استان کرمان در جنوب شرقی ایران واقع شده و از شمال بااستانهای خراسان و یزد، از جنوب با استان هرمزگان، از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است.
این استان یکی از مرتفعترین استانهای کشور و شهرستان بافت آن با 2250 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفع ترین شهرستان استان میباشد.
ارتفاعات این استان از رشته کوههای مرکزی ایران چین خوردگیهای آتشفشانی آذربایجان شروع میشود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندین بار در فلات مرکزی به وسیله حوزههای پست داخلی و کویر قطع میشود.
رشته کوههای مرکزی در این منطقه دشتهای وسیع استان را از یکدیگر جدا میسازند. این کوهها به طور کلی دو رشته عمده هستند که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاند و مهم ترین آن رشته کوههای بشاگرد کوهبنان است.
این رشته کوهها دنباله کوههای جندق و بیابانک هستند که تا کرمان و بم گسترش یافتهاند. رشته دوم کوههایی هستند که از یزد تا کرمان و چال جازموریان کشیده شدهاند و به موازات رشته اول امتداد دارند. سابقه سکونت و استقرار انسان در سرزمین کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد.
این منطقه یکی از قدیمی ترین نواحی ایران به شمار میرود و در گذر زمان، گنجینههای فرهنگی تاریخی گرانبهایی در آن پدید آمده که نمایانگر روند تاریخی و حیات اقتصادی، اجتماعی آن است.
ویژگیهای فرهنگی
استان کرمان محل سکونت مردمی با عقاید متنوع دینی و مذهبی است که عمدتاً تحت تاثیر فضای فرهنگی اسلامی و ایرانی شکل گرفته است.علاوه برمسلمانان شیعه، پیروان زرتشت، فرقه شیخیه، اهل حق و. . . . نیز در محدوده استان زندگی میکنند که هر کدام از آنها آیین و مراسم مذهبی و دینی خاصی دارند.
به طور کلی فرهنگ منطقه کرمان بر بنیاد دو عامل شکل گرفته است. از یکسو زیستگاه طبیعی و اقلیمی خاص و از سوی دیگر تاریخ سخت و پر جنگ و جدال آن. این جدال دایمی با طبیعت کویری منطقه و دور افتادگی جغرافیایی، سالیان متمادی ادامه داشته و به قناعت و صبوری مردم منطقه منجر گردیده است.
فرهنگ زرتشتی
در حال حاضر نزدیک دو هزار زرتشتی در کرمان زندگی میکنند. این اقلیت مذهبی دارای آیینها و مراسمی هستند که از اعتقادات دینی آنها سرچشمه میگیرد و اجرای بعضی از مراسم آنها در تمام جامعه کرمان به چشم میخورد. آیینهایی مثل جشن سده و جشن مهرگان از جمله آنها میباشد.
اعیاد مذهبی
مراسم جشنهای مذهبی مسلمانان از قبیل عید قربان، عید فطر،. . . . با شکوه تمام در سراسر استان برگزار میشوند. برگزاری مراسم مذهبی این اعیاد در روستاها و در میان عشایر استان رونق ویژهای بر خوردار است و در مناطق شهری نیز به ویژه در میان خانوادههایی که عقاید عمیق مذهبی دارند به نحو برجستهای برگزار میشود.
جشن سده
جشن سده از آیینهای زایش و رویش است که هم در میان عشایر کرمان و هم کشاورزان و باغداران(زمستان به پایان میرسد و بهار آغاز میشود) برگزار میگردد.
سده به معنی آتش کشنده و آتش شعله بلند است و نام روز دهم بهمن است. آتش و اجاق کانون آغازین حیات است بقایای آتش، نشانه دوام نسل خانواده است. بقای آتش، نشانه دوام نسل و خانواده است.
آیین سده در میان عشایر بافت و سیرجان(سده سوزی چوپانی) خوانده میشود. زرتشتیان کرمان پنجاه روز پیش از جشن نوروز در گبر محله باغچه بوداغ آباد این مراسم را برگزار میکنند.
جشن مهرگان
در اوستا روایت است که مهر همان ایزد مهر است که در روز آغازین زمستان زاده شده است و میترا نام دارد. در ایران باستان این جشن را میترا کانا مینامند، که بعدها به مهرگان تبدیل شد.
از طرفی آیین مهر پرستی که روزی جهان را در بر گرفته بود بر دین زرتشت اثر گذاشته و در سدههای بعد به جشن مهرگان تبدیل شده است. روایت دیگر آن است که مهر همان مهر خورشید، نور و گرمی، مهربانی و محبت و فروز مینویی و عهد و پیمان میباشد و نیز چیرگی شاه فریدون پیشدادی بر ضحاک تازی است.
در این روز در بسیاری از مکانها بازار بر پا میشود و مردم شادی میکنند. در تقویم اوستا جشن مهرگان برابر 16 مهر است اما چون در تقویم کشوری شش ماه از سال 31 روز است، بنابر این جشن شش روز جلوتر و روز دهم مهر خواهد بود.
از مراسم دیگر ایزد مهر، مراسم قوچ اندازون است، در آیین مهر قوچ، نماد مهر است. قوچ یا پازن را در گله میش و نر میاندازند. نخست آن را بارنگهای سرخ و سبز به طرز دل انگیزی میآرایند و بر پشت آنها نقوش مختلفی از جمله نقش چهارخال یا چهار سوی چلیپا برای دفع چشم زخم و گزند رنگ آمیزی میکنند و سپس طلب فراوانی و باروری قربانی میکنند.
زیارت پنج تن یا جشن سر سال نوروز
این مراسم همه ساله از آغاز سال نو به مدت سه روز در اطراف آرامگاه یا زیارتگاه پنج تن در مهناباد در خاک رودبار جیرفت برگزار میشود و همزمان با آن بزرگترین بازار سالانه منطقه نیز تشکیل میشود.در این هنگام مهناباد به صورت بازاری در میآیند که از سادوئید تا منوجان و از فاریاب تا دلگان بلوچستان برای شرکت در بزرگترین اجتماع روستایی عشایری منطقه گرد آمدهاند.
پته دوزی
پته دوزی خاص زنان است. نقشههای پته از نقشه قالی مایه گرفته و با بوته، جقه و گلبرگهایی همراه است پته دوزی به عنوان یک سرگرمی و ذوق شخصی و هم به منظور تامین قسمتی از مخارج زندگی به صورت یک حرفه خانگی در آمده است.
قالی بافی
قالی کرمان از قدیم به عنوان نفیس ترین و ظریف ترین قالی ایران و دنیا شهرت داشته که در سالهای اخیر تا حدودی از اهمیت و کیفیت آن کاسته شده است. کرمان پشم بسیار مرغوبی برای قالی بافی دارد. نوع آن شبیه پشم خراسان است و از پشم کرمانشاه قدری سبکتر و ظریفتر میباشد. همچنین چربی پشم کرمان بیش از چربی پشمی است که در نواحی شمال به دست میآید.
دو شهر بم و رفسنجان مراکز اصلی تهیه پشم کرمان به شمار میآیند. شهرت قالی کرمان به در آمیزی رنگ و طرح آن است. طرح و رنگ قالی کرمان یکی از نفیس ترین، زیبا ترین و خوش سبک ترین بافتههای جهان به شمار میآید.
علاوه بر قالی، قالیچه، گلیم، جاجیم و دیگر صنایع دستبافت که جزء سوغاتیهای این منطقه محسوب میشود، پسته کرمان و رفسنجان و سایر شهرهای استان به عنوان اصلیترین سوغاتی آن است که نه تنها شهرت ملی، بلکه از شهرت جهانی نیز برخوردار هستند.
شهر کرمان
در مدارک تاریخی و جغرافیایی اسلامی، این منطقه کرمان، کارمانیا، ژرمانیا، کریمان، کارمانی و کرمانی ذکر شده است. اگر کارمان را در کلمه در نظر بگیریم(کار) به معنی جنگ و(مان) به مفهوم محل است که در مجموع معنی(جایگاه دلاوری و نبرد) دارد.
برخی از جغرافیادانان، نام قدیم این شهر را گواشیر(بردشیر) خواندهاند. گفته میشود؛ گواشیر همان(کورهاردشیر) یا شهر اردشیر بوده است که به تدریج به(گواشیر) تبدیل شده است. به استناد منابع تاریخی عرب و یهود، کرمان منسوب به کرمان بن هیتال بن ارفحشه بن سام بن نوح است و نام آن در کتیبه بیستون به صورت(یوتیه) ذکر شده است. در دوره ساسانیان فرمانروای کرمان، عنوان شاه داشت، چنانکه بهرام چهار(388-389 میلادی) به مناسبت اینکه در زمان پدرش والی کرمان بود به کرمانشاه(شاه کرمان) معروف بود.
در این دوره سیرجان مهم ترین ناحیه کرمان محسوب میشد. در دوره اسلامی و مقارن با 21 تا 24 هجری قمری و سالهای بعد از آن، کرمان همواره مورد هجوم اعراب قرار گرفت تا سرانجام در سال 253 هجری قمری به تصرف یعقوب لیث، موسس سلسه صفاریان درآمد.
پس از آن این سرزمین در زیر سلطه حکومتهای قدرتمند زمان مانند سامانیان، دیلمیان، آل بویه و سلاجغه قرار گرفت. در سال 619 هجری قمری مقارن با رسیدن چنگیزخان به خراسان، براق حاجب از امرای خوارزمشاهیان بر کرمان استیلا یافت و رسماً سلسله قراختائیان را بنیان گذاشت.
بعد از انقراض این سلسله کرمان ضمیمه متصرفات امیر تیمور گورکانی شد و پس از تیموریان سلسلههای قراقویونلو و آققویونلو به ترتیب کرمان را تصرف کردند.محمود افغان در دوبار لشگر کشی به کرمان به قصد تصرف اصفهان سرانجام توانست در سال 1132 هجریقمری، کرمان و سپس اصفهان را به زیر سلطه خود در آورد.
پس از دفع اشرف افغان توسط نادر و خلع شاه طهماسب دوم از سلطنت، کرمان مانند سایر مناطق ایران به تصرف نادر، مؤسس سلسله افشاریه در آمد. بعد از کشته شدن او کرمان دستخوش هرج و مرج گردید و به وسیله افغانها و بلوچها تاراج شد. کریم خان زند(1163- 1193 هجری قمری) پس از سرکوبی مخالفان خود، خدامراد زند را با سپاهی به کرمان فرستاد و این سردار بدون هیچ گونه مانعی کرمان را تصرف کرد.
بعد از انقراض سلسله زندیه به وسیله آغامحمدخان قاجار و تصرف کرمان، فرمان قتل عام اهالی بیگناه کرمان صادر شد و به دستور وی 20 هزار نفر از نعمت بینایی محروم شدند و از سرهای عدهای از ساکنان بیگناه کرمان، کله منارهها بر پا گردید. شهر امروزی کرمان به برکت توسعه صنعتی، کشاورزی و فرهنگی، یکی از آبادترین شهرهای ایران به حساب میآید.
مراکز تاریخی و باستانی:
آب انبار علی مردان خان، مدرسه گنجعلی خان، مدرسه حیاتی، مدرسه شفیعیه، مدرسه ابراهیم خان، مقبره خواجه اتابک، گنبدجبلیه، گنبد سبز، گنبد مشتاقیه، باغ شاهزاده ماهان، چهارسوق گنجعلی خان، میدان گنجعلی خان، یخدان مؤیدی، حمام گنجعلیخان، حمام یا چایخانه سنتی وکیل، حمام ابراهیم خان، کاروانسرای چهارسوق، کاروانسرای وکیل، کاروانسرای میرزاعلینقی، کاروانسرای لحاف دوزها، کاروانسرای حاج مهدی، کاروانسرای هندوها، کاروانسرای حاج آقا علی، کاروانسرای میرزا حسن، تیمچه حاج عبدالله خان، تیمچه کوزه گرها
جاذبههای طبیعی:
ییلاقات ماهان، ییلاقات جوپار، ییلاقات راین، چشمه حسین آباد، چشمه قلعه عسگر، چشمه معدنی ته خاتون، چشمه معدنی غرغره، چشمه آب معدنی ابارق، چشمه آب معدنی بوجان، چشمه معدنی رضا آباد، چشمه معدنی پاچنار، چشمه معدنی بیشه، چشمه معدنی اختیار آباد، چشمه معدنی حوض نو، چشمه معدنی بغرا، چشمه معدنی حوض آباد
اماکن زیارتی و مذهبی:
مسجد گنجعلیخان، مسجد وکیل، مسجد جامع کرمان، مسجد ملک، مسجد چهل ستون، آرامگاه شاهزاده حسین جویبار
شهر بابک
شهر بابک از شهرهای قدیمی ایران است و بنای آن را به بابک پدر اردشیر بابکان نسبت میدهند. اردشیر بابکان مؤسس سلسله سلاطین ساسانی بوده و شهر فعلی بابک در آن زمان از توابع کرمان محسوب میشده است. جغرافیدانان مانند اصطخری و مقدسی از آن نام برده ولی درباره آن توضیح ندادهاند. پیشینه تاریخی شهر بابک با جغرافیای تاریخی کرمان درهم آمیخته است.
یکی از مراکزتاریخی شهر، میمند مرکز دهستان میمند از شهر بابک و یکی از روستاهای شگفت ایران میباشد. این روستا دارای ساختار ویژهای در معماری و احداث سکونت گاههای روستایی است و یک ناحیه تاریخی استقرار انسانی در نواحی مرکزی ایران محسوب میشود.
در این روستا دژی مرکب از دخمههایی وجود دارد که حدود چهارصدمتر مربع وسعت دارند و دارای 15 اتاق سنگی دایرهای شکل بدون سقف میباشد.
این مکان ظاهراً محل قرار دادن مردگان بوده که استخوان مردگان همراه با اشیای دیگر در آن کشف شده است. خانههای قدیمی این روستا مانند مناره در دل کوه کنده شدهاند. جنس کوه از سنگهای رسوبی و سخت است و اتاقهایی که در دل آن کنده شدهاند نیز بسیار محکم هستند.
بافت
شهرستان بافت در ۱۸۵ کیلومتری مرکز استان کرمان با بخشهای رابر مرکزی و ارزوئیه و با جمعیتی بیش از ۱۸۰۰۰۰ نفر از خوش آبوهواترین جاهای استان میباشد. چشمه عروس و خبر از نقاط دیدنی این شهرستان است. از روستاهای خوش آب وهوای این شهرستان میتوان به روستای خوشکار اشاره کرد.این شهر کمتر از ۱۲۰۰ سال قدمت تاریخی دارد.
نام قدیم آن باخته بوده که بعدها به باخت تبدیل شده و در نهایت اکنون بافت نامیده می شود. در این شهرستان مردم عمدتا به شکل طایفه ای زندگی می کنند. طایفههایی از لرها و ترک ها نیز در این شهرستان ساکنند. بخش عمده مردم این شهرستان طی هزاره گذشته از استان فارس به آنجا مهاجرت نموده اند.
بردسیر
آب وهوای بردسیر معتدل کوهستانی است که زمستانهای سرد و تابستانهای ملایم دارد. در بردسیر بادهای موسمی و فصلی می وزد. مهمترین رودهای بردسیر عبارتند از رودخانه قریه العرب رودخانه آب بخشا و رودخانه ناهونک و از آبهای راکد بردسیر میتوان دریاچه ترشاب و دریاچه حبلی ساز را نام برد. چند چشمه نیز در بردسیر وجود دارند. که عبارتند از چشمه گزوییه، چشمه نور و چشمه سرخ.
یکی از زیباترین برجهای بر جای مانده از دوره سلجوقی که نزدیک بردسیر در مسیر بافت و بزنجان قرار گرفته، برج نگار است. این برج آجر چینی زیبایی دارد و کتیبهای به خط کوفی از کاشی فیروزهای بر روی آن نصب شده است.
بم
بم در قدیم یکی از پنج کوره ایالات فارس بود. بم در مسیر جادههایی که جنوب شرقی ایران را با سیستان، افغانستان، و بلوچستان مرتبط میکند قرار دارد. به همین جهت این شهر از از دوره ساسانیان اهمیت نظامی و بازرگانی زیادی داشته است.
این شهر در سال 1131 هجری قمری به تصرف محمود افغان در آمد، ولی به علت شورشی که در قندهار روی داد آنجا را رها کرده و عازم قندهار شد ولی بار دیگر در سال 1134 هجری قمری بر بم استیلا یافت و این وضع تا سال 1143 که نادر، اشرف افغان را شکست داد ادامه داشت.
در همین شهر بود که لطفعلی خان زند در سال 1209 هجری قمری توسط آقا محمد خان قاجار دستگیر شد. خان قاجار به یادگار این موفقیت کله منارهای از سرهای 600 تن از مخالفین خود در بم بر افراشت. شهر و قلعه باستانی بم یکی از یادگارهای شگفت معماری فلات مرکزی ایران میباشد.
جاذبه های تاریخی و طبیعی:
ارگ قدیم بم، ارگ جدید بم، ییلاقات ده بکردی، ییلافات مسکون، کوه هزار، کوه قدمگاه
جیرفت
مورخین و جهانگردان عقیدهدارند که شهر جیرفت در اثر سیل بنیان کنی و نابود گردیده و خرابههای شهر قدیمی جیرفت در یک کیلومتری جیرفت فعلی(سبزواران) قرار دارد.
خرابههای شهر قدیم را به عهد دقیانوس نسبت دادهاند و از این خرابهها سکهها و آثار عتیقه بسیار به دست آمده است. جیرفت از دو کلمه(جیر) به معنی پست و پایین و(اقت) به معنی افتاده تشکیل شده است و به طور کلی جیرفت به معنای(جلگه پست آبرفتی) است.
نام جیرفت در سال 35 هجری قمری برای اولین بار به مناسبت تصرف آن توسط مجاشع بن مسعود در تاریخ ثبت شده است و از تاریخ نیز مکرر از آن شهر نام برده شده است. به استناد گفته یاقوت حموی، جیرفت(جرودس) نام داشت. جیرفت قبل از حمله مغول یکی از شهرهای آباد و ثروتمند جهان اسلام بود.
شاهراهی که از خلیج فارس و بندر هرمز عبور میکرد و راهی که از هندوستان و از طریق جالق امتداد مییافت در جیرفت به هم متصل میشد. همچنین کالاهای تجارتی که از هندوستان به ایران صادر میشد از جیرفت به سایر شهرهای ایران توزیع میگردید. مارکوپولو تاجر و صیاح ونیزی از این شهر به نام(کامادای) یادکرده است. ظاهراً در زمان عبور وی این شهر به کلی ویران شده بود.
جاذبه های تاریخی و طبیعی:
مقبره امیرحیدر، قلعه سموران، ییلاقات دلفارد، ییلاقات در بهشت، ییلاقات اسفندقه، کوه سرشک
رفسنجان
رفسنجان اسامی مختلفی دارد که بیشتر در ارتباط با ذخایر زیر زمینی آن نامگذاری شده است. مانند رفسنگان یا رفسنگ به معنای مس که معرب آن رفسنجان است. این شهر قدمتی دیرینه دارد و باغهای پسته آن مشهور است.
جاذبه های تاریخی و طبیعی:
امامزاده شاه سلیمان، کوه پورکان، چشمه حسین آباد، چشمه آب معدنی قاسم آباد، چشمه معدنی آباد آوران
سیرجان
نام این شهر سیرگان بوده است و بنای آن را به بهمن اشکانی نسبت میدهند، اعراب آن را سیرجان مینامند. در قرون وسطی ایالت کرمان دارای دو کرسی بود: سیرگان و بردسیر. جغرافیا نویسان اسلامی سیرگان را به صورت(السیرجان) ضبط کردهاند.
خرابههایی که در سالیان اخیر در محل قلعه سنگ در شرق سعیدآباد که بر سر راه بافت کشف شد، به احتمال زیاد همان محل سیرگان قدیم است. پس از استیلای مسلمانان بر ایران، کرمان همچنان مرکز ایالت بود و این موقعیت را تا اواسط قرن چهارم هجری که جنوب ایران به تصرف آل بویه درآمد، حفظ کرده بود. در زمان این سلسله مرکزیت ایالت کرمان از سیرگان به برد سیر منتقل شد، به همین علت سیرگان اهمیت و اعتبار خود را از دست داد.
پس از حمله مغول، سیرجان به تصرف سلاطین آل مظفر درآمد و بعد از انقراض این سلسله توسط امیر تیمور، شخصی به نام گودرز هنوز در آن منطقه حکومت میکرد. سرانجام تیموریان پس از دوسال محاصره شهر را به تصرف در آوردهاند و آن را به ویرانهای مبدل ساختهاند. سیرجان امروزی رو به آبادی و توسعه تجاری و صنعتی است و بارانداز معروف و پر رونقی دارد.
جاذبه های تاریخی و طبیعی:
باغ سنگی، آرامگاه میر زبیر، کوه بید شیرین، کل کوهی