العالم- آمریکا
به گزارش العالم به نقل از _واشنگتن پست_قرار بود مایک پامپئو وزارت خارجه آمریکا را از آن آغاز مصیبتبارش در دوران ریاست جمهوری ترامپ نجات دهد. وقتی او در نخستین روز از ماه مه (11 اردیبهشت) در محل وزارت خارجه آمریکا حاضر شد، وعده داد نیروی مورد نیاز برای آن دیوانسالاری تهیشده از کارمند را تأمین کند، به دیدگاههای مطرحشده در این نهاد گوش دهد و بعد از یک سالِ توأم با ناکامی به دیپلماسی آمریکایی حیاتی نو بخشد. او مدعی بود آمریکا جادو و غرور از دست رفته خود را به دست خواهد آورد.
اما حالا که بیش از یک ماه از عرضه لبخند و پوزشخواهی به محمد بن سلمان -- ولیعهد قاتل عربستان سعودی، انتقاد از کنگره و تحریک نادر مخالفت سناتورهای جمهوریخواه همحزبش میگذرد، وقت آن رسیده که درباره او حکمی صادر کنیم: پامپئو توانسته است جایگاه نامطلوب وزارت خارجه را در تمامی نهادهای مهم متزلزلتر کند. قانونگذاران، متحدان اصلی، رسانهها، کارمندان، حتی کرهشمالی از شرایط حاکم بر وزارت امور خارجه آمریکا ناراضی هستند. ممکن است تنها مشتری راضی دونالد ترامپ باشد؛ اما خود او هم دلایلی برای نارضایتی از وضع موجود دارد.
دیپلماسیِ بازگرداندن «غرور» آمریکا به نظر میرسد نشاندهنده تضادی واژگانی باشد؛ اما پامپئو این اصطلاح را به شعار خود تبدیل کرده است. او در ماه سپتامبر و با استفاده از عنوان "وزارت خارجه غرور" حساب اینستاگرام خود را راهاندازی کرد. مطلبی که او ماه گذشته در روزنامه وال استریت جورنال منتشر کرد به وضوح برگرفته از همین اصطلاح بود؛ مطلبی که در آن به شکلی غرورآمیز خشم کنگره و رسانهها را در خصوص قتل جمال خاشقچی -- روزنامهنگار منتقد سعودی -- رد کرد. سخنرانی روزهای گذشته او در بروکسل نیز که در آن سازمان ملل، اتحادیه اروپا، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، دیوان بینالمللی دادگستری، سازمان کشورهای آمریکایی و حتی اتحادیه آفریقا را زیر سؤال برد برآمده از همین اصطلاح و نگرش بود.
اما نتایج این اقدامات چه بود؟ سنای آمریکا با 63 رأی موافق در برابر 37 رأی مخالف به توقف کامل حمایت آمریکا از مداخله مصیبتبار عربستان سعودی در یمن رأی داد. در این رأیگیری 14 سناتور جمهوریخواه به تمامی 49 سناتور دموکرات پیوستند. رئیس صندوق بینالمللی پول نیز با خونسردی به این موضوع اشاره کرد که پامپئو نمیدانست درباره چه موضوعی صحبت میکند. و اتحادیه اروپا طرح خود را برای جایگزین کردن یورو به جای دلار در معاملات مرتبط با انرژی پیش برد؛ اقدامی که به اروپا اجازه میدهد تحریمهای آمریکا را بر ضد ایران آسانتر دور بزند.
ایران یکی از چندین بنبست سیاسی است که پامپئو در آنها به دردسر افتاده است. چند روز پس از حضور او در وزارت خارجه، دولت آمریکا اعلام کرد از توافق هستهای که دولت اوباما، اتحادیه اروپا، روسیه و چین با تهران امضا کردند خارج میشود. ترامپ مدعی شد آماده است بر سر یک توافق جدید با ایران مذاکره کند و شاید چنین هدفی را نیز دنبال میکرد؛ همچنانکه در مباحث مرتبط با کرهشمالی و چین نیز از منازعه به باب مذاکره وارد شده است.
اما پس از آن پامپئو او را تضعیف کرد. پامپئو دو هفته بعد و در نخستین سخنرانی مهم خود 12 شرط اساسی را مطرح کرد که ایران باید آنها را بپذیرد؛ شروطی که فقط برنامه هستهای ایران را پوشش نمیداد بلکه به مباحثی چون حمایت ایران از گروههایی در سوریه، یمن و لبنان نیز میپرداخت. این مسائل پایه و اساس مذاکره نبودند؛ بلکه درخواستی مخفی برای تغییر رژیم محسوب میشدند. اگر ترامپ در واقع قصد داشت با ایران وارد مذاکره شود، مجبور میشد فهرست اعلامشده از سوی پامپئو را کنار بگذارد. اگر ایران با آغاز مجدد برنامه هستهای خود به التیماتوم پامپئو پاسخ دهد، جنگ تنها گزینه پیش رو خواهد بود.
پامپئو درخصوص قتل خاشقچی نیز گفته است «در جهانی کثیف و شیطانی زندگی میکنیم.»
ممکن است موضوعی مشابه هم درخصوص کرهشمالی رخ داده باشد؛ جایی که پامپئو وظیفه داشت مسائل مرتبط با نشست ماه ژوئن ترامپ را با رهبر کرهشمالی پیگیری کند. نخستین سفر دیپلماتیک مایک پامپئو به پیونگیانگ مصیبتبار بود: دولت کرهشمالی تقاضاهای «یکجانبه و گانگستری او را برای خلع سلاح هستهای» تقبیح کرد و مذاکرات ماهها متوقف شد. دومین سفر وی به کرهشمالی در ماه اکتبر تنها به حصول توافقی درباره ایده برگزاری نشستی میان "ترامپ و کیم" منجر شد. رهبر کرهشمالی به وضوح به این نتیجه رسیده است که نمیتواند با پامپئو تعامل کند.
زمانی که ترامپ پامپئو را برای حضور در رأس وزارت امور خارجه آمریکا نامزد کرد، دیدگاههای خصمانه او درباره ایران و کرهشمالی شناختهشده بود. اما بسیاری امیدوار بودند پامپئو دستکم شرایطی را که اصرار عجیب و منتهی به شکست سلفش رکس تیلرسون در خالی نگاه داشتن سمتهای وزارت خارجه و وابستگیاش به گروهی از افراد امین ایجاد کرده بود بهبود بخشد.
اتفاقی که رخ نداد. حالا که 7 ماه از انتخاب پامپئو میگذرد، تقریباً نیمی از سمتهای کلیدی در وزارت خارجه همچنان خالی هستند. پامپئو هنوز مدیر ارشد امور مالی، 4 معاون از 6 معاون وزارت خارجه و سفرای آمریکا در مصر، اردن، پاکستان و ترکیه را انتخاب نکرده است. سفیر آمریکا در عربستان هم در کشاکش منازعات مرتبط با قتل خاشقچی منصوب شد که به منزله یک امتیاز جذاب برای رژیم سعودی بود.
پامپئو بیشتر پرسشها در خصوص عملکردش را با پوزخند و چندین واژه نامناسب پاسخ میدهد. به نظر میرسد این شیوه برای رنجاندن دیگران اتخاذ شده باشد. این وضع دوستان و متحدان اندکی را برای او در کنگره و سایر نهادها به همراه داشته است. اما به نظر میرسد او در نهایت مشغول اجرا برای جمعیتی یکنفره باشد: رئیسجمهوری که هشتگِ غرور را دوست دارد.