العالم - آسیا
به گزارش این شبکه، بهرغم ادعاهای بی وقفه دولت آمریکا مبنی بر تلاش برای آتش بس در غزه، نسل کشی که در یک سال گذشته در این باریکه رخ می دهد، نتیجه تلاش مشترک ایالات متحده و اسرائیل است و تل آویو بدون تسلیحات، اطلاعات و پوشش سیاسی آمریکا قادر به تحمیل این میزان خشونت علیه فلسطینیان نیست.
به نوشته این شبکه، دولت واشنگتن برای پیگیری چنین سیاست هایی به حمایت تودهای مهم از جمعیت آمریکا نیاز داشت تا از سیاست همکاری با اسرائیل برای نابودی فلسطینیها حمایت یا با آن همراهی کند. از همین رو دولت جو بایدن با آغاز جنگ در غزه، روایتی کاملا طرفدارانه از اسرائیل در پیش گرفت و با استدلال حق دفاع از خود برای اسرائیل، اقدامات تل آویو و خود را توجیه کند.
از نقطه نظر نویسنده این مطلب، رسانه های تاثیرگذار در آمریکا نیز در ایجاد شرایط ایدئولوژیک لازم برای پذیرش جنایات اسرائیل از سوی جامعه آمریکا نقش بسزایی داشته اند و همراه دولت بایدن مسئول نسل کشی در غزه هستند.
الجزیره در ادامه به دادگاه کیفری بینالمللی برای رواندا (ICTR) اشاره کرده است که در سال ۱۹۹۴ از سوی شورای امنیت سازمان ملل ایجاد شد. این دادگاه نخستین حکم خود را در سال ۲۰۰۳، در خصوص ایجاد انگیزه برای نسلکشی صادر کرد و به این نتیجه رسید که «آسیب نسلکشی ناشی از برنامههای رادیویی [Radio Télévision Libre des Milles Collines] که بعدها به «رادیو نسل کشی» مشهور شد را صادر کرد.
الجزیره در همین راستا به گزارش های منتشر شده در روزنامه های آمریکایی همچون «نیویورک تایمز»، «واشنگتن پست» و «وال استریت ژورنال» اشاره کرده است که براساس آن، کارشناسان در این مقالات به نوعی به تحریک برای نسلکشی دامن زده اند.
این شبکه عربی، پوشش رسانه ای آمریکا از فلسطین و اسرائیل را پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از این دست اقدامات دانسته و در ادامه به یکی از سرمقاله های «نیویورک تایمز» در این خصوص اشاره کرده است.
«نیویورک تایمز» به عنوان یکی از روزنامه پرشمارگان آمریکایی در ماه اکتبر در گزارشی نوشت: «اگر غزه به گفته بسیاری از منتقدان اسرائیل، یک زندان روباز است، به این دلیل نیست که اسرائیلیها بیرحم هستند، بلکه چرایی آن در وجود ساکنانی است که خطرات مرگباری دارند».
بنا بر ادعای نیویورک تایمز، در غزه تعداد زیادی از فلسطینیان جنایتکارانی مرگبار هستند و مستحق مجازات.
روزنامه «وال استریت ژورنال» نیز چند روز پس از انتشار این گزارش در مقاله ای ادعاهای نیویورک تایمز را تائید کرد و نوشت: «اسرائیل همسایه ای سترگ و سرسخت دارد».
«واشنگتن پست» هم چند روز بعد ادعا کرد که «اسرائیل در نبرد با بربریت» قرار دارد و در مقاله ای دیگر، نیز یکی از ستون نویسان این روزنامه آمریکایی، پرسید: «آیا منطقی نیست علیه وحشتی که از سوی متعصبان مذهبی داعش یا حماس انجام می شود، اقدام گردد؟ آنها بر اساس یک امر دینی بدون توجه به پیامدهایش، به سلاخی «کفار» و «مرتدین» گام برمی دارند».
گرگوری گوردون دادستان پیشین دادگاه بین المللی کیفری برای رواندا و استاد حقوق بین الملل در این زمینه گفت: تلاش برای متقاعد کردن مخاطبان مبنی بر اینکه جنایات جاری از نظر اخلاقی موجه هستند، نمونه ای از دامن زدن به نسل کشی است. وی سپس حمله اسرائیل به غزه را نمونه ای نسل کشی آشکار و شرم آور دانست.
این رسانه عربی در بخشی دیگر، با یادآوری هفته های نخست حملات بی وقفه اسرائیل به نوار غزه خاطرنشان کر: در همان روزها واشنگتن پست درخواستها برای آتشبس را مردود دانست و استدلال کرد که «اسرائیل باید با حملات هوایی دقیق و کماندویی در جهت بیرون کردن نیروهای سطح بالای حماس و آزادی اسرا محدود کند». این روزنامه نوشت: «اگر اسرائیل در این مقطع با آتشبس موافقت کند، به متجاوزان پاداش داده است و راه را برای حملات بیشتر باز میگذارد».
نیویورک تایمز نیز در مقاله ای دیگر در ماه نوامبر (آبان) سال گذشته، دیدگاهی عجیب مطرح کرد و مدعی شد که فلسطینی ها در نهایت از سلاخی شدن سود می برند.
الجزیره در ادامه با کنایه افزوده است: نیویورک تایمز در این مقاله با بذل و بخششی مثال زدنی استدلال کرد که چنانچه اسرائیل حملات خود را در کوتاه مدت ادامه دهد، فلسطینی ها نجات پیدا می کنند. ایده این روزنامه امریکایی بر مبنای نجات جان فلسطینیان از طریق پایان حاکمیت حماس به وسیله حمله آمریکا و اسرائیل بود. بر اساس این منطق، آمریکا و اسرائیل با ادامه سیاستهایی پرهیزکارانه که غزه را به «قبرستان هزاران کودک» و «جهنمی برای دیگران» تبدیل کرده است، به فلسطینیان کمک می کنند.
الجزیره از همین رو، رسانه های آمریکایی توجیه کننده حملات مرگبار اسرائیل به غزه را «مدافعان آمریکایی-اسرائیلی» دانسته که براساس منطق آنها «اسرائیل حق و وظیفه دفاع از خود را دارد». براساس منطق این رسانه ها مهم نیست که اسرائیل در این دفاع، از جنگی بی امان علیه تمامی زیرساختهای غیرنظامی و جان هزاران زن و کودک بیگناه استفاده کند.
نویسنده در پایان خاطرنشان کرده است: پس از آنکه تاریخ این دوره خوفناک و مهیب نوشته شود، باید فصلی در مورد رسانههای دست اندرکار نیز ایجاد شود؛ رسانه هایی که در شعله ور شدن یک نسل کشی نقش داشتند و به تداوم آن دامن زدند.