به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عبدالباری عطوان نویسنده سرشناس عرب در مقاله پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم نوشت: 6 دلیل باعث شده که عربستان سعودی به مذاکرات مستقیم با جنبش انصارالله یمن تن دهد، این درحالی است که عربستان پیش از این به صورت قاطع مخالف هرگونه مذاکره با انصارالله بود.
وی دراین مقاله به طرح سوال هایی پیرامون شرایط فعلی حاکم براوضاع یمن و نگاه عربستان به آن پرداخت و افزود: به 6 دلیل عربستان سعودی سرانجام به مذاکره مستقیم با انصارالله بعد از مخالفت های قاطع با چنین مذاکراتی در گذشته، تن داد، اما چرا علی عبدالله صالح رئیس جمهوری مخلوع یمن و حزبش از این مذاکرات کنار گذاشته شدند؟ جایگاه منصور هادی و دولتش در این مذاکرات کجاست؟ و چرا حضوری نخواهند داشت؟ آیا سرانجام جناح موسوم به عقلای خاندان حاکم آل سعود گوشی شنوا پیدا کرد؟ نقش تهدید جدید ایران در این میان چیست؟ آیا پایان جنگ در یمن نزدیک است؟
عطوان نوشت: "طوفان قاطعیت" ائتلاف سعودی در حالی در آستانه ورود به دومین سال عمر خود قرار گرفته که هنوز هیچ یک از اهداف آن محقق نشده است؛ در این میان میتوان گفت که بیشترین حجم کوتاه آمدن از پیش شرطهای سابق متعلق به پادشاهی سعودی است، کشوری که به صورت قاطع با هرگونه مذاکره مستقیم با جریان انصارالله مخالف بود و حتی حاضر نبود با علی عبدالله صالح هم وارد مذاکره شود؛ ریاض در این بین همواره اصرار داشت که اگر قرار است مذاکره ای مستقیم یا غیرمستقیم در این باره صورت گیرد، باید با عبدربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهوری یمن و نمایندگان وی صورت گیرد، چرا که طرف سعودی معتقد بود که جنگ یمن برای مشروعیت بخشیدن به وی آغاز شده بود، ولی به تدریج مسائل به گونه ای دیگر اکنون تغییر یافته است و هنوز حتی کسی نمی داند، آیا خود منصور هادی از وجود چنین مذاکراتی آگاه است یا خیر؟ پیشتر چندبار مذاکرات یمن با نظارت سازمان ملل در ژنو و مسقط صورت گرفت و هماهنگی این مذاکرات را اسماعیل ولد الشیخ برعهده داشت اما این مذاکرات هیچ موفقیتی نداشت. شش دلیل اصلی باعث این تغییر موضع و چرخش در مواضع عربستان سعودی شده است، عواملی که عربستان را ناگزیر به قبول شرایط انصارالله کرد و ریاض به گفتوگوی رو در رو با این جنبش تن داد:
نخست: شکست "طوفان قاطعیت" و حملات هوایی گسترده ائتلاف سعودی به مدت بیش از 12 ماه در وادار به تسلیم کردن انصارالله و صالح؛ علاوه بر این میزان تلفات و خسارات نیروهای ائتلاف سعودی، خواه در مناطق مرزی و خواه در میادین مختلف نبرد در داخل یمن هم افزایش چشم گیری داشته است.
دوم: افزایش حجم اعتراض ها به ادامه حملات سعودی ضد یمن و به موازات آن ادامه محاصره یمن که حتی این روند صدای اعتراض کشورهای غربی را نیز بلند کرده است و پارلمان اروپا پادشاه سعودی را به ارتکاب جنایات جنگی متهم کرد و از دولت های وابسته به خود خواست فروش سلاح به عربستان را ممنوع کنند.
سوم: افزایش سطح نارضایتی های داخلی عربستان زیرا جنگی که قرار بود، کوتاه مدت باشد به درازا کشیده شد و در عمل به جنگی فرسایشی برای نابودی منابع مالی، نظامی و انسانی تبدیل شده است، از این رو حتی موجی از تنفر از پادشاهی عربستان در بین ملت های عربی و مردم جهان باعث شده است، و ائتلافی که با هدف تامین پوشش اسلامی به این تجاوز شکل گرفته بود، رفته رفته از هم فروپاشید .
چهارم: هزینه های سرسام آور این جنگ، یکی دیگر از این علل است؛ هزینهای که برخی از صاحبنظران آن را میلیاردها دلار در ماه برآورد کرده اند، که در برگیرنده هزینه و مخارج نیروهای عربی شرکت کننده در این جنگ و تعویض تجهیزات نظامی و خرید مهمات و هزینه های مربوط به حملات هوایی بیش از 200 فروند جنگنده است. همچنین باید به این موضوع هزینههایی بیفزاییم که عربستان به کشورهایی چون مصر، پاکستان، سومالی، جیبوتی و جزایر کومور که به منظور اعلام حمایت از جنگ عربستان درخواست کمک های مالی کرده بودند، پرداخته است.
پنجم: ظاهر شدن دو گروه تروریستی داعش و القاعده یمن بویژه در مناطق خارج از سیطره ائتلاف انصارالله - صالح در جنوب یمن به گونه ای که شهر عدن در اوضاع بسیار پرتنش و هرج و مرج شدید به سر می برد و اوضاع در این شهر خونبار است، این درحالی است که این اتفاق بعد از به اصطلاح آزاد شدنش به دست نیروهای سعودی رخ داد. حتی کار به جایی رسیده که پس از خروج انصارالله از شهر عدن می توان گفت که عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی یمن که در کاخ المعیشیق در این شهر به سر می برد، در محاصره این گروه ها قرار گرفته و انفجارها حتی به ورودی های کاخ هم رسیده است.
ششم: تاثیر سخنان دیروز سه شنبه سردار مسعود جزایری معاون رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران؛ وی در این خصوص گفت: ایران ممکن است به همان شیوه ای که از بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کند، از انصارالله در یمن نیز حمایت کند، یعنی اعزام مستشاران نظامی به یمن و این به مثابه تبدیل یمن به سوریهای دیگر است.
213-201-9