کنفرانس استانبول .. توطئه عربستان و نفاق اردوغان

کنفرانس استانبول .. توطئه عربستان و نفاق اردوغان
شنبه 28 فروردين 1395 - 15:20

وقتی که به سخنان رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در پایان کنفرانس سران اسلامی گوش می کردم دریافتم که این کنفرانس مثل همه کنفرانسهای دیگر صرفا مجالی است برای خودنمایی کشورهای میزبان و کسانی که پول بیشتری دارند.

اما چرا کنفرانس سران اسلامی در استانبول با وجود حضور حدود 30 رئیس جمهور و تمام جنجال و هیاهوی تبلیغاتی همراه آن و تحرکات عربستان در دو محور مصر و ترکیه شکست خورد؟
خیلی خلاصه در جواب می توان گفت: این شکست حاصل تضاد و اختلاف در اولویتها و دسته بندی کشورهای اسلامی در قالب چند محور اعلام شده و اعلام نشده است. با اینکه اغلب این کشورها گرایش طایفه ای و سیاسی واحدی دارند؛ و از نظر مذهبی و طایفه ای همه اکثریت سنی هستند و از نظر سیاسی نیز وابسته به سیاستهای امریکا و تابع فشارهای غرب هستند اما دلهایشان پراکنده است و هر یک در دل خود دیگری را لعن و نفرین می کند. بر این اساس می توان محورها و گرایشها و جبهه های زیر را در داخل سازمان همکاری اسلامی مشاهده کرد:
1- محور کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا مثل اندونزی، مالزی، مالدیو، بنگلادش و پاکستان. این کشورها اولویتشان اقتصاد و بهبود شرایط توسعه و یافتن بازار کار و تولیدات است.. هر چند که آنها از حیث رویکرد سیاسی در یک مسیر و دنباله رو سیاستهای امریکا هستند.
2- محور کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به جز عمان و قطر، اردن، مراکش و اخیرا سودان و جیبوتی و کومور و سنگال هم دنباله رو این محور هستند.
این کشورها به اتفاق نماینده و مجری نقشه های امریکا و عربستان و صهیونیسم هستندو نقشه هایی که در واقع زیربنا و بهانه تمام درگیریها و اختلاف در میان اغلب کشورهای اسلامی هستند. برخی از آنها پایه گذار تروریسم القاعده و گروه تروریستی داعش و تکفیریها هستند و از این گروهها حمایت مادی و معنوی می کنند.

3-محور ترکیه-قطر که می توان کشورهای دیگری در آسیای میانه و قفقاز و منطقه بالکان را به آن افزود نمایندگان سیاست ناتو در منطقه اسلامی هستند که با محور سعودی - عربی در برخی موارد و با شرق آسیا در مواردی دیگر مشترکند و اولویت های خاص خودشان را دارند.
4- مصر: تنها محوری است که همه تلاش می کنند او را به سمت خود بکشند...ترکیه از طریق اخوان المسلمین، عربستان به وسیله پول و کودتا.
5-محور مقاومت (ایران، عراق و سوریه): می توان کشورهایی مانند لبنان، الجزایر و یمن را که در حال جنگ با محور آمریکایی - سعودی است به آنها افزود.
اما سایر کشورها دنباله رو مواضع این 5 محور اصلی هستند و در برخی مواقع نیز بین این محورها در قضایای گوناگون تداخل ایجاد می شود ... مثلا ضرورتا کشورهای خاورمیانه درباره بحران قره باغ و درگیری های آذربایجان - ارمنستان با محور ترکی موضع یکسانی ندارند.
یا مثلا پاکستان علی رغم اتحاد عمیق با عربستان، موضع یکسانی با این کشور در برابر بحران سوریه و یمن ندارد و هر کشوری اولویت های داخلی و خارجی خاصی دارد که مواضعش را بر آن اساس تعیین می کند.

به کنفرانس استانبول بازمی گردم... آیا شکست خود یا موفق بود؟ برای پاسخ به این سوال باید چهار نکته را مدنظرا قرار دهیم که پایه و اساس تاسیس و عملکرد سازمان همکاری اسلامی از سال 1962 میلادی که بعدها به سازمان همکاری اسلامی تبدیل شد، چه بود؟
نخست: فلسطین
بازپس گیری فلسطین و حق ملت فلسطین و آزادسازی قدس شریف و مقابله با طرح صهیونیستی به عنوان اولین و اصلی ترین علت تاسیس این سازمان بود... پس امروز وضعیت فلسطین جگونه است؟
پیش از برگزاری کنفرانس استانبول، ترکیه و رژیم اسرائیل درباره پیشرفتی بزرگ در طرح عادی سازی روابط و از سرگیری رونق روابطی که اصلا قطع نشده است، سخن گفتند.
پیش از این کنفرانس، ورود عربستان به معاهده کمپ دیوید از طریق پرونده دو جزیره تیران و صنافیر فاش شد... علاوه بر پرونده های "تهدید ایران" و مخالفت این دو رژیم (سعودی و صهیونیستی) با توافق هسته ای!
نزدیک به 30 دولت اسلامی، روابط رسمی و غیر رسمی با رژیم اشغالگر صهیونیست دارند، که در صدر آنها خود تشکیلات خودگردان فلسطین است که این رژیم غاصب قدس را براساس توافقنامه اسلو سال 1993 میلادی به رسمیت شناخت. این تشکیلات متهم به ضربه زدن به انتقاضه قدس است که نامی از این انتفاضه در بیانیه کنفرانس استانبول برده نشد. این تشکیلات همچنین متهم است که بر همکاری امنیتی با رژیم اشغالگر اصرار می ورزد.
آذربایجان، ترکیه، مصر، اردن، آلبانی، اوزبکستان، بوسنی و هرزگوین، سنگال، مالدیو، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، امارات، قطر، بحرین، مغرب، سودان و... از کشورهایی هستند که روابط علنی رسمی یا غیر رسمی با رژیم صهیونیستی دارند.
اگر به وضعیت فلسطین نگاه کنیم درمی یابیم که روز به روز به خاطر مواضع کشورهای عربی و اسلامی که به نفع وضعیت صهیونیست ها می باشد، پس رفت دارد زیرا هیچ یک از ائتلاف های اسلامی و عربی مورد ادعا برای احقاق حقوق ملت فلسطین نبوده بلکه همگی برای اجرای سیاست آمریکا در منطقه بوده است.
دوم: وحدت اسلامی
این امر که یک رویای هرچند دست نیافتنی بود؛ امروز نه تنها یک شوخی مضحک به خاطر رژیم های مزدور طرح تجزیه ِ استعماری شده بلکه تفرقه (خصوصا مذهبی و نژادی) به ویژگی غالب وضعیت جهان اسلام با ظهور جریان وهابی تکفیری تبدل گشته است؛ جریانی که منشاء آن عربستان و حامی مالی آن آمریکا است... خصوصا که ابزارهای این جریان (تروریسم) از اهرم های فشار و انتقام گیری و ضربه زدن به کشورها و طرح مقاومت کننده در برابر سیاست های آمریکا در منطقه شده است.
به آنچه در عراق، سوریه، لبنان، لیبی، یمن و حتی مصر و تونس می گذرد، نگاه کنید.. ونقش رژیم هایی مثل: عربستان، امارات، ترکیه، اردن و قطر در ضربه زن به وحدت این کشورها و ویران کردن آنها.

سوم: توسعه و دمکراسی
با نگاهی سطحی و با استثنا کردن برخی کشورهای جهان اسلام مانند جمهوری اسلامی ایران، مالزی، ترکیه و به نوعی پاکستان...؛ سهم جهان اسلام در برخورداری از علوم و فناوری و توسعه در منطقه و جهان چیست؟
مهم ترین منبع ثروت کشورهای ما یعنی نفت به مهمترین عامل عقب نشینی و نابودی فرهنگ و دستاوردهای علمی تبدیل شده و جهان اسلام وقتی عقب مانده شد که تفکر متحجر وهابیت و سلفی بر آن مسلط شد... تفکری که دلارهای نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس و بالاخص عربستان با خود به همراه آوردند.
اما دمکراسی نیز با غلبۀ منطق سعودی ها در اتحادیۀ عرب و سازمان همکاری اسلامی به "شوخی سخیف" و بدعتی گمراه کننده" تبدیل شده است... عربستان، بحرین، امارات و حکومت آل فلان و آل بهمان ارتش دمکرات های چاقوکش و شمشیر به دست را به سوی سوریه هدایت می کنند تا دمکراسی مورد نظرشان را به آن ملت تحمیل کنند ... این در حالی است که در عربستان به جز شهرهای احساء و قطیف هیچ تظاهرات اعتراض آمیزی از سال 36 هجری به بعد صورت نگرفته و حتی آن زمان هم مصری ها و عراقی ها در اعتراض پیش دستی می کردند!
چهارم: تروریسم
چه بسا تروریسمی که رنگ سلفی، تکفیری و مذهبی به خود گرفته مهم ترین تهدیدی است که اغلب کشورهای اسلامی از جاکارتا تا طنجه با آن مواجهند و حتی به سایر کشورهای جهان نیز سرایت کرده است.
حال اگر سرچشمه های تروریسم را بشناسیم و بدانیم چطور ایجاد شده و چه کسی پشتیبان آن است خواهیم دانست که آیا اجلاس استانبول موفق به کنترل پدیدۀ تروریسم شده است یا خیر؟!
تکفیر از اصل و اساس کالای وهابیت نجد است که آل سعود از زمان ظهور در 250 سال قبل به نشر و صدور آن به سایر کشورها پرداخته اند.
عربستان هنوز هم از این تفکر حمایت می کند و حالا "داعش"، "النصره"، "التجمع من اجل الاصلاح"، "انصارالشریعه"، "جیش الاسلام"، "احرارالشام"، "بوکوحرام"، "حرکة الشباب المجاهدین"، "لشکر جهنکوی"، "طالبان" و"جماعة ابوسیاف" و دیگر گروههای تروریستی آن را به میدان عمل آورده اند و هرکدام که مورد حمایت عربستان نباشد توجه و حمایت قطر، امارات و ترکیه را به سمت خود جلب می کند... پس اجلاس استانبول با کدام تروریسم مبارزه کند وقتی که همۀ تروریست های عقال به سر در آن حاضرند و تمامی کسانی که برای جنگ و جهاد نکاح به سوریه می روند از ترکیه گذر کرده و قبل از ادای فریضه از استانبول دیدن کرده اند؟!
سعودی ها و به طور کلی کشورهای حوزۀ خلیج فارس تلاش کردند با اقدامات خود و زمان بندی که برای آن در نظر گرفته اند مثل توافق تیران و صنافیر در مصر و برگزاری سازمان همکاری اسلامی در ترکیه و نیز با هماهنگی با سایر متحدان و دنباله روهای آمریکا در این سازمان که تعدادشان هم کم نیست، هدف سازمان همکاری اسلامی را از مقابله با طرح صهیونیستی - آمریکایی به مقابله با محور مقاومت تغییر دهند.
این اقدامات شامل متهم کردن ایران، حزب الله، انصارالله، حشد شعبی و دولت سوریه بود اما هشداری که روحانی در سخنرانی خود قبل از شروع اجلاس داد و ظریف نیز پیش از آن در جلسات مقدماتی مطرح کرد و موضع قاطع ایران در برابر ترکیه توانست از حجم توطئۀ سعودی ها که قصد داشتند اجلاس استانبول را به اعلام جنگ علیه ایران تبدیل کنند کم کند.
ظاهرا ترکیه قصد دارد با مایه گذاشتن از ایران به تحریک مالی کشورهای حوزۀ خلیج فارس بپردازد تا از فشار تحریم های روسیه و دشمنی حکومت سیسی در مصر بکاهد
واقع گرایی ترکیه از انفجاری که باید روزی اتفاق می افتاد پرده برداری کرد چون متحد سعودی اش هنوز برای مقابله آماده نیست و نتوانست اردوغان اخوانی و سیسی دشمن اخوان را گرد هم آورد!


208-6-202-8

نویسنده: علاء رضایی

پربیننده ترین خبرها