روایت رهبر انقلاب از حدیثی تامل برانگیز از کودکی امام هادی (ع)

روایت رهبر انقلاب از حدیثی تامل برانگیز از کودکی امام هادی (ع)
شنبه 12 فروردين 1396 - 12:56

صفحه متعلق به دفتر نشر آثار رهبر معظم انقلاب به مناسبت سالروز شهادت امام علی النقی (ع) حدیثی زیبا و قابل تامل از دوران کودکی این امام همام منتشر کرده است.

العالم - گوناگون
 

روایتی تامل برانگیز از دوران کودکی امام هادی (ع) نشان از مظلومیت خاندان اهل بیت علیهم السلام دارد.
صفحه متعلق به دفتر نشر آثار رهبر معظم انقلاب به مناسبت سالروز شهادت امام علی النقی (ع) حدیثی زیبا و قابل تامل از دوران کودکی این امام همام منتشر کرده است.
در پیام این صفحه که روایتی از رهبر انقلاب در خصوص دوران یاده شده است، آمده: "رهبرانقلاب: حديثى دربارۀ كودكى حضرت هادى است كه وقتى معتصم در سال دویست‌وهجده هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ايشان از مدينه به بغداد آورد، حضرت هادى كه در آن‌وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‌اش در مدينه ماند. پس از آنكه حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانوادۀ حضرت پرس‌وجو كرد و وقتى شنيد پسرِ بزرگِ حضرت جواد، على‌بن‌محمد، شش سال دارد، گفت اين خطرناك است، ما بايد به فكرش باشيم.
معتصم شخصى را كه از نزديكان خود بود، مأمور كرد كه از بغداد به مدينه برود و در آنجا كسى را كه دشمن اهل‌بيت است پيدا كند و اين بچه را بسپارد به‌دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، اين بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بياورد. اين شخص از بغداد به مدينه آمد و يكى از علماى مدينه را به نام الجُنَيدى، كه جزو مخالف‌ترين و دشمن‌ترينِ مردم با اهل‌بيت عليهم‌السلام بود ‌ـ‌ در مدينه از اين قبيل علما آن‌وقت بودند ‌ـ‌ براى اين كار پيدا كرد، و به او گفت: من مأموريت دارم كه تو را مربى و مؤدِّبِ اين بچه كنم، تا نگذارى هيچ‌كس با او رفت و آمد كند و او را آن‌طور كه ما مى‌خواهيم تربيت كن. اسم اين شخص ‌ـ ‌الجنيدى ‌ـ‌ در تاريخ ثبت است. حضرت هادى هم ‌ـ‌ همان‌طور كه گفتم ‌ـ‌ در آن موقع شش سال داشت و امر، امرِ حكومت بود؛ چه كسى مى‌توانست در مقابل آن مقاومت كند؟
بعد از چند وقت يكى از وابستگان دستگاه خلافت، الجنيدى را ديد و از بچه‌اى كه به دستش سپرده بودند، سؤال كرد. الجنيدى گفت: بچه؟! اين بچه است؟! من يك مسئله از ادب براى او بيان مى‌كنم، او باب‌هايى از ادب را براى من بيان مى‌كند كه من استفاده مى‌كنم! اينها كجا درس خوانده‌اند؟! گاهى به او، وقتى مى‌خواهد وارد حجره شود، مى‌گويم يك سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو ‌ـ‌ مى‌خواسته اذيت كند‌ ـ‌ مى‌پرسد چه سوره‌اى بخوانم؟ من به او گفتم سورۀ بزرگى، مثلاً سورۀ آل‌عمران را بخوان. او خوانده و جاهاى مشكلش را هم براى من معنا كرده است. اينها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأويل و تفسير قرآنند؛ بچه؟! ارتباط اين كودك ‌ـ‌ كه على‌الظاهر كودك است، اما ولىّ‌الله است، «وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبيًّا» ـ با اين استاد مدتى ادامه پيدا كرد و استاد شد يكى از شيعيان مخلصِ اهل‌بيت".
 

دسته بندی ها :

پربیننده ترین خبرها