العالم ـ گزارش
نیویورک تایمز در سرمقاله روز یکشنبه خود در این همین ارتباط نوشته، اهداف مشترک و جاه طلبی های مشترک برای سلطه طلبی، از چین و روسیه دو شریک قابل اعتماد ساخته است و در حالی که آنها روز به روز به هم نزدیکتر می شوند، آمریکا و متحدانش روز به روز از یکدیگر دورتر می شوند.
در سرمقاله نیویورک تایمز آمده است: "پنتاگون"وزارت دفاع آمریکا اخیراً در نامه ای سفید نسبت به تهدید استراتژیک روسیه هشدار داد و اعلام کرد "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری این کشور می تواند "نسخه وارونه نیکسون" باشد و به سبک و سیاق خودش با "کارت چین" وارد زمین بازی با آمریکا شود.
"ریچارد نیکسون" رئیس جمهور سال های قبل آمریکا، در قبال دو دشمن اصلی کشور شامل روسیه و چین؛ یک استراتژی خاصی را دنبال می کرد بر این مبنا که این دو را به جان هم انداخت.
تا همین اواخر کاخ سفید در خصوص روابط روسیه - چین همیشه قالب ذهنی اش این بود که این دو با هم ازدواج سیاسی کرده اند و به آسودگی دارند با هم زندگی می کنند و زندگی شان هم اثر قابل توجهی بر روی منافع آمریکا ندارد. اما این روند از سال ۲۰۱۴ میلادی تغییر کرد.
در سال ۲۰۱۴ روسیه به اوکراین تجاوز کرد و متعاقب آن؛ کشورهای غربی روسیه را تحریم کردند. چین و روسیه که از جهاتی درد مشترک داشتند، با یکدیگر همصدا شدند و به تخریب ارزش های دموکراتیک غرب برخاستند و این بار به طور جدی تلاش کردن خودشان را به عنوان جایگزین های آمریکا در رهبری جهان در دوران پسا جنگ سرد جا بزنند.
این هدف مشترک، از چین و روسیه متحدانی استراتژیک ساخت و این دو را روز به روز به هم نزدیکتر کرد.
این ترتیبات، دیگر موقتی نیست و دائمی شده است و به یک چالش سخت برای آمریکا بدل شده است.
"جان آرکیلا" استاد "دانشگاه علوم دریایی در "مونترری" کالیفرنیا اخیراً تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و در گزارش خود آورده است: "نظام جهانی و قدرت نفوذ آمریکا بر آن، کاملاً واژگون خواهد شد اگر؛ مسکو و پکن از این هم بیشتر به هم نزدیک شوند".
مقامات پنتاگون و سایر تحلیلگران سیاسی و نظامی هم در تهیه این گزارش مشارکت داشته اند.
تراز تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۸ افزون بر ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است که ۳۰ درصد بیشتر از سال ماقبل آن است. این افزایش مبادلات تجاری دو کشور، یک دهن کجی بزرگ به کشمکش تجاری آمریکا با چین است.
این موضوع از نکات مهم مورد بحث در سفر ماه گذشته " شی جی پینگ" رئیس جمهوری چین به مسکو بود و پوتین در دیدار با شی از بابت آن تشکر کرد.
در آن سفر؛ دو طرف توافقنامه های زیادی با یکدیگر امضا کردند. پیش از سفر، رئیس جمهوری چین، پوتین را "بهترین و دوست داشتنی ترین دوست خود" نام برده بود.
از سال ۲۰۱۳ به این سو؛ دو رهبر تا به حال بیشتر از ۳۰ بار با هم ملاقات کرده اند. روسیه چندی پیش موافقت کرد که تازه ترین تکنولوژی نظامی خود را به چین بفروشد. فروش موشک های سطح به هوا "اس -۴۰۰" و جت های جنگنده "سو-35" SU-35 از جمله این تسلیحات پیشرفته است.
چین و روسیه بیشتر از یک دهه است که با هم رزمایش های مشترک برگزار می کنند. در سال ۲۰۱۲ و پاییز گذشته هم دو کشور در منطقه سیبری رزمایش دریایی مشترک برگزار کردند. روسیه این رزمایش دریایی را بزرگ ترین رزمایش جنگی که ظرف دهه های گذشته در "سیبری" شرقی برگزار شده است، خواند.
دو کشور به دنبال برنامه ریزی تمرین های نظامی مشترک بیشتری در آینده هستند.
یخ روابط دو کشور سالهاست که شکسته است و فرصت های تازه ای در عرصه اکتشاف نفت و گاز ایجاد شده است. محققان دو کشور اخیراً موافقت کردند یک مرکز مشترک تحقیقات را در "قطب" بگشایند.
در سازمان ملل؛ دو کشور غالباً در خصوص موضوعات مربوط به ایران و کره شمالی؛ همواره مواضع شان همسو بوده است.
در خاورمیانه، هر دو کشور مدتی است که در این منطقه فعال شده اند. روسیه هدفش این است جایگاه قدیمی خود به عنوان یکی از قدرت های بزرگ منطقه را احیا کند. چین هم دارد می کوشد رابطه اش را با تولیدکنندگان انرژی از جمله ایران گسترش دهد.
در نامه سفید پنتاگون و هم در گزارشی که "مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل" آن را تهیه کرده هشدار داده شده است: "آمریکا و متحدانش تعلل می کنند و نشسته اند و کاری انجام نمی دهند و جلوی تلاش های روسیه و چین که دارند با تاکتیک "منطقه خاکستری" منطقه را بی ثبات می کنند، نمی گیرند.
تاکتیک "منطقه خاکستری" مشتمل است بر عدم دخالت نظامی و توسل به نیروهای نیابتی؛ زور و منگنه سیاسی و اقتصادی، دروغ پراکنی، عملیات سایبری، و تکنولوژی پارازیت انداختن بر روی ماهواره های آمریکایی".
پوتین در نطق "وضعیت کشور" خود در ماه فوریه، اطمینان داد که رابطه با چین موجب تقویت امنیت روسیه می شود و به موازات آن کشور شاهد خوشبختی و سربلندی می شود. وی به خصوص به اهمیت این موضوع اشاره کرد که لازم است برنامه روسیه برای تاسیس "اتحادیه اقتصادی اوراسیا" با طرح بلندپروازانه "ابتکار کمربند و جاده" چین همصف بشود. ابتکار "کمربند و جاده"؛ برنامه زیرساختی حاشیه ای چین است و با این هدف طراحی شده است که چین را به آسیا، آفریقا و اروپا متصل کند.
و اما در درازمدت، این چین است که در راه تحقق اهداف آمریکا چالشی بزرگتر خواهد بود؛ نه روسیه.
چین با مسیری که در حوزه های اقتصادی، نظامی و تکنولوژی می پیماید و با مدل ساختار استبدادی حکومتش، به مراتب برای آمریکا چالش برانگیزتر است تا روسیه.
حق با ترامپ است که سعی می کند با روسیه روابطی صمیمانه برقرار کند تا از این طریق، مسکو را از چین دور کند.
اما این رویکرد نه تنها مفید فایده نیفتاده، بلکه ناپسند و در موارد عدیده ناقض منافع و ارزش های آمریکا بوده است.
آمریکا فقط وقتی می تواند با یک قدرت خصم رابطه ای گرم داشته باشد که ارزش های دموکراتیک خود را زیر پا بگذارد.
البته در دوران جنگ سرد هم مقاطعی پیش می آمد که آمریکا و شوروی البته فقط در یک جنبه با هم رابطه ای حسنه داشتند. اما در سایر ابعاد، این دو همیشه دشمن هم بوده اند و رابطه شان با هم همیشه خصمانه بوده است.
در زمینه همکاری در فضا؛ آمریکا و روسیه می توانند همکاری هایشان را توسعه دهند. برای دسترسی به "ایستگاه فضایی بین المللی"؛ آمریکا همچنان وابسته به موشک های روسیه است.
در حوزه قطب شمال؛ این دو کماکان می توانند از نزدیک با هم کار کنند. هر دو کشور عضو "شورای قطب شمال" هستند و از حیث حقوقی با هم نشسته اند و مذاکره کرده اند و از حیث حقوقی بطور الزام آور با هم به توافق رسیده اند که عملیات اکتشاف، تحقیقات، امداد و نجات؛ و پاسخ به نشت نفت در این قلمرو را حکمرانی کنند.
این دو می توانند آن همکاری که در گذشته با هم در زمینه کنترل سلاح داشتند را احیا کنند. دو طرف به خصوص می توانند "پیمان استارت جدید" را تمدید کنند.
ظرف هفته های گذشته مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا دو بار با همتایان روس خود دیدار کرده اند که یک مورد آن چهارشنبه گذشته در ژنو بود. البته هیچکدام از این ملاقات های رو در رو علامت آن نیست که دو کشور در زمینه کنترل سلاح و یا سایر موضوعات مهم فیمابین پیشرفتی داشته اند.
یک حقیقت کاملاً قطعی است؛ چین و روسیه؛ با توجه به تاریخشان؛ هیچوقت نمی توانند با هم "ائتلاف" رسمی تشکیل دهند.
به گزارش ایرنا بنابر گزارش نیویورک تایمز، چین و روسیه؛ در هیچ جنگی و در هیچ رقابت ایدئولوژیک با هم همصف نبوده اند و این دو عنصر؛ همیشه عامل جدایی میانشان بوده است. الآن هم که شرکت در مسابقه اعمال نفوذ بر حوزه های "اوراسیا"، آسیای مرکزی و حوزه قطب شمال (آرکتیک)؛ میان این دو کشور جدایی انداخته است.
دو کشور در اکثر موضوعات، راه مستقل خودشان را می روند و مسیرهایشان با هم یکی نیست.
اما با مشخصاتی که برشمرده شد؛ امکان تشکیل یک ائتلاف میان روسیه و چین؛ محتمل به نظر نمی رسد.
چین؛ یک قدرت رو به ظهور است. یک شریک مسلط است. روسیه؛ یک قدرت رو به افول است.
چین؛ دومین اقتصاد بزرگ دنیاست. روسیه؛ حتی جزء ۱۰ اقتصاد برتر دنیا هم نیست.
با تمام این اوصاف؛ امکان اینکه اهداف مشترک دو کشور روز به روز بیشتر بشود؛ وجود دارد. به تبع آن؛ منافع غرب هم روز به روز بیشتر از گذشته در معرض تهدید قرار می گیرد.
آمریکا باید چه کند؟ آمریکا لازم است؛ همه متحدان دموکراتیک خودش را به صف کند؛ نه آنکه ایشان را بترساند و از خودش دور کند.
آمریکا لازم است؛ دیدگاهی مطمئن و قابل اتکا از مدل سیاسی و اقتصادی مختص به خودش را طرح ریزی کند.