ، گفته بر مبنای مشاهدات میدانی اش نبوده؛ به شنیده ها اکتفا کرده است! در واقع آنچه نظامیان اسرائیلی گفته اند، باز روایت کرده و احتمالاً هم به خودش حق داده که مخاطب او را درک کند و از او بپذیرد چون در شرایط جنگی بوده است! در واقع اعتراف بفروش تا دوباره برای خودت و رسانه ات، اعتبار بخری. مخاطب وقتی متوجه شده دروغ بزرگی به او گفته ای برای همیشه اعتمادش را به تو از دست می دهد پس چاره چیست؟ اعتراف! در واقع این تکذیب و اعتراف، معمولاً ترفندی از ابتدا تعیین شده اند نه در امتداد ماجرا. رسانه ها برای پوشش اخبار بحران و جنگ، معمولاً زبده ترین و کار کشته ترین ها خبرنگارها را می فرستند تا درست و دقیق ترین روایت را تهیه کند. اینجا چطور می توان پذیرفت خبرنگاری زبده بگوید که من اشتباه کردم؟!

دروغ های بزرگتر در راه است!

اخبار طوفان الاقصی، نحوه مدیریت یا به عبارت بهتر خیانت رسانه ای غرب تا اینجا مرور شد. حالا شاید بد نباشد به مهمترین شیوه های جعل در رسانه و اخبار جعلی اشاره کنیم. اگرچه این موضوع اصل و فرع بسیاری دارد و باید به جوانب مختلف آن پرداخت اما اگر قرار باشد از کل به جزء برسیم، بررسی های بعد کمک کننده است. امروز، قدم اول در شناخت جنگ روایت ها به سبک امپراتوری رسانه ای غرب، رسیدن به درک و تعریفی از هوش مصنوعی و اخبار جعلی یا همان فیک نیوزها هستند. اکنون غرب با تلفیق این 2 دروغ های بزرگی می تواند به جهان بگوید و آینده آن را دستخوش خطر قرار دهد. در قدم اول، بد نیست بدانیم که اخبار تنش زا، عموماً از سه دسته اطلاعات تنظیم می شوند. 2 گروه از این سه دسته؛ مستقیماً در تقسیم بندی فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی قرار می گیرند چون بر مبنای اطلاعات جعلی تنظیم می شوند. یک گروه هم بر مبنای اطلاعات درست اما برای اهداف از پیش تعیین شده.

مخاطب رسانه باید سواد رسانه ای خود را به روز کند/ واکنش بانوی فلسطینی در برابر تهدید دشمن

این سه گروه اطلاعات حساس...

معمولاً تنظیم اخبار جعلی تلفیقی است. یعنی کمی روایت های درست که عموماً از جنس مشاهدات هستند یا مستندات با اطلاعات دروغ که عمدتاً بر مبنای شنیده ها و غیر مستندند، تلفیق و تنظیم می شود. دروغی با چاشنی راست تا باورپذیر به نظر به رسد. این تکنیک برای دو دسته اطلاعات که اول توضیح می دهیم، استفاده می شوند. برای دسته سوم اما ماجرا فرق می کند. اطلاعات درست و واقعی منتشر می شود اما در زمانی حساس و توسط جریانی خاص. تا اینجای ماجرا که نه تنها ایرادی نیست که عین رسالت رسانه به نظر می رسد اما چه چیزی باعث می شود این دسته اطلاعات هم تنش زا شوند و اگرچه جعلی نیستند اما کارکردی شبیه فیک نیوزها داشته باشند؟ پاسخ ساده است؛ اینکه باید دید خبر برای کدام جامعه هدف تنظیم شده؟ برای منافع جریانی خاص یا منافع مخاطب و عموم مردم و جامعه؟ رسیدن به پاسخ این پرسش خیلی چیزها را روشن می کند. به طور خلاصه؛ مدیریت و تلفیق این اطلاعات است که وقتی مغرضانه انجام شود، شاکله فیک نیوزها را تشکیل می دهد. حالا درباره این سه گروه اطلاعات بیشتر بدانیم.

بازی کثیف با اطلاعات برای ایجاد تنش در کشورها

تنش سازی با مدیریت و تلفیق اطلاعات

*** گروه اول،Disinformation هستند. اطلاعاتی که عامدانه منتشر و بدنه تنظیم اخبار جعلی می شوند. از تلفیق رویدادی دروغ و برخی اطلاعات صحیح یا از اساس دروغ. اگر بخواهیم برای بافت این اخبار، معادلی در ادبیات عموم جامعه پیدا کنیم، می توان به همان بهتان و شایعه اشاره کرد. مثل آنچه معمولاً در ایام انتخابات شاهد آن هستیم. این اخبار معمولاً با هدف تخریب و صدمه زدن به یک گروه، جریان یا فرد استفاده می شوند.

جنگ رسانه ای و جنگ روایت ها را باید جدی گرفت!

*** گروه دوم هم اطلاعاتی نیست به جز Misinformation. فرد یا بنگاه خبری، یک خبر را منتشر می کند که نادرست است اما او از نادرستی اخبار، اطلاع ندارد. به اعتبار یا اعتماد بنگاه خبری دیگری این بازنشر را انجام داده. این همان اتفاقی است که برای عام مخاطبان می افتد. پشت پرده این خطای سهوی اما طراحان دروغ هستند. همان هایی که خبری را به تعمد منتشر می کنند. خبر دربرگیری و جذابیت تلخ یا شیرین دارد. مخاطب هم می پذیرد و باور می کند. در بازنشر آن سهیم می شود و در زمان کوتاهی این خبر دست به دست می چرخد. مدتی بعد، مشخص می شود که خبر دروغ بوده، بنگاه خبریِ طراح دروغ یا آن را حذف می کند یا تکذیب. یعنی اصلاً از همان روز اول، قصد انجام چنین کاری را داشته است. دانسته و عامدانه، قطعه های پازل را می چیند به وقت معلومی که خودش صلاح می داند. در واقع به کاربران و مخاطبان خود به چشم ابزاری برای بازنشر دروغ و ضریب دادن به اخبار جعلی نگاه می کند. درست مانند آنچه در طوفان الاقصی شاهد آن بودیم.

*** گروه سوم اطلاعات کدام هستند؟ همان Malinformation؛ اطلاعات درست به نیت آسیب زدن به فرد مقابل. در واقع این دسته اطلاعات و اخبار، شبیه همان افشاگری رسانه ای است. متأسفانه برخی مواقع این دسته اخبار هم مهندسی شده منتشر می شوند. معمولاً دلیل آورده می شود که این اخبار، برای آگاه شدن مخاطب است اما معمولاً چون در مقطعی خاص و هدفمند برای ضربه زدن به جریانی خاص یا کاهش اعتماد در جامعه نسبت به یک جریان یا گروه خاص منتشر می شوند، بیشتر به مخاطب آسیب می زنند. اعتماد اجتماعی را کمرنگ می کنند. سود و اهداف منتشرکنندگان هم کاملاً تأمین می شود حتی اگر بهای آن امنیت روانی جامعه باشد. این اخبار معمولاً سیاسی، مالی یا نظامی هستند. این اطلاعات مانند دو گروه دیگر، فیک نیوز نیستند اما با توجه به اینکه توسط کدام رسانه، چه زمانی و درباره کدام موضوع یا جریان منتشر می شوند؟ گاه می توانند به اندازه و بدتر از فیک نیوزها تنش اجتماعی ایجاد کنند.

حواسمان به عواطفمان جمع باشد

حالا که با بعضی ترفندها و سه دسته اصلی اطلاعات، شیطنت خبری و اخبار جعلی تا حدودی آشنا شدیم، می توانیم سوگیری رسانه ای منصفانه تر داشته باشیم. کارشناسان رسانه برای اینکه خودمان و دیگران در معرض آسیب های اخبار جعلی قرار نگیریم، چند توصیه مهم دارند. اول اینکه نسبت به رویدادهای روز رسانه ای جهان آگاه تر باشیم. اگر مخاطب رسانه هستیم. اخبار برایمان مهم هستند حتماً سواد رسانه ای خودمان را تقویت و به روز کنیم. نکته بعدی این است که هر خبری که خواندیم یا شنیدیم را عجولانه مبنای قضاوت قرار ندهیم. به عواطف خودمان مسلط باشیم. از شدت خوشحالی، اندوه یا خشم یا حتی ذوق اینکه من اول و زودتر از بقیه این خبر را خوانده ام، آن را برای دیگران بازنشر و ارسال نکنیم. به خصوص درباره اخباری که بیشتر، عواطفمان را درگیر می کند. هرچه این به اصطلاح دست گذاشتن خبر روی عواطف ما بیشتر باشد، باید مکث و استناد مطالب گفته شده را بیشتر بررسی کنیم.

و اما یک نکته ظریف...

برخی مواقع هم خبر، طوری تنظیم می شود که همه چیز درست به نظر می رسد. اینجا یک نکته ظریف وجود دارد؛ اخبار و در کل مطالب رسانه ها همان قدر که نباید به جای مخاطب تحلیل کنند و منطق او را نادیده بگیرند به همان اندازه اگر اطلاعات را به نحوی ارائه کردند که همه چیز صرفاً با تکیه به مخاطب بود هم جای تردید و بررسی دارد. این هم متاسفانه یکی از تکنیک های فریب مخاطب در رسانه غیرمتعهد است. وقتی یک خبر به خصوص یک رویداد یا واقعه بین المللی رخ می دهد، توجه به صداقت اخبار و شناخت روایت متعهد اهمیت پیدا می کند. هر چه رویداد بزرگتر؛ هوشمندی، صبر و ریزبینی برای انتخاب موضع درست، ضروری و تعیین کننده تر. آنقدر که مشخص می کند، طرفدار مظلوم می شویم یا ظالم؟

فارس

پربیننده ترین خبرها