العالم ـ ایران
کرم رضا پیریایی استاندار پیشین قم و همدان و عضو هیأت رییسه مجمع استانداران کشور، طی نامهای خطاب به محمود احمدی نژاد، ثبت نام وی را بدترین کاری که او میتوانست انجام دهد توصیف کرد و رفتار وی را در توجیه کاندیداتوری اش برای انتخابات ریاست جمهوری، نمایشگاهی از تناقضات خواند.
در نامه کرم رضا پیریایی همچنین به زمینه ها و دلایل پیروزی احمدی نژاد در انتخاب به عنوان شهردار تهران و سپس ریاست دولت های نهم و دهم اشاره و وضعیت کنونی وی در مقایسه با سوابق یاد شده از حیث پشتوانه اعتقادی و سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
با سلام و احترام
با توجه به تذکراتی که برخی همکاران و یاران گذشته شما صادقانه و برادرانه به عنوان اندرز برای رعایت به جنابعالی تقدیم کرده اند، اقدام به ثبت نام، بدترین کاری بود که می توانستید انجام دهید.
به ویژه آنکه بارها گفته بودید: "در انتخابات کاندیدا نمی شوم" و نیز تایید کرده بودید: "در این انتخابات از کسی حمایت نمی کنم" حتی در این مورد (عدم حمایت از نامزدها) به این و آن مکرراً اعتراض می کردید که: " در حالیکه من نمیخواهم از کسی حمایت کنم چرا فلانی وانمود میکند که من حامی او هستم ؟!".
لیکن چندی قبل، گام به گام (البته در فواصل کوتاه و تعجب برانگیز) در حالیکه مطرح می کردید که آقای حمید بقایی کاندیدای من نیست در رفتاری که بیشتر به فریب خوردن شبیه بود تسلیم آقایان مشائی و بقایی شدید و روند تبعیت از آقای مشائی را ادامه دادید و اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شدید، شما با نقض صریح اظهارات خود هنجار شکنی کردید.
درادامه این ماجرا، تبعیت از مشائی را در حد اجرای سناریوهای او و تیمش (یعنی امثال بقایی،داوری،جوانفکر و ...) پذیرفتید این مقدار از تنازل متاسفانه شما را به ایفای بدترین نقش ها سوق می دهد؛ فیلم نوروزی بازی کردید (البته کاملاً آماتور)، در سفر به خوزستان ساده ترین و بدترین دو پهلو سازی ها را تمرین کردید، وقتی دلسوزان نظام به شما تذکر دادند، برنتابیدید و کوچکترهای تیمتان از توهین و طعنه فروگذار نکردند.
و اما در ادامه نقشی که بر عهده گرفته اید برای تثبیت و ضمانت تایید صلاحیت آقای حمید بقایی، مرتکب اشتباه بزرگ و عجیبی شدید! و خود را هم کاندیدای ریاست جمهوری نمودید و به این صورت ریاست جمهوری دولت های نهم و دهم در قباله نامزدی آقای حمید بقایی ثبت شد! در این مورد هم لازم است تکرار شود که گفته بودید کاندیدا نمی شوید، هم گفتید و هم فیلم ارائه کردید و هم رسماً نوشتید.
جناب آقای دکتر احمدی نژاد؛
این تخلف کلان را ادامه ندهید(تخلف از قانون، تخلف از شرع، تخلف از اخلاق). دقت کنید! شما و دولت های شما بخشی از تاریخ کشور جمهوری اسلامی ایران هستید، صدها مدیر ارشد در تحقق کارنامه اجرایی دولت های نهم و دهم به طور شبانه روزی تلاش کردند، چرا نتیجه آن همه همکاری و حمایت دولتمردان سالهای 84 تا 92 را در نظر نمی گیرید؟ چگونه فراموش میکنید فضای مهیا و امنیت لازمی که بخش های مهمی از نظام برای امکان ارائه خدمت دولت ها فراهم می کنند تا امثال شما و همکارانتان بتوانید به سهولت فعالیت کنید؟ چگونه توانسته اید تصور کنید که جناب آقای دکتر احمدی نژاد (بدون سوابق و رزومه ویژه) می توانست منهای کمک و حمایت یک جریان بزرگ ارزشی و ولایی، یک رقیب نامدار (مرحوم آیت اله هاشمی) را با فاصله قریب به هفت میلیون رای پشت سر بگذارد؟
نکند خیال می کنید که همه هفده میلیون رای، در انتخابات ریاست جمهوری نهم نتیجه شناخت از شخصیت شما و محصول عملکرد آن جناب در دوره کوتاه شهرداری تهران است؟
مگر در فاصله اندک از انتخابات ریاست جمهوری نهم، جنابعالی در انتخابات مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخابیه تهران) شرکت نکردید؟ نتیجه چه بود؟
جناب آقای احمدی نژاد؛
معنی انصاف، پاسخ درست و وجدانی به همین جنس از پرسش هاست. در ماجرای شهردار شدن شما نیز همین نوع از سوالات مطرح است. در آن برهه امثال حمید بقایی از نظر سیاسی در کتم عدم بودند اصلاً نمی دانیم او و جوانفکر و داوری در آن دوره به ترکیب آبادگران نظر مثبت داشته اند یا نه؟ چه برسد به آنکه آنها را در ردیف حامیان مقدمه ساز جهش سیاسی شما به خاطر بیاوریم.
واقعیت شفاف مطلب این است آنهایی که برای آن مقدمات همگام شدند، اکنون همراهتان نیستند و علاوه بر آنها صدها دولتمرد و مدیر ارشد دولت های نهم و دهم از خطاهای سیاسی تان رنجیده خاطرند. در یک نظرسنجی ساده معلوم می شود قریب به اتفاق آنهایی که در شمار مدیران موثر در انجام خدمات بزرگ دولت های نهم و دهم به حساب می آیند، شما را با یاران معدود و محفلی تان تنها گذاشته اند و این طبعاً از علل اصلی و مهم سرعت کاهش رای و ریزش طرفداران جنابعالی است.
جناب آقای احمدی نژاد؛
در توجیه نامزدی خود نمایشگاهی از پارادوکس راه انداخته اید. تحدی و سینه سپر کردن در برابر حق توجیه ندارد، چه اشتباهاتی خواهید کرد اگر گمان کرده باشید همه جا، جای تحدی است! و هر جا می شود با جدل و رقم مغلطه افکار عمومی را تصاحب نمود!
از جمله اینکه به جای تشکر و قدردانی از رهنمودها و عنایتها، خود را به کوچه تغافل بزنید و بحث بارها تجربه شده مولوی و ارشادی را بهانه کنید؛ خب برادر اصلاً فرض کنیم که آنچه شنیده اید توصیه و ارشاد بوده است نه امر و دستور، مگر چنین توصیه و ارشادی غیر از مصادیق تواصی بحق و ارشاد برای هدایت است؟
والسلام
منبع: فارس