به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه دیلی استار در مطلبی نوشت؛
با توجه به سیاست کاخ سفید در مبارزه با «داعش» می توان اینگونه نتیجه گرفت که مسؤولان این کشور معتقدند خاورمیانه حافظه جمعی را از دست داده است.
اگر به جنگ جهانی دوم بازگردیم می بینیم که یکی از بزرگترین ارتش های جهان -ارتش آلمان نازی- در مدت چند سال به دست آمریکا و هم پیمانانش شکست خورد.
ائتلافی از کشورهای مهمی وجود داشت که به آمریکا کمک می کردند و نمی توان آن را با ائتلاف بین المللی علیه داعش که از 60 کشور علیه گروه داعش تشکیل شده است و مسؤولان آمریکایی با افتخار از آن سخن می گویند مقایسه کرد به طوری که کشورهای متحدین - با میلیون ها نیرو و تجهیزات زیاد و نیروی هوایی عظیم- در مدت نسبتا کوتاهی شکست خوردند.
اما امروز گروه داعش - با هزاران جنگجو و زرادخانه ناکافی - همواره کشورهای غربی را نگران کرده است و مسؤولان این کشورها ادعا می کنند که با تهدیدی علیه ثبات جهانی مواجه هستند.
زمانی که مسؤولان از آمریکا - که ائتلاف علیه داعش را هدایت می کند - از در پیش گرفتن سیاست هایی برای آموزش انقلابیون سوری با تعداد بسیار کم در مدتی که ممکن است سالها طول بکشد، سخن می گویند، نبود جدیت واضح و روشن است و به نظر می رسد کاخ سفید با زمان بازی می کند و به امید طولانی کردن مبارزه با داعش است. همچنین به نظر می رسد اولویت دیگر دولت آمریکا به جای تلاش زیاد برای تدوین راهبرد سیاسی کارساز در عراق و سوریه، بیشترین استفاده ممکن از این مساله از نظر هزینه کردن برای دفاع است و مبالغی که آمریکا برای جنگ از حوادث یازده سپتامبر هزینه کرده به یک و نیم تریلیون دلار رسیده است اما از نظر ارزیابی کارایی تلاش های کلی، این رقم نزدیک به صفر به نظر می رسد.
از سوی دیگر، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، فاش کرد که در سیاست خارجی او شکاف های بسیاری وجود دارد و چه بسا در ماه آوریل به پایین ترین حد رسیده و منتقدان، آن را بعد از مساله شبه جزیره کریمه، «ضعیف و غیرجدی» توصیف کردند به طوری که به این مساله با ذلت واکنش نشان داد در حالی که بهترین کاری که هر رئیس جمهور خوب انجام می داد حمله نظامی است و هنوز هم از این اقدام امتناع می ورزد اما به نظر می رسد موضع خود را به عنوان رئیس جمهور بازیافته است و در ماه گذشته با رئیس جمهور چین قراردادهای مربوط به آب و هوا و نظامی و سرمایه گذاری منعقد کرد و در ماه کنونی نیز برقراری روابط دیپلماتیک و تجاری با کوبا را پیشنهاد داد و همچنین به مذاکره به منظور دستیابی به توافق هسته ای با ایران ادامه می دهد و به آرامی ائتلاف جهانی برای شکست دادن داعش تشکیل می دهد.
اما در داخل، زمانی که کنگره در اتخاذ تدبیری درباره مهاجرت با شکست مواجه شد اوباما از تدابیر یکجانبه خبر داد.
همه این اقدامات باعث نارضایتی اعضای جمهوری خواه کنگره شد اما آن ها چه اقدامی انجام می دهند؟
در واقع آن ها تلاش کردند این باور افکار عمومی را تقویت کنند که برای حزب جمهوری خواه بهتر است مخالفت کند نه اینکه حکومت کند اما ویژگی اقدامات اخیر اوباما احتیاط و عمدی بودن است و اوباما در برخورد با بحران های خارجی چیزی را به منصه ظهور می رساند که سناتور جان مک کین آن را سیاست خارجی عاجز و ناتوان نامیده است به طوری که کسی به قدرت آمریکا اعتقاد ندارد.
برخی از این انتقادها به ویژه در خصوص عراق و سوریه درست است به طوری که احتیاط و به موقع عمل نکردن اوباما اوضاع را بدتر کرد اما درسطحی وسیعتر، شاید بهانه اوباما در دهه گذشته مبنی بر اینکه آمریکا به شکستن سیاست های دخالت یکجانبه نیاز دارد، همواره به قوت خود باقی است.