العالم - تحلیل روز
اصولا این رابطه مبتنی بر اصل "امنیت" در مقابل "نفت" بوده و خارج از این چارچوب، قابل بررسی نیست. مبانی این نوع رابطه در سال 1945 با امضای توافقنامه "کوینسی" بین ملک عبد العزیز و فرانکلین روزولت گذاشته شد.
در آن زمان روزولت در بازگشت از کنفرانس یالتا – که به منظور تقسیم غنایم جنگ جهانی دوم بین آمریکا و شوروی و انگلیس برگزار شده بود- با ارسال یادداشتی برای ملک عبد العزیز، وی را به منظور امضای توافقنامه ای، به عرشه ناو جنگی آمریکایی "یو اس اس کوینسی" دعوت کرد.
نحوه احضار عبد العزیز و امضای توافقنامه یادشده، به خودی خود پرده از ماهیت رابطه بین (قدرت) یعنی واشنگتن و (نفت) یعنی ریاض بر می دارد. این ماهیت و نوع رابطه تا امروز تغییر نکرده است.
ماهیت اصلی این رابطه پس از گذشت 75 سال تغییری نکرده است بلکه ابعاد تازه تر و متفاوتی مربوط به شخصیت طرفین توافقنامه و ماهیت و نوع حمایتی که قرار است بر اساس این توافقنامه عرضه شود به آن اضافه شده است؛ امروز در چارچوب این توافقنامه شاهد ظهور دو نام دیگر یعنی دونالد ترامپ و محمد بن سلمان هستیم کما اینکه اسم "بلک واتر" به این جمع اضافه شده است.
در ژانویه 2017 دونالد ترامپ افراطی و جنجالی، ریاست جمهوری امریکا را به دست گرفت. کمتر از دو ماه بعد، محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولی عهد عربستان به آمریکا سفر کرده و با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد. این دیدار پایه گذار روابطی بر مبنای روح توافقنامه کوینسی منتها با قواعد و اصول جدید شد. بن سلمان به هر طریقی که ممکن است باید به تخت پادشاهی برسد؛ او ترامپ را بهترین وسیله برای رسیدن به این هدف دید.
گزارش ها حکایت از آن دارد که بن سلمان در دیدار ماه مارس خود با ترامپ به بررسی موضوع تخت پادشاهی پرداخته و در ازای پرداخت میلیاردها دلار به ترامپ، درباره این هدف توافق کردند. ترامپ در سفر به ریاض این مبلغ را به دست آورد.
دو ماه پس از این دیدار، ترامپ در اولین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا در مه همان سال وارد عربستان شد. بن سلمان، اولین کسی بود که از این سفر سود برد. وی در این سفر خود را بیش از پیش به جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ نزدیک کرد و کوشنر نیز بعدها نقش اصلی را در نزدیک کردن وی با رژیم صیهیونیستی ایفا کرد.
فقط 12 روز پس از سفر ترامپ به عربستان، بن سلمان شروع به اجرای نقشه خود برای رسیدن به هدف کرد؛ او محمد بن نایف، ولی عهد وقت را مجبور به کناره گیری کرد و خود را به عنوان ولی عهد معرفی کرد. 5 ماه بعد با بازداشت ده ها تن از امرا و بازرگانان و مقامات سعودی به بهانه مبارزه با فساد، مرحله دوم نقشه خود را عملی کرد. در حقیقت او با اجرای این مرحله هر کسی را در داخل خاندان سلطنتی که ممکن بود مانعی در مقابل رسیدن به تخت پادشاهی باشد، از میان برداشت.
بن سلمان به خوبی می دانست که سیاست ها و حرص وی برای رسیدن به پادشاهی به هر قیمتی، به طور قطع منجر به دشمن تراشی علیه وی در خاندان سعودی می شود لذا نمی توانست به دستگاه های امنیتی آل سعود اطمینان کند و این چنین بود که به متحد آمریکایی اش روی آورد.
گزارش ها حکایت از آن دارد بن سلمان شرکت های مستشاری آمریکایی را به خدمت گرفته و دفاتری برای آنها در کاخ های خود دایر کرده است تا هر لحظه بتواند از خدمات مشاوره ای آنها استفاده کند. در این راستا، خطرناکترین کار او تأسیس ارتش سایه برای حفاظت از خود و اجرای دستوراتش بود و شرکت بدنام "بلک واتر" بهترین گزینه برای تحقق این هدف بود.
شرکت "بلک واتر" به همراه "اریک پرینس"، بنیان گزارش، تاریخی سیاه در عراق دارد و متهم به ارتکاب جنایات جنگی در این کشور است. نکته جالب توجه این است که خواهر اریک پرینس، به نام "بیتسی دیووس"، وزیر آموزش و پرورش دولت ترامپ است.
این شرکت که بعدها به "آکادمی" تغییر نام داد، بارها به دستور بن سلمان دست به اقداماتی زده است که یکی از آنها بازداشت و شکنجه امرای سعودی در هتل ریتز بود. گزارش ها و منابع دیگر حکایت از آن دارند که عناصر بلک واتر، "عبد العزیز فغم"، محافظ شخصی ملک سلمان را در سپتامبر سال گذشته به قتل رسانده اند.
بازداشت امرایی چون احمد بن عبد العزیز و محمد بن نایف و نواف بن نایف و عده ای دیگر – که پریروز انجام شد – نیز بخشی از نقشه بن سلمان بوده است و شاید آخرین مرحله از مقدمات پادشاهی بن سلمان باشد و به زودی بن سلمان خود را پادشاه عربستان معرفی کند. گواه این مدعا هم این است که به لحاظ قانونی احمد بن عبد العزیز تنها و بارزترین شخصت در داخل خاندان آل سعود بود کما اینکه محمد بن نایف هم روزگاری قدرتمندترین مرد در عربستان بود و در دوره زمامداری اوباما، گزینه اول آمریکایی ها محسوب می شد.
شاید بن سلمان فهمیده باشد که باید زمان را دریابد و قبل از آنکه تغییر ناخوشایندی در سیاست آمریکایی ها درنوامبر آینده رخ دهد، ضربه آخر را وارد کند. زیرا در نوامبر آینده ممکن است با خروج ترامپ از کاخ سفید، دموکرات ها فرصت را برای تصفیه حساب با بن سلمان و قتل جمال خاشقچی مغتنم بشمارند.
بر این اساس بن سلمان می کوشد حتی به قیمت تغییر قواعد رابطه با واشنگتن و ترامپ جنجالی، نقشه خود را تا آخر اجرا کند و به تخت پادشاهی بنشیند. این حرکت ممکن است مبانی روابط عربستان و آمریکا را به هم ریخته و از اصل "امنیت و حمایت نظامی در ازای انرژی" به اصل "امنیت بلک واتری در ازای میلیاردها دلار پول مفت" تغییر ماهیت دهد.
حال سئوال مهم این است که آیا بن سلمان توانسته است همه مخالفان و رقبا را سرکوب کند یا اینکه یک حرکت پیش بینی نشده می تواند سمت و سوی حوادث را در جهت خلاف نظر و رضایت ولی عهد، تغییر دهد؟