العالم - تحلیل روز
واکنش ملت ایران در مقابل این تصمیم هم مثل واکنش هر ملت دیگری در هر کجای این دنیاست. توده مردم ایران مثل هر ملت آزاد دیگر در نظام دموکراتیک به محض احساس فشار اقتصادی به این موضوع واکنش نشان داد و یکی از نمودهای این واکنش در نظام آزاد دموکراتیک شرکت در تظاهرات است؛ آنها آمدن به خیابان ها و تظاهرات را سریع ترین راه برای رساندن صدای خود به گوش دولت می دانند.
اما همان طور که پیش بینی می شد این بار هم می شد نمونه ها و نمودهایی از مداخله آشکار آمریکا در امور داخلی ایران را مثل هر کشور دیگری که با سیاست های سلطه جویانه آمریکا مخالف است، در این تظاهرات مشاهده کرد.
یکی از این نمودها، حضور عناصر نقابدار بودند که به طور سازمان یافته و حساب شده ای به سرعت در صحنه حاضر شدند و سعی می کردند اعتراض آرام و مسالمت آمیز مردم را به خشونت و تخریب اموال عمومی و حمله به پمپ بنزین ها و بانک ها و پادگان های ارتش و کلانتری ها بکشانند و باز فتنه ای را به پا کنند که تر و خشک را با هم می سوزاند.
سرعت ظهور نقابداران به طور هم زمان در همه شهرهایی که شاهد تظاهرات بودند و روش های یکسان آنها در حمله به اهداف مشابه و فتنه انگیزی به گونه ای بود که مراجع امنیتی ایران به سرعت دست آنها را خواندند و دریافتند که این آشوب ها، واکنش طبیعی به طرح افزایش قیمت بنزین نیست بلکه نقشه ای حساب شده و از پیش طراحی شده از سوی طرف هایی است که پشت همه آشوب ها و ناآرامی هایی بوده اند که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز در ایران رخ داده است.
دومین شاهد، که دست فتنه گران را رو می کند و مثل شاهد اول همیشه در تمام حوادث در ایران بوده است، پدیده جنگ روانی است که توسط اختاپوس رسانه ای با حمایت مالی آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی بر افکار عمومی ملت ایران تحمیل می شود؛ به این امید که با توسل به دروغ و فریب و نیرنگ و پخش شایعات و جعل خبر و عکس، بین ملت و نظام تفرقه بیندازد. معمولا شبکه هایی چون "بی بی سی"، "من و تو"، "صدای آمریکا"، "العربیه"، "الحدث" و "ایران اینترناسیونال" بخش هایی از این اختاپوس رسانه ای را تشکیل می دهند.
ای کاش کشورهایی که در این قبیل فتنه ها دست دارند به رسانه های وابسته به خود توصیه می کردند که دست از پرداختنن به موضوع تظاهرات در ایران بردارند چون ایرانی ها از آنجا که نی دانند که این رسانه ها از کجا تغذیه می شوند معمولا به اخبار و برنامه های آنها به دیده تردید و سوء ظن می نگرند.
سومین شاهد، پدیده مداخله آمریکا و اشک تمساح مسئولین این کشور برای ملت ایران است. این اشک نه تنها بر صورت پمپئو، وزیر خارجه جاری شد بلکه همه کارکنان کاخ سفید و ترامپ هم حمایت و همبستگی خود را با ملت ایران اعلام کردند و فراموش کردند که این ملت همان ملتی است که ترامپ از نخستین روز ورود خود به کاخ سفید، گرسنه و فقیر کردنش را در رأس اولویت های خود قرار داد. حال آنکه بهتر بود که اصلا موضعی در این خصوص اتخاذ نمی کردند چون از آنجا که اساسا نماینده شبکه های فتنه گر آمریکایی، سعودی و اسرائیلی هستند، با این کار فقط به نقشه اربابان خود لطمه می زنند.
این سه شاهد، نقش چشمگیری در فروکش کردن روند اعتراضات دارند زیرا کسانی که به طور مسالمت آمیز وارد تظاهرات شده اند، به محض اینکه متوجه دست های پنهان برای برهم زدن ثبات و آرامش کشورشان می شوند خیابان را ترک کرده و به خانه بر می گردند. آتش زدن بانک ها و پمپ بنزین ها و تأسیسات دولتی و حمله به نیروهای امنیتی و کلانتری ها نمی تواند کار شهروندانی باشد که صرفا به بالا رفتن قیمت بنزین اعتراض دارند.
این اولین باری نیست که آمریکا به خیال تحمیل سناریوی تکراری و کهنه خود یعنی فشار اقتصادی بر ملت ها برای قرار دادن آنها در مقابل دولتشان، سعی می کند ملت ایران را آزمایش کند؛ با اینکه همه نقشه های آمریکا طی چهار دهه گذشته برای ملت ایران به بن بست رسیده است اما سرخوردگی دولت های آمریکا به خصوص دولت فعلی از ناکارآمدی ترفندهای گذشته آن را به تکرار آزمایش های پیشین خود واداشته است چرا که هیچ راه چاره دیگری در قبال این ملت برایشان نمانده است و همین یادآور این مثل معروف است که "آزموده را آزمودن خطاست".
سعيد محمد - العالم