العالم - فلسطین اشغالی
سایت عربی 21 با انتشار مطلبی به قلم صلاح الدين الجورشي نوشت: مذاکرات کنونی حماس با رژیم صیونیستی که از طریق واسطه در حال برگزاری است با تمام مذاکرات های سابق متفاوت است؛ زیرا سران رژیم صهیونیستی در دوره زمامداری یاسر عرفات، با سران فعلی این رژیم به کلی متفاوت بودند؛ صهیونیست هایی که طرف مذاکره یاسر عرفات بودند، هم پیشنیه صهیونیستی داشتند و هم از اندک فرهنگ سیاسی برخوردار بودند به طوری که در مذاکرات خود به حداقل حقوق و ضوابطی که در توافق اسلو، مطرح شده بود، پایبند بودند. اما این بار همه چیز به شدت فرق می کند زیرا حماس با یک گروه نژادپرستی رو به رو است که نه اخلاق دارند و نه به هیچ عهد و پیمانی وفادارند. آنها برآمده از جناح راست افراطی مذهبی هستند که خود را فراقانون می دانند و تلاش میکنند هر چه از فلسطین باقی مانده است را به زور اسحله تصاحب کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: همه می دانیم که انجام مذاکرات بسته به اراده بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و تصمیم شخصی اوست. اوست که در این مسأله سرنوشتساز – که سرنوشت سیاسی او را تعیین می کند - حرف آخر را می زند. لذا سعی می کند تا موعد برگزاری انتخابات آمریکا به هر قیمتی در قدرت بماند زیرا به تصور او در این انتخابات، دونالد ترامپ پیروز خواهد شد و ترامپ، همانطور که خودش در تبلیغات انتخاباتی اش گفته است، طرفدار بی قید و شرط ادامه جنگ در غزه تا نابودی کامل حماس است.
درست است که در انتخابات انگلیس، حزب کارگر و در انتخابات فرانسه، چپگرایان به پیروزی رسیده اند اما این دو، تأثیر چندانی در سیاست "اسرائیل" ندارند. با این حال هیچ بعید نیست که به زودی شاهد انجام مذاکرات باشیم.
به همین دلیل مقاومت به رغم تأکید زیادش بر مذاکرات به عنوان مکانیسمی برای دستیابی به راه حل موقت، حق دارد که نگران باشد. زیرا نتایج مذاکرات هر چه باشد نشان می دهد که عملیات غافلگیرانه حماس در 7 اکتبر گذشته (15 مهر ماه) تا چه انداره توانسته است معادلات سیاسی و نظامی با دشمن را به هم بریزد. ارزش هر کاری به نتایج و عواقب آن است مخصوصا که خسارت های مادی و معنوی ناشی از این عملیات و تخریب زیرساخت ها بسیار سنگین بوده است و هر نوع عقب نشینی از حقوق فلسطین از سوی مقاومت، در تاریخ نابخشودنی خواهد بود.
اکنون شاهد رقابت با زمان هستیم؛ از سویی شهروندان غزه از این جنگ ویرانگز خسته شده اند و شهر آنها در آستانه محو کامل از نقشه است و از سوی دیگر شهرکنشینان صهیونیست پیوسته در تلاشند تا "مملکت یهودا و سامره " مورد نظر خود را طبق توصیف تورات در کرانه باختری برپا کنند. ایجاد چنین مملکتی، بخشی از نقشه قدیمی است که از ابتدای تأسیس رژیم صهیونیستی آغاز و تلاش شده است که این مملکت خیالی تا حد زیادی مستقل از رژیم صهیونیستی و توسط مهاجرانی که از گوشه و کنار دنیا به این منطقه آمده اند، اداره شود.
این دست از شهرک نشینان صهیونیست با استفاده از شرایط جنگی 7 اکتبر به بعد، سعی کردند در عملیاتی بی سابقه و شتابزده، با توسل به زور و اسلحه در سطحی گسترده اراضی بیشتری را در کرانه باختری تصاحب کنند. در مقابل چنین خطر خزنده ای، اکثر شهروندان کرانه باختری فلسطین خواستار حمایت قانونی از جان و زمین و کشترازهای خود شدند. نظرسنجی های اخیر نشان داد که درصد بسیار بالایی (45 درصد) از شهروندان کرانه باختری معتقدند "کارآمدترین و واقع بینانه ترین ابزارها برای مبارزه با این وجه از تروریسم رژیم اشغالگر، تشکیل گروه های مسلح از سوی شهروندان مناطقی است که در معرض خطر قرار گرفته اند".
تصور کنید اسرای صهیونیست مبادله شدند؛ آیا تضمینی وجود دارد که ماشین جنگی رژیم صهیونیستی حملات وحشیانه خود را به شهروندان فلسطینی از سر نگیرد؟ آیا کسی می تواند صهیونیست ها را وادار به بازگشایی مرزها کرده و به اهالی غزه امکان بازگشت به خانه های خود و بازسازی آن را بدهد؟
هرگز نمی توان شهرک نشینان صهیونیست را متقاعد کرد که به حقوق دیگران احترام بگذارند زیرا ذهن آنها آکنده از افکار نژادپرستانه ای است که با عطش دزدی و غارت سازمان یافته و اخراج اهالی با استفاده از تمام ابزارهای موجود، عجین شده است. در برابر چنین سیاست استعماری خطرناکی، غرب هنوز به صدور تعدادی بیانیه بی فایده و بی اثر بسنده می کند.
توطئه خطرناکی علیه فلسطینی ها در جریان است و کسانی که این توطئه ها را طرح می کنند، بسیارند و هر یک منافع و محاسبات خود را دنبال می کنند. در این بین، ایستادگی بی نظیر مقاومت آنهم در سطح منطقه و در جوی نامطمئن، می تواند فضای مذاکرات را پیچیده تر کند و مهمتر از آن توان میانجی گرها را برای تأمین ضمانت برای هر گونه توافق احتمالی زیر سئوال می برد.
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا که قویترین حلقه در این معادله است، اما هیبت خود را از دست داده و نتانیاهو اهمیتی به او نمی دهد به حدی که شبیه یک عروسک شده است که نمی داند در اطرافش چه می گذرد. تصور کنیم اسرای صهیونیست مبادله شدند؛ آیا تضمینی وجود دارد که ماشین جنگی رژیم صهیونیستی حملات وحشیانه خود را به شهروندان فلسطینی از سر نگیرد؟ بنابر این اگر چه مذاکره با صهیونیست ها ضروری است اما در عین حال ریسکی خطرناک و نامطمئن است.