به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، با اعلام این خبر قیمت نفت حدود ۵ درصد بالا رفت، هرچند این لابد یک واکنش احساسی بازار است، اما به هر حال تحولی است که کشورهای تولیدکننده نفت از آن استقبال میکنند. این کشورها محتاج بالا رفتن درآمدهای دولتیشان هستند که در یک سال و نیم گذشته پایین آمده است.
نتیجه معکوس سیاست نفتی عربستان
اما تغییر سیاست عربستان حاکی از آن است که این کشور از نظر مالی در شرایط ایدهآل نیست. در واقع به نظر میرسد سیاست عربستان برای گرفتن سهم بازار از طریق افزایش تولید و کاهش قیمت نتیجه معکوس داده است.
عربستان سعودی قادر به تداوم قیمتهای پایین برای نفت نبوده و حدود ۱۸۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزیاش را در راه جبران کسری بودجه عظیمش از دست داده است.
رهبران عربستان، تحت هدایت محمد بن سلمان نائب ولیعهد، کاملا درباره عمق مشکلات شفاف بودهاند.
مشاور امور مالی شاهزاده محمد چند ماه پیش در مصاحبهای با بلومبرگ واقعیتهای تیره و تار اقتصاد عربستان را به وضوح ترسیم کرد: سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در مصارف ناکارآمد، رشوه و معاملات غیرشفاف هدر میرود و به گفته این مقام سعودی دولت ممکن است تا اوایل ۲۰۱۷ به ورشکستگی برسد، مگر آن که تغییر عمدهای اتفاق بیفتند.
برنامه کلان
تقویت ساختار مالی عربستان سعودی راه حل بدون درد ندارد، دردهایی که ممکن است به اقتصاد واقعی هم سرایت کنند و بر انبوه کارکنان دولتی اثر بگذارند.
هزینههای دولتی باید کم شود و باید سوبسیدهای کالا و خدمات مصرفی روزانه مثل برق، آب و سوخت را برداشت. بودجه دولت برای پرداخت دستمزد کارکنانش هم باید پایین بیاید، یعنی یا باید حقوق آنها را کم کرد یا اینکه شماری از آنها شغلشان را از دست بدهند.
با توجه به اینک روابط اجتماعی در جامعه سعودی حول مشاغل دولتی شکل گرفته و قوام یافته، اخراج کارکنان دولتی بدون آنکه دردسری درست نشود، دشوار است.
به این ترتیب دولت سعودی ناچار به کاهش حقوق کارکنان بوده است و اعلام کرده که میخواهد تا سال ۲۰۲۰ هزینه سالانه پرداخت دستمزد کارکنان دولت را ۲۴ میلیارد ریال سعودی (۶.۴ میلیارد دلار) کم کند.
به این ترتیب جای تعجب نبود که هفته گذشته بنا به مجموعهای از احکام سلطنتی حقوق و مزایای کارکنان و مرخصی آنها کم شد.
این تغییرات در افقی که شاهزاده محمد چند ماه پیش ترسیم کرد میگنجند. افق ۲۰۳۰ برنامهای کلان است برای بازآرایی ساختاری اقتصاد عربستان، گذر از اقتصاد تک محصولی نفتی و تنوع دادن به فعالیتهای اقتصادی. دولت میخواهد سعودیها را تشویق کند که در بخش خصوصی فعال شوندُ بخشهایی از کمپانی عظیم نفتی آرامکو هم خصوصیسازی میشود.
اما با همه آمال بلند افق ۲۰۳۰، بعید است که این برنامه کاملا عملی شود، و میتوان فرض کرد که این برنامه اساسا به عنوان نوشداروی انبوهی از آلام مالی عربستان سعودی نبوده است.
حتی برخی از چهرههای برجسته عربستان هم صریحا درباره محدودیت موفقیت افق ۲۰۳۰ موضع گرفتهاند و گفتهاند که این افق بیش از آن که بخواهد در زمانی کوتاه اقتصاد را زیر و رو کند، دنبال تغییر روحیه ملی است.
تاثیر اجتماعی
اگر این تغییر روحیه ملی اتفاق بیفتد، آن وقت حکومت میتواند شهروندان را قانع کند که بپذیرند اوضاع عوض شده است. با تغییر انتظارات عجالتا مشکلی پیش نخواهد آمد.
آل سعود از حمایت بالایی در عربستان برخوردار است و شاهزاده جوان و نزدیکانش وقت و انرژی زیادی را صرف این هشدار کردهاند که روزهای سیاست انقباضی و ریاضتی در راهند.
اما هشدار درباره ریاضت اقتصادی یک بحث است و پیاده کردن آن بحثی دیگر.
با پیاده شدن اقدامات ریاضتی احتمالا طبقه متوسط عربستان سعودی هم مثل بعضی کشورهای غربی آب برود. در ماهها و سالهای پیش رو این گروههای درآمدی میانی در عربستان هستند که با بیشترین دشواریها روبرو میشوند.
کاهش دستمزدها و قطع یارانه ها روی این گروه درآمدی میانی بیش از هر گروه دیگری اثر میگذارد، یعنی گروهی که به اندازه کافی پول برای اداره امور خانواده و فرستادن بچهها برای تحصیلات را دارند.
قبضهای بالاتر و پول کمتر در آخر ماه فشار زیادی روی این گروه مهم در اقتصاد عربستان خواهد گذاشت.
از دور که نگاه کنید کاهش هزینههای عمومی دولت سعودی اقدام درستی به نظر میرسد که باید پیش از اینها انجام میشد. اما این اقدام آثاری اجتماعی خواهد داشت که هیچ کس قادر به پیشبینی آنها نیست.
عربستان سعودی وارد دوره دشواری میشود که در آن جامعه باید به اوضاع سختتر عادت کند و همچنان این باور را هم حفظ کند که خاندان سلطنتی کشور را در مسیری درست هدایت میکند.
نویسنده: مایکل استیونز اندیشکده سلطنتی "روسی" دوحه
211