به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه "نیویورک تایمز" در مطلبی با اشاره به این مسأله تأکید کرد:
جهان با کاهش 50 درصدی بهای نفت شاهد تغییری تاریخی در نقش هایی است که عربستان و آمریکا در این عرصه بازی می کنند.
عربستان طی دهه های گذشته با حمایت کشورهای [عربی] خلیج فارس نقش تعیین کننده ای را در تنظیم بازار نفت ایفا می کرد. این کشور با توجه به ذخایر عظیم نفتی می توانست با افزایش یا کاهش تولیدات خود، به بازار جهانی برای وفق دادن خود با کاهش یا افزایش نفت موجود در بازار کمک کند.
عربستان در 27 نوامبر – در نشست اوپک در وین – عملا از این نقش کناره گیری کرد و مسؤولیت بهای نفت در بازارهای جهانی را کاملا به اوپک واگذار کرد. علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، در این خصوص گفت: بازار نفت سرانجام خود به خود به ثبات می رسد.
عربستان وکشورهای دیگر با رها کردن کنترل بهای نفت در بازار جهانی مسؤولیت تنظیم بازار نفت و تعیین تکلیف در این زمینه را به طرف دیگری واگذار کردند که پیش بینی ها نشان می دهد آن طرف آمریکاست.
در این میان پیش بینی می شود که رفتار ریاض در این عرصه با روی کار آمدن، سلمان بن عبد العزیز، پادشاه جدید ادامه یابد.
بنا بر این، تغییرات حاصل در تولیدات نفتی آمریکا، در کنار دیگر تولید کنندگان خلیج فارس، تاثیر زیادی بر بهای جهانی نفت خواهد داشت.
تاثیر کاهش بهای نفت ممکن است بسیار بیشتر از آن باشد که برخی از تولید کنندگان در خلیج فارس انتظار آن را داشتند. [این روزها] در همه جای دنیا شرکت های نفت اقدام به کاهش بودجه ها، کاهش هزینه ها و تاخیر در اجرای پروژه های جدید یا لغو آن ها می کنند.
عربستان سعودی امیدوار است که کاهش بهای نفت باعث به حرکت در آمدن رشد اقتصادی و افزایش تقاضا برای نفت شود. آنگاه این کشور وکشورهای [عربی] خلیج فارس با توجه به اندوخته های عظیم خارجی خود می توانند در شرایط موجود – شرایط کاهش بهای نفت- به راه خود [ در این عرصه] ادامه دهند.
البته آنچه گفته شد بر بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت منطبق نیست؛ ونزوئلا در معرض ناآرامی و حتی فروپاشی مالی (اقتصادی) است. روسیه نیز علاوه بر مشکل کاهش بهای نفت – به عنوان 40 درصد درآمدهای دولت- با تحریم های ناشی از تجاوز این کشور به اکراین نیز مواجه است و به نظر می رسد این کشور رکود عمیقی را در پیش خواهد داشت.
نیجریه- بزرگ ترین اقتصاد افریقا و پر جمعیت ترین کشوراین قاره- نیز در معرض خطر است. نفت 95 درصد درآمدهای صادراتی و 75 درصد درآمدهای دولتی این کشور را تشکیل می دهد. بهای نفت در حالی کاهش می یابد که این کشور برای جنگ با "بوکو حرام" نیاز به درآمد بیشتری است.
بطور کلی، کاهش قیمت نفت یعنی بازگشت 5/1 تا 2 تریلیون دلار از کشورهای صادرکننده نفت به کشورهای وارد کننده آن. بیشترین سود از این وضعیت عاید ژاپن و چین می شود. مصرف کنندگان آمریکایی نیز از این وضعیت سود می برند هر چند که چنین شرایطی به معنای حفر کمتر چاه های نفتی و کاهش تعداد سکوها و نیز اخراج تعداد بیشتری از کارگران است.
نفت صخره ای آمریکا نیز به عامل تعیین کننده جدیدی در بازار جهانی نفت تبدیل شده است. کسی تا 5 سال پیش تصور نمی کرد که این نفت به چنین جایگاهی برسد. این عنصر جدید ثابت کرده است که واقعا می تواند به یک فناوری ویرانگر تبدیل شود. اما این تاثیر آیا در شرایطی که بهای نفت پایین است ادامه خواهد یافت؟
بهای نفت در حال حاضر کمتر از 50 دلار برای هر بشکه است. نرخ کنونی بهای بسیار اندکی برای قراردادی است که قرار است برای ایجاد یک تاثیر اقتصادی قابل توجه توسعه جدیدی را در عرصه نفت صخره ای ایجاد کند. تولید این نوع از نفت به خاطر تعهدات بسیار بالایی که امضا شده است احتمالا تا روزانه 500 هزار بشکه در نیمه اول سال جاری افزایش خواهد یافت.
با این حال رشد تولید این نوع از نفت در نیمه سال جاری کاهش خواهد یافت و تولید کنندگان با جدیت برای بهبود کیفیت آن و کاهش هزینه ها تلاش خواهند کرد؛ تولید کننده آمریکایی در سال 2016 – با وجود این قیمت ها- می تواند تولیدات خود را کاهش دهد و تولید نفت در جاهای دیگر دنیا نیز کاهش خواهد یافت.
آن زمان، اقتصاد جهانی در وضعیت بهتری خواهد بود و تقاضا برای نفت افزایش می یابد و بهای نفت بار دیگر رو به افزایش می نهد. اگر تولید کنندگان نفت در خلیج فارس راه خود را به خوبی بشناسند بهای نفت دیگر هرگز به 100 دلار در هر بشکه نخواهد رسید. تولیدکنندگان نفت صخره ای آمریکا نیز حتی با قیمت هایی بسیار کمتر از 100 دلار راه هایی برای کاهش هزینه ها خواهند یافت و آنگاه تولید بار دیگر رو به افزایش خواهد نهاد. قدرت بزرگ جدید نفتی دنیا نیز در این شرایط بار دیگر خود را قادر به تعیین تکلیف در این عرصه خواهد یافت.