العالم - آمریکا
نیاز نیست کارشناس اقتصاد باشی تا وضعیت نابهسامان امروز ایران را بفهمی، فساد، بیکاری و گرانی؛ همین مشکلات هم میلیونها ایرانی را امیدوار کرد تا به روحانی رای بدهند، به فردی که میگوید دردشان را میشناسد و به آنها امید بخشید که مشکلات را حل میکند. البته این معضلات تنها مختص ایران نیست، همین روزها حامیان رژیم اشغالگر قدس که از فساد به ستوه آمدهاند هم در خیابانهای تلآویو راهپیماییهای گستردهای به راه انداختهاند، و مردم فرانسه که بهشدت با بحران اقتصادی، بیکاری و فقر دستوپنجه نرم میکنند، ماههاست که روزها اعتصاب میکنند و شبها تظاهرات. اما چرا چند شب تظاهرات ایران برای آمریکا و انگلیس اینقدر مهم است که در حمایت از آن بیدرنگ بیانیه صادر کنند و کار به تشدید تحریمها علیه ایران میرسد، اما ماهها اعتراضات و تجمعات اسرائیلیها یا اعتراضات گسترده فرانسویها آنقدر به چشمشان نمیآید که نگران نبود آزادی یا فقر و گرسنگی آنها باشند؟
پاسخ این سوال را میتوان در اظهارات فردی به نام «اسکات مودل» یافت؛ او در حال حاضر مشاور ارشد فرماندهی عملیات ویژه آمریکا در امور تهدیدات مالی مربوط به گروههای تروریستی خاورمیانه و کشورهای حامی تروریسم است و پیشتر هم افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بوده است.
مودل که مدیریت اندیشکده آمریکایی «راپیدان» را نیز برعهده دارد، 28 بهمن سال گذشته در نشستی با عنوان «بررسی سیاستهای آتی آمریکا در قبال ایران» میگوید: «انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا و ظاهرا تمایل تیم امنیت ملی دولت وی برای شدت بخشیدن به سیاست آمریکا علیه ایران، این اجازه را به ما میدهد که درباره سیاستهای تند و شدید علیه ایران پیشنهادهایی بدهیم... برای بهرهبرداری از مشکلات فزاینده و غیرقابل کنترل در داخل ایران، باید پایه حمایتهای مردمی از حکومت را هدف گرفت؛ باید به بهانه اجرای قانون، تلاشهای بینالمللی را افزایش داد تا با پیگیریهای چندین ساله برای تغییر رفتار ایران، بنیانی بنا شود، زیرا جمهوری اسلامی بهرغم کاستیها، در شرف سقوط نیست.» این اظهارات تایید همان نکتهای است که سیمون تیسدال، ستوننویس روزنامه «گاردین» به آن اشاره کرد که «دشمنان بسیار ایران در منطقه و خارج از منطقه، مانند کرکسهایی که در بیابانها و در اوج آسمان چرخ میخورند، با چشمان باز و گشاده خود که انتظار طعمهای را میکشند با دقت نظارهگر اتفاقات تهران هستند.» اگر شما هم از کسانی هستید که باور دارید آنچه در ایران میگذرد تنها اعتراضات مردمی محروم و فقیر است، بد نیست بخشهایی از پیشنهادهای این افسر خبره آمریکایی را بررسی کنید و ببینید کدامیک از این پیشنهادها در مورد ناآرامیهای اخیر صدق میکند.
پیشنهادهای مودل برای شبکههای فارسیزبان
آقای مودل نخستین ابزار تحقق هدف مذکور را رسانه میداند و در همین راستا با انتقاد از جهتگیری نهچندان کارآمد شبکههای فارسیزبان تاکید میکند که باید تغییرات اساسی در «صدای آمریکا»، «رادیو فردا » و «رادیو اروپای آزاد» ایجاد شود. او میگوید: «این شبکهها همچنین باید سکویی برای تشریح سیاستهای آمریکا باشند، از اختلافات و مناقشات درون ایران بهرهبرداری کنند، اصلاحطلبان را تقویت کنند، خواستار انتخابات آزاد و منصفانه شوند، حمایت بینالمللی از ایران را تضعیف کنند و نقش و ارتباط ایران را با ناامنیها و بیثباتیهای منطقه را برجسته کنند.
«صدای آمریکا» باید با طراحی برنامههای رسانهای شکافهای موجود در ایران را نمایان سازد اما وضعیت فعلی بهگونهای است که «جنبش سبز» یا مرده یا اینکه در حال مرگ است و راهپیماییهای حمایت از ایران به صورت معمول در کشور برگزار میشود.
رسانههای فارسیزبان باید توجهات را به سمت تظاهرات سوق دهند؛ از تظاهرات کارگران کارخانهها و گروههای نژادی گرفته تا فعالان مدافع حقوق زنان و معلمانی که دچار فقر هستند. هرچند این تظاهرات اعتراضی به صورت محلی نه در سطح ملی و گذرا برگزار میشوند، باید کمک شود تا خوشههای نارضایتی از «هم گسسته» به هم پیوند بخورد و منجر به رفتار قویتر علیه ایران شود. «صدای آمریکا» و «رادیو اروپای آزاد» باید گزارشهای خود درباره فساد را بیشتر کنند و این کار را با برنامههای محبوبی مثل «صفحه آخر» انجام دهند.»
اهمیت زنان ایرانی برای آمریکا
احتمالا شما هم تصویری از آن دختر جوان را دیدهاید که روسری سفید خود را از درخت آویخته و حالا برای رسانههایی که دل خوشی از انقلاب ندارند به اسطورهای تبدیل شده؛ جالب است بدانید که حمایت از این ساختارشکنی هم بخشی از پیشنهادهای همین مودل به رسانههای فارسیزبان است. او در این نشست میگوید: «در جمهوری اسلامی هیچ گروه اجتماعیای مثل زنان دچار خسران نشده است و هیچ موضوعی مثل حقوق زنان و برابری جنسیتی، نمیتواند موجب تجمع انرژی پنهان در جامعه شود» و از رسانههای فارسیزبان آمریکایی و انگلیسی میخواهد در پررنگتر شدن این موضوع متحد و فعال باشند. اما این تنها بخش ماجرا نیست، اگر من و شما بخواهیم سفری به آمریکا داشته باشیم (فرض کنید حقوق کارگری ما این امکان را به ما بدهد!)، به لطف قوانین ضدمهاجرت ترامپ قطعا پشت مرزهای آمریکا باقی خواهیم ماند، اما قانونی عمومی 110 آمریکا این اجازه را به سازمان سیا میدهد تا هر کسی که به آمریکا خوش خدمتی کند، مزد خدمتش را بگیرد.
به پیشنهاد آقای مودل مدیر آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) این حق را دارد که هر سال به «100 نفر از افرادی که کمک فوقالعادهای به جمعآوری اطلاعات آمریکا و اقدامات مخفی آن میکنند، گرین کارت بدهد.» البته مودل تاکید دارد که این تعداد باید افزایشی چشمگیر یابد تا «تعداد کسانی که پتانسیل انفکاک و جدایی را دارند بیشتر شود و باعث تحریک فرار مغزهای دانشمندان ایران و تکنوکراتهای ارشد از آژانسهای دولتی ایران شود که اطلاعات مناسبی از سایتهای حساس هستهای و نظامی متعارف ایران و حتی بر آن نظارت دارند یا روی سیاستهای راهبردی ایران در بخش تحقیق و توسعه اشراف و نظارت دارند یا مشغول تهیه تجهیزات، اقلام و تدارکات غیرقانونی برای ایران هستند.»
فسادِ ما و فسادِ اونا
همین که شنبه تهران به اغتشاش کشیده شد، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای آتلانتیک در توییتی نوشت که حالا باید آمریکا گزارشی را منتشر کند و بگوید چقدر از بودجه ایران در سایر کشورها هزینه میشود. چرا هاس خواهان انتشار هزینه لشکرکشیهای چند میلیارد دلاری آمریکا به خاورمیانه و کمکهای پنهان و آشکاری که از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی به اسرائیل، عربستان و سایر متحدان عربی میشود، نیست؟ کشوری که خودش بیشترین میزان کمک به رژیم صهیونیستی را دارد که ناقض حقوق بشر است و همین حالا که یک دختر 16 ساله را در دادگاههایش محاکمه میکند، از عدالت و حقوق بشر در ایران حرف میزند؛ همان مثل ما ایرانیها که میگوییم کاسه داغتر از آش!
این مورد هم یکی دیگر از سیاستهایی مودل است؛ او در این باره میگوید: «اغلب ایرانیها از میزان عمق فساد در ایران امروز آگاهند. حتی روحانی، رئیسجمهور ایران نیز مرتبا فساد را یکی از بزرگترین ناکامیهای انقلاب اسلامی نام میبرد. کنگره باید قانونی تصویب کند که در آن از دولت بخواهد تا گزارشهای فصلی درباره فساد دولت ایران و نقض حقوق بشری آن منتشر کند.
این گزارشهای افشاگرانه، در داخل ایران باعث سلب مشروعیت بیشتر از طبقه حاکم بر ایران میشود و نخبگان دموکراتیک و اصلاحطلب در ایران را توانمند میکند، خوراک رسانههای انگلیسی و فارسیزبان میشود و تاکیدی بر حمایت آمریکا از اکثریت ساکت ایرانیهایی است که به صورت فزاینده احساس جدایی از انقلاب اسلامی میکنند.» هیچ عقل سلیمی از فساد در یک مملکت اسلامی دفاع نمیکند، اما جالب است که به گفته مودل انتشار این گزارشها و افشای این اطلاعات مهم توانسته «مورد بهرهبرداری شبکههای اجتماعی قرار گیرد» و ذهن مردم را بیشتر درگیر و مردم را از عدالت جامعه ناامید کند.
اگر هنوز هم تصور میکنید که ناآرامیهای اخیر صرفا به خاطر نارضایتی مردم از اوضاع نابسامان معیشتی است و رد پای دشمنان قسم خورده انقلاب در این میان هنوز به چشمتان نیامده، شاید نیاز است تا نگاهی به مصاحبه اخیر دنیس راس، مشاوره سابق اوباما با سیانان بیندازید. او که به گفته خود در فتنه 88 از کسانی بود که به اوباما توصیه کرده رویکردی نرم داشته باشد و علنا از آشوبگران حمایت نکند، ضمن تاکید بر سیاست ترامپ برای حمایت از آشوبهای اخیر میگوید هیچچیزی به اندازه نارضایتی مردم مهارکننده رفتار ایران در منطقه نیست، این فرصتی است تا بتوانیم سیاستهای ایران در خاورمیانه را تغییر دهیم.
منبع:فرهیختگان