العالم- ایران/ سیاسی
حسن روحانی رئیسجمهور صبح امروز در مراسم سیوپنجمین دوره جایزه کتاب سال که در تالار وحدت برگزار شد، بیان داشت: تاریخ انقلاب اسلامی ما در واقع یک نقطه و آغاز جدید فصلی بین قبل و بعد انقلاب است.
وی ادامه داد: همانطور که ورود اسلام به ایران نقطه ممتازی است برای تقسیم تمدن و فرهنگ ایران به قبل از اسلام و بعد از اسلام بود، گرچه نمیخواهم انقلاب اسلامی ایران را هم وزن دین مبین اسلام قرار دهم، اما در عین حال یک نقطه عطف بسیار مهمی بود.
رئیس جمهور تصریح کرد: اگر به شرایط قبل و بعد از انقلاب برگردیم میخواهم دوران قبل از انقلاب را به عنوان دوران تحقیر ملت بزرگ ایران توسط استعمارگران و استبدادگران و دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را به دوران عزت و شکوفایی ملت ایران در سایه حاکمیت ملی و همچنین احترام به فرهنگ دینی مردم و فرهنگ ملی مردم بدانیم.
روحانی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی ایران به آراء، اندیشه، تفکرات و همچنین به هویت دینی و ملی ما عزت بخشید؛ البته در این تحول و انقلاب بزرگ کتاب، مکتوب، سخن، صوت نقش بسیار اساسی را داشت.
وی بیان داشت: انقلاب اسلامی ما را در فرهنگ و هنر وارد عالم جدیدی کرد، بدون تعارف باید بگوییم بخش بزرگی از جامعه ما جامعه مذهبی و متدین و آنهایی که اهل مسجد و عبادت بودند متاسفانه به یک دلایلی از هنر فاصله میگرفتند و گاهی فرار میکردند، حال از هنر تجسمی گرفته و حتی نقاشی و موسیقی، تئاتر و سینما که مذهبیون ما از آن فاصله میگرفتند و یک دورهای بود که از دبیرستان و دانشگاه هم فاصله میگرفتند.
روحانی اضافه کرد: این مساله دلایل خاص خودش را داشت، متدینین محیطها را مناسب برای جوانان و بچههایشان نمیدیدید، یک دورانی بود ورود به دانشگاه به معنای بیدینی بود از حوزه اگر کسی به دانشگاه میرفت جور دیگری نگاهش میکردند.
وی ادامه داد: یک زمانی بود که با علوم جدید انس داشتن سخت بود، اگر یک جوان طلبه میخواست درسهای کلاس دبیرستانی بخواند از حوزه و مدرسه اخراجش میکردند، خیلی باید مخفی، سری و پشت پرده این کار را انجام میداد و کار سختی بود و شرایط، شرایط فاصلهها است.
رئیسجمهور بیان داشت: انقلاب اسلامی اقشار و گروههای مختلف را به هم متصل کرد و انسجام درست کرد، اگر آن زمان را در نظر بگیرید شاید باورتان نشود در تمام حوزه علمیه قم شاید چند عدد رادیو آن هم مخفی داشتند. رادیو داشتن مساوی بود با عدم تدین و اعتقاد، برای اولین بار که سرودی با نام ای امام برای امام خمینی سروده شد که خود امام هم آن زمان در نوفللوشاتو بود یک آقایی گفت این غنا است، غنا نیست حتی یک سرود محل بحث بود حالا اگر داخلش نوازنده یا موسیقی داشت که وا حسینا، کار سخت میشد.
وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی یک فضای جدیدی را به روی ما باز کرد و همچنین تاکید بر اینکه در ابتدای انقلاب خود بر صدا و سیما مسئولیت داشته است، بیان داشت: انقلاب اسلامی یک گام جدیدی بود برای ورود متدینین جامعه به عرصه فرهنگ و بویژه عرصه هنر بسیار مهم بود در انقلاب اسلامی که متفکران و فرهیختگان راجع به پایههای انقلاب وارد بحث شوند. تا سال 56 کسی فکر نمیکرد که حکومت اسلامی درست شود، همه بحثها این بود که مبارزات بدین شکل باشد که رژیم را قانع کنند از برخی از کارهایش دست بردارد و با دین مبارزه نکند، اما سال 56 شرایط مقداری عوض شد و این زمزمه به گوش میرسید که طبل نهایی پایان رژیم سلطنی نوازش میشود. گاه این صدا به گوش میرسید.
رئیسجمهور افزود: این بحثها مطرح میشد که حال اگر رژیم سقوط کرد حکومت بعدی اسمش چی باشد، خلافت اسلامی است یا حکومت اسلامی است و در این حکومت مردم چه نقشی دارند و آیا رای مردم در آن دخالت دارد.
روحانی افزود: دهها جلسه در تهران جلساتی بود که شهید مطهری، بهشتی، آیتالله موسوی اردبیلی، شهید مفتح و آیتالله امامی کاشانی و دیگران حضور داشتند و بحث این بود که اصلا در حکومت آینده اگر تشکیل شد مردم نقش دارند یا خیر؟ و بعد همه این بحثها به یک نحوی وقتی امام در پاریس بود شبها خدمت ایشان نیز مطرح شد و بسیاری از اینها به پاریس میآمدند و ساعتها در مورد این موضوعات با امام صحبت و بحث میشود.
وی اظهار داشت: امام در یک مقطعی در پاریس اعلام کرد که حکومت ما جمهوری اسلامی خواهد بود، حکومت جمهوری اسلامی دنباله دهها و صدهای ساعت جلسه و بحث عمیق است و من هنوز هم بعد از 40 سال بعضی از آن بحثها را میشنوم، یعنی هنوز بعضی نسبت به آن نکات همان تردیدهای چهل سال پیش را دارند و کامل نظر و اندیشهای یکسان نشده است و در عین حالی که همه جمهوری اسلامی و قانون اساسی و رای مردم را پذیرفتهایم اما زوایایی وجود دارد.
روحانی بیان داشت: در تمامی مباحث یک پشتوانه بحث نظری،علمی، فقهی و حتی کلامی وجود دارد. با یک سطر نوشته شیرازی بزرگ در 150 سال گذشته یک تحول بزرگ در جامعه اسلامی ایجاد شد و اینکه علم در کنار سیاست و مرجعیت در کنار مسائل سیاسی جامعه است و بعد هم میبینید که کتاب اصرار امام جزو کتابهای اولیه بود که بین طلبهها وجود داشت از آن گرفته تا کتابهایی که شهید بهشتی ، مطهری و مجله مکتب تشیع پخش میشد و مباحث جدیدی در این کتابها و مجلات پخش و بحث شد.
وی بیان داشت: ساواک وقتی به خانهای وارد میشد اول به سراغ کتابخانه کوچک آن خانواده میرفت. کتاب نقش اساسی در تحول جامعه و نسل جوان ما داشت، انقلاب از اندیشه درست میشود، اندیشهای نو است که حرکت نو ایجاد میکند که شرایط نو ایجاد و محیط جدید میآفریند که در آن محیط جدید هم عقل و هم آیندهنگری برای مردم ترسیم میشود. کسی باورش نمیشد که در دستههای عزاداری سیاست وارد شود و اصلا این مساله مرسوم نبود، نقش نویسندگان و مقالات در روزنامهها، کتابها و اعلامیهها همان معجزه تبیین اسلام بود که خداوند این معجزه جاودانه ما را تحت عنوان مکتوب و کتاب یاد میکند و گاهی به عنوان یک متن خواندنی و قرائت و قرآن یاد میکند. دو نام اصلی قرآن مجید کتاب و قرآن است که این نشان میدهد معجزه ما نوشتن، قرائت، خواندن و کتاب است. اصلا اتصال ما به دنیای دیروز و دنیای فردا با اندیشه بشری امکانپذیر است و اندیشه تبدیل به سخن و کلام و یا به مکتوب شود.
روحانی با تاکید بر اینکه اندیشه و نظر اساس عظمت انسان است، گفت: اساس نظر انسان همین علم و اندیشه است اساس قدرت بشر درک و فهم و بیان مساله است، انقلاب اسلامی ما انقلاب کتاب، بیان، قرائت و سخن است و معجزه ما همان معجزه الهی و شبه آن و در همان مسیر است و شبیه قرآن است و کاری که امروز اندیشمندان و دانشمندان ما انجام میدهند علاوه بر رشد و پرورش انسانها، علم و دانش و حرکت جامعه ما را به گذشته و آینده متصل میکند پس کتاب آیینه تمامنمای اندیشه و فکر یک ملت در یک برهه تاریخی است که دوام مییابد.
روحانی ادامه داد: الان در مصر میبینید یک مقبرهای کشف میشود مربوط به 4000 سال پیش و آنجا مکتوب است که شما را هدایت میکند؛ حالا یا جملات است یا نقاشی. و شما متصل میشود به چند هزار سال پیش از این طریق و برخی آثار هنری و معماری اینچنین است شما را به چند هزار سال پیش وصل میکند.
وی با بیان اینکه امروز بار رسالت سنگینی بر دوش نویسندگان، عالمان، و فرهیخنگان ما برای اینکه بتوانند هرآنچه برای جامعه مفید و ضروری است از طریق بیان و کتابت و تبیین با زبان واقعیتها را بیان کنند تصریح کرد: فرصت ما محدود است. فرصت شصت ساله هفتاد ساله داریم یا صد سال. نامحدود نیست محدود است. زمان نشاطی هم که میخواهیم یاد بگریم محدودتر است. چون بخشی از عمر ما به خواب میگذرد و چیزهای دیگر.
وی ادامه داد: هم زمان محدود برای فراگیری داریم و هم زمان محدود برای تبیین و انتقال به دیگران. خیلی مهم است که چه کتاب و مطلبی بنویسم و نیاز اصلی زمان ما چه است. ممکن است یک بحث بحث خوبی باشد سر جای خود اما در کلاس دوم دبستان اصلاً به درد این دانشآموز نخورد یا یک بحثی برای سال اول دانشگاه به درد نخورد.
رئیسجمهور با بیان اینکه باید زمان و موقعیت کشور و انقلاب، دشمنان و دوستان، منطقه و شرایط مختلف را در نظر بگیریم افزود: اهداف بلند و آرمانهای بلندمان را مدنظر بگیریم و درآن مبنا ببینیم که بهترین کدام است که باید بنویسیم و منتقل کنیم.
وی ادامه داد: چرا بعضی کتابها جاودانه میشود ولی برخی در همان چاپ اول دچار مشکل میشوند؟ الان کتابهایی میبینید مربوط به قرنها پیش؛ حالا کاری به قرآن و صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه که آنها جای خود را دارند نداریم. اما کتابهای معمولی متعلق به اندیشمندان و بزرگان، ببینید حافظ کهنه میشود یا سعدی و مولانا؛ کهنه نمیشوند. به خاطر جسمشان که نیست؛ جسم آنها مثل همه افرارد به زیر خاک رفته است. این چه اندیشهای است که قرنها نورافشانی میکند. قرنها جاده را نشان میدهد با فلشهای مختلف. یک شعر حافظ را ده نفر میخوانند و ده نوع برداشت میکند.
وی با بیان اینکه این به معنای آن است که یک اندیشه بلند و دقیقه که همه ابعاد مسئله را میبیند تصریح کرد: البته همه این بزرگان بیشتر اندیشههایشان را از فرهنگ اسلامی گرفتهاند. از قرآن و حدیث و کلام پیامبر و معصومین گرفتهاند ولی بخشهایی هم که خودشان فکر کرده اند جاودانه شده است.
روحانی ادامه داد: ما میگوییم کتاب را چرا نمیخرند و چرا نمیخوانند. بخشی تقصیر ماست؛ باید به گونهای بنویسیم و چیزی بنویسیم که مردم تشنه آن هستند. هر چیزی فصلی دارد. ما باید آن را در نظر بگیریم و بر مبنای آن بنویسیم.همن امروز هم در دنیا کتابی چاپ میشود که حالا کار ندارم سیاسی باشد یا غیر سیاسی، چاپ میشود که مردم صف میبندند برای آن. حالا هر کشوری. بر طبق نیاز آن جامعه است. حالا هر نیازی. اگر مطابق نیاز جامعه چیزی نوشتیم حتماً بدانیم مورد استقبال قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه دولت در این زمینه باید تسهیلگر و کمک کننده باشد اظهار داشت: دو طور میشود رفتار کرد. یک اینکه یک مؤلف صاحب نظری کتابی نوشته و ما میآویم در جایی به اسم ممیزی؛ حالا چه کسانی ممیزی میکنند انشاءالله که همه شایسته و فرهیخته هستند من خبر ندارم. من یک وقتی کتابی نوشته بودم چند ماه در ممیزی گیر کرده بود. پرسیدم گفتم علت چیست؛ چند سوال داشتند و گفتم معنیاش این است. یعنی کسی که میخواند درک نمیکرد معنی جمله چیست.
وی ادامه داد: اگر از من بپرسند میگویم وزارت کشور باید ممیزیاش را به انجمنهای اندیشمندان، نویسندگان، فرهیختگان و ناشران بزرگ واگذار کند. حالا میخواهد به اسم خودش هم باشد چون از لحاظ قانونی اذیتش میکنند اشکالی ندارد؛ اما ممیزی را به آنها بدهد که دقیقتر انجام میدهند. این را به اهلش واگذار کنیم. هر چیزی را به اهلش واگذار کنیم موفق تر خواهیم بود.