به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "رایان پیکرل" استاد روابط بین الملل دانشگاه چین در این مقاله خاطرنشان کرده است که شدت یافتن برخورد منافع دو کشور در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، سلطه جویی آمریکا و قدرت چین در آسیا را در بوته امتحانی قرار داده است که بدون شک یکی از دو متضرر خواهد شد و در عین حال این وضع برنده ای نخواهد داشت.
به نوشته وی، چین با ارائه الگوی جدیدی از روابط بین کشورهای بزرگ، در واقع ایده خود را برای ایجاد ثبات راهبردی در روابط دو کشور ارائه می کند؛ امری که احترام متقابل نظام های سیاسی و منافع ملی دو کشور را منعکس می کند.
بنابر این پذیرش این الگوی جدید فضای مناسبی برای پیشرفت چین در عرصه بین الملل فراهم کرده و این بستر را بوجود خواهد آورد که چین بدون برخود با قدرت های بزرگ به قدرت برتر در آسیا تبدیل شود اما طرف آمریکایی این الگو را نمی پذیرد و معتقد است که این الگوی جدید، منافع ملی آمریکا را تامین نمی کند. این موضوع در سفر "شی جینگ پینگ" رئیس جمهور چین به آمریکا بررسی شد، اما نتیجه قابل توجهی نداشت.
به عقیده این تحلیل گر بین المللی، آمریکا نمی تواند الگوی جدید چین را بپذیرد، زیرا پذیرش این الگو به معنی از دست رفتن بخشی از قدرت و نفوذ آمریکا خواهد بود.
به نوشته پیکرل، روش آمریکا در زمینه ثبات راهبردی روابط با چین بر اساس اصل عدم ضرر و زیان دو طرف است که برپایه آن باید دو کشور به گونه ای باهم همکاری کنند که برای دو طرف مفید باشد و طرفین از رقابت بپرهیزند اما این شیوه در بلندمدت ناکارآمد است زیرا انباشت مشکلاتی چون کشمکش های منطقه ای در دریای جنوبی چین، بدون شک به پیچیدگی این روابط منجر خواهد شد.
از سوی دیگر پکن عقیده دارد که این کشمکش های منطقه ای چیزی جز تلاش برخی قدرت های متخاصم خارجی به سرکردگی آمریکا برای زیر سوال بردن حاکمیت و قدرت چین نیست.
واشنگتن نیز رفتارهای پکن را نوعی تجاوزگری و توسعه طلبی به حساب برخی شرکای راهبردی آمریکا می داند که نتیجه آن تهدید نظام لیبرالیستی منطقه است.
به عقیده این کارشناس سیاسی، همه این مسائل و رفتارها به مثابه عرض اندام طرفین در مقابل یکدیگر است و به نظر می رسد که در برخورد منافع دو کشور در آسیا و اقیانوس آرام، برنده وجود نخواهد داشت و در عین حال کشمکش های دو طرف بیشتر خواهد شد.
وی می گوید: با توجه به پافشاری دو کشور بر شیوه کنونی شان در روابط فیمابین، می توان گفت که بحران موجود در این روابط از نقطه بی بازگشت فراتر رفته است.