العالم- ایران
به گزارش العالم، "عبدالباری عطوان" سردبیر نشریه الکترونیکی و فرامنطقه ای رای الیوم در سرمقاله این روزنامه به تحلیل این مساله پرداخت و نوشت: بسیاری در جهان عرب و جهان اسلام منتظرند تا (ببینند) "بنیامین نتانیاهو" نخست‌وزیر رژیم اسرائیل، در پاسخ به حمله موفقیت‌آمیز موشکی و پهپادی ایران به دو پایگاه مهم هوایی اسرائیل در النقب در بامداد یکشنبه گذشته (26 فروردین ماه 1403)، بزرگ‌ترین اشتباه عمرش را با فرستادن هواپیماهای جنگی و موشک‌هایش به عمق ایران، مرتکب شود.
این پاسخ اسرائیل، اگر داده شود، به معنای پاسخ ایران با موشک‌های مافوق صوت و پهپادهای پیشرفته و با بالاترین قدرت تخریبی است که چه‌بسا به گسترش دایره جنگ و ورود بازوهای محور مقاومت به میدان به‌ویژه حزب‌الله در جنوب لبنان و الحشد الشعبی در عراق و انصارالله یمن منتهی شود و حتی ورود ارتش سوریه ( به این نبرد) نیز بعید به نظر نمی‌رسد.
حمله اخیر ایران، فروپاشی نیروی بازدارندگی اسرائیل و آمریکا را مورد تأکید قرار داد و ایران را به کشوری تبدیل کرد که وارد رویارویی مستقیم با رژیم اشغالگر می‌شود و نه از طریق نیابتی. موید این موضوع آن است که رهبری ایران در سه شاخه معنوی، سیاسی و نظامی‌اش، این حمله را پیش برد و به تهدیدات اسرائیل و آمریکا وقعی ننهاد.
بیشتر توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که سه ابرقدرت غربی یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه در کنار اسرائیل و اردن، موشک‌های رهگیرشان را به "دیوار و حائلی" در مقابل ۳۶۰ موشک بالستیک و پهپادهای انتحاری تبدیل کردند که آنها را ایران برای بمباران عمق اسرائیل شلیک کرد، و نتیجه، برای صاحبانش ناامید کننده بود؛ زیرا حداقل نیمی از این موشک‌ها و پهپادها به اهداف خود رسیدند و گنبدهای آهنین و موشک‌های پاتریوت و نیز سامانه‌های دفاع هوایی در ساقط کردن تمامی آنها ناکام ماندند. این شکستی بزرگ برای تسلیحات آمریکایی و اروپایی است که احتمال می‌رود به فروپاشی بازارهای آن و خروج مشتریان و به‌ویژه فرار از این بازارها منجر شود.
اگر موشک‌ها و گنبدهای این سه ابرقدرت ( آمریکا، انگلیس و فرانسه) در کنار اسرائیل و اردن، ۹۹ درصد از موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را ساقط کردند و خسارات وارده به دو پایگاه هوایی مورد هدف، آن‌گونه که بیانیه‌های رسمی اسرائیلی می‌گویند، محدود باشد پس چرا مقامات رژیم اسرائیل به دنبال واکنش هستند و این رژیم را در معرض واکنش بسیار ویرانگرتر ایران قرار می‌دهند؟، و اگر این ادعا درست باشد یعنی سرنگونی همه موشک‌ها و پهپادها، پس چرا به مطبوعات و شبکه‌های تلویزیونی بین‌المللی اجازه داده نشد بلافاصله بعد از حمله مستقیم ایران، از این دو پایگاه بازدید کنند؟
۵ دلیل وجود دارد که حمله ایران کاری بوده و به اهداف مورد نظر در اسراییل اصابت کرده است:
نخست: آسمان فلسطین اشغالی با تصاویری زنده از ده‌ها پهپاد و موشک ایرانی منور شد و میلیون‌ها نفر در کرانه باختری و باریکه غزه این تسلیحات را با چشم‌شان دیدند. اگر ۹۹ درصد این موشک‌ها و پهپادها سرنگون شدند و به سد پنج‌گانه آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی، اسرائیلی و اردنی نفوذ نکرده‌اند پس چگونه این موشک‌ها به فلسطین اشغالی رسیده است؟
دوم: اگر این موشک‌ها به آسمان فلسطین اشغالی نرسیده‌اند پس چرا صدها هزار شهرک‌نشین در وحشتی بی‌سابقه به پناهگاه‌ها فرار کردند؟
سوم: روزنامه‌نگار "رونن پرگمن" که از افراد نزدیک به موساد است به نقل از یک عضو کابینه جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد: ویرانی‌ای که این موشک‌ها و پهپادهای ایرانی به‌بار آورده‌اند بسیار سنگین بوده و اگر اسرائیلی‌ها صحنه‌های این ویرانی‌ها را به صورت مستقیم ببیند، ۴ میلیون نفر فورا (از فلسطین اشغالی) فرار خواهند کرد.
چهارم: تاکید روزنامه فرانسوی "فیگارو"، مبنی بر اینکه پس از حمله ایران به "عمق اسرائیل"، "دکترین ضاحیه" اسرائیل کارآیی خود را از دست داده و عملا تمام شده است. این همان دکترینی است که ارتش اسرائیل به عنوان راهبرد برای ویرانی هدفمند ضاحیه جنوبی بیروت در جولای سال ۲۰۰۶ مطرح کرد که متضمن ریختن آتش بسیار سنگین و نامتناسب با منبع تهدید و با خاک یکسان کردن زیرساخت‌ها با هدف تحریک پایگاه مردمی مقاومت علیه آن است.
پنجم: "گلعاد آران" نماینده اسرائیل در سازمان ملل حمله ایران را خطری برای مسجدالاقصی ادعا کرد و اظهار داشت تصویر عبور موشک‌های ایرانی از فراز این مسجد این موضوع را ثابت می‌کند. لذا اگر ۹۹ درصد از موشک‌ها رهگیری شده‌اند، پس چگونه این موشک‌ها به قدس اشغالی و پایگاه هوایی النقب رسیده‌اند؟
سوالی، که اینجا به شدت مطرح می‌شود این است که: آیا ایران از سیاست خویشتن‌داری طولانی‌مدت و صبر استراتژیک خود در برابر حملات اسرائیل ( خواه ترور دانشمندان، خواه انفجارهای تروریستی در داخل ایران و یا هدف قرار دادن مستشاران ایرانی در سوریه و دیگر کشورها) دست برداشته است تا بتواند بدون مانعی، برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرد؟
عملیات "وعده صادق" فراتر از تمام عملیات‌های سابق است که آینده‌ای درخشان و آغازی بر پایان غده سرطانی اسرائیل در منطقه و بلکه در سرتاسر جهان را رقم زد و گواه آن نیز، پذیرفتن این حقیقت از سوی واشنگتن و اظهارات بایدن است که از عدم مشارکت واشنگتن در هر حمله به ایران خبر داد زیرا او می‌داند که در صورت مشارکت در هر حمله احتمالی، چه سرنوشتی در انتظار نیروها و پایگاه‌هایش در خاورمیانه است.
طبق اطلاعاتی که از منابع نزدیک به ایران به دست ما رسیده ولی صحت آن هنوز تایید نشده است، آمریکا از طریق میانجی‌گران عرب با ایران تماس گرفته و از آن خواسته است تا اجازه دهد که اسرائیل برای حفظ آبرویش، حمله‌ای صوری به اهداف ایران صورت دهد، و آمریکا همچنین از ایران خواسته است که پاسخی ندهد؛ ولی جوابی که سپاه پاسداران ایران به سفیر سوئیس در تهران داده، مخالفت قاطعانه بوده و بر این امر تأکید کرده که به هرگونه حمله اسرائیلی چه صوری و چه غیرصوری، پاسخی قاطع و بسیار بزرگ‌تر از حمله اخیر داده خواهد شد.
"وعده صادق" تمامی معادلات را تغییر و فجر اسلامی جدیدی را بشارت داد تا تاکید مجدد و عملی برای وعده امام خامنه‌ای به رهبران حماس و جهاد اسلامی، که اخیرا با ایشان در تهران دیدار کردند، باشد "مبنی بر اینکه مقاومت شکست نخواهد خورد و غزه تنها نیست".