العالم _ ایران / سیاسی
شاید در نگاه اول استیضاح وزرا و همچنین سوال از رییس جمهور در شرایطی که از یک سو برخی مشکلات معیشتی دامنگیر مردم است و در عین حال روز به روز دایره دشمنی های خارج از مرزها تنگ تر و بر میزان فشارهای اقتصادی افزوده می شود قدری نامعقول برسد اما واقعیت آن است که استیضاح وزرای اقتصادی کابینه در کنار فراخوانی رییس جمهور به مجلس برای پاسخگویی به سوالات نمایندگان مردم حکایت از اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران دارد و در عین حال نشانگر آن است که چرخ اقتصادی مملکت (برخلاف ادعا و تبلیغ رسانه های معاند) نه از کار افتاده که نیازمند پاره ای تعمیرات شده است.
در فرایند استیضاح یک وزیر دو اتفاق کاملا اساسی به وقوع می پیوندد. اتفاق اول آنکه نمایندگان مجلس با طرح آسیب های موجود در سیسیتم اجرایی و مطالبه پاسخ از وزیر به این جمع بندی می رسند که وزیر مربوطه از توانایی لازم برای همراهی با مطالبات مردم بهرمند نیست که حاصل آن وداع با وزیر می شود و بدیهی است شخص جایگزین ضمن لحاظ دغدغه های مردم و نمایندگانشان خود را مجهز به برنامه ای جدید جهت برون رفت از وضع موجود و به سامان کردن اوضاع می کند.
در اتفاق دوم اگرچه استیضاح وزیر رای نمیاورد اما شخص وزیر به شکلی کامل نسبت به آسیب های موجود در سیستم تحت مدیریتش آگاهی پیدا می کند و خود را ملزم می بیند تا ضمن بازنگری در برنامه هایش، مسیری را اتخاذ کند که حاصل آن رفع دغدغه های مردم و نمایندگان ایشان باشد. استیضاح وزیر کار ایران در قالب اتفاق اول صورت پذیرفت و استیضاح دومین وزیر اقتصادی کابینه دولت امروز باتمرکز بر نقاط آسیب زایی چون بیمه، گمرک، بورس، سرمایه گذاری و... صورت پذیرفت و به نتیجه مشابهی رسید.
با عنایت به جدیت نظام جمهوری اسلامی در تغییر اوضاع اقتصادی توجه به چند مساله اساسی در این خصوص راهگشا خواهد بود.
اولین مساله آنکه سخت شدن شرایط اقتصادی برای هر کشوری نه تنها ممکن بلکه در پاره ای از موارد اجتناب ناپذیر است به ویژه آنکه ایران در شرایط کنونی متحمل سخت ترین نوع از انواع تحریم است و احتمال آنکه شرایط موجود در سایه دشمنی ترامپ تشدید پیدا کند نیز دور از ذهن نیست و به همین خاطر عقل اقتضا می کند کلیه امکانات دولت و نظام در مقابل این دشمنی ها بسیج شود و البته آسایش مردم و رفاه ایشان درصدر اولویت ها قرارگیرد. بحران های اقتصادی اروپا، امریکا، جنوب شرق اسیا و... در سال های گذشته طبیعی بودن این مساله را نشان می دهد.
مساله دوم در این خصوص توجه به تلاش های و دشمنی هایی است که آمریکا و به ویژه شخص ترامپ و همچنین اسراییل و برخی دول مرتجع منطقه در دو سال اخیر باهدف براندازی نظام اسلامی اعمال کردند. شاید وجود هر کدام از این دشمنی ها برای یک نظام کافی بود تا یا پرچم تسلیم را بالا ببرد و یا آنکه سرنگون شود. نا آرامی های زمستان کذشته در ایران و اعلام حمایت ترامپ از آنها اگرچه ناکام ماند اما وعده داده شد، ایران در سال جاری تابستان داغی را تجربه خواهد کرد. البته تابستان تجربه شد و می شود اما جز جمعیتی حداکثر 6000 نفری و البته در قالب هایی سازماندهی شده از خارج کشور و در چندین شهر و شهرک پراکنده دعوت ترامپ را لبیک نگفتند.
سومین مساله در این باب توجه به رویاهایی است که به نظر می رسد هیچگاه قابلیت تحقق در ایران را پیدا نکنند. فراموش نکرده ایم که بن سلمان ادعا می کرد جنگ را به داخل مرزهای ایران کشیده است. نتانیاهو در قالب حرکت هایی نرم از جمله راه اندازی سایتی با موضوعیت "بحران آب در ایران" بر ناکارآمدی مسئولان ایرانی تاکید داشت و در عمل پروژه جدا سازی ملت از حاکمیت را تعقیب می کرد و بلاخره ترامپ با حمایت از اعتراضات، همزمان پروژه خروج از برجام را کلید زد، تحریم ها را بازگرداند و همه دنیا را به تحریم ایران دعوت کرد و در شرایط عدم استقبال حتی به تهدید متوسل شد. جمله این اقدامات و توطئه ها فقط یک پیام دریافت داشتند و آن اینکه ایران با برجام یا بدون برجام، ایران با تهدید یا بدون تهدید، ایران بامحاصره یا بدون محاصره و بلاخره ایران با توطئه یا فارغ از توطئه اصرار دارد در مسیری که اتخاذ کرده است به پیش رود. بر این اساس استیضاح وزرا، استیضاح امروز وزیر اقتصاد و یا سوال از رییس جمهور در روزهای آینده فقط یک پیام اساسی دارد و آن اینکه ایران این روزها می کوشد تا اقتصادش را در مقابل تهدیدات واکسینه کند و سیستم ضد آسیبش را تقویت کند فقط همین.
ابورضا صالح