العالم - ایران/ سیاسی
زیاد نخاله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین در گفتگوی تفصیلی با شبکه العالم به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی، درخصوص مسائل مختلفی همچون جایگاه سردار شهید در جبهه مقاومت و نقش ایشان در پیروزی های این جبهه، آموزش مبارزان فلسطینی، روابط گرم حاج قاسم با همه گروههای فلسطینی و آینده مسیر مبارزه با دشمن صهیونیستی سخن گفت.
خلاصه مهمترین نکات مطرح شده در این گفتگو:
-حاج قاسم همه جهان را به خود مشغول کرده و قلب محور مقاومت بود.
-ایشان طی بیست سال گذشته، ثابت کرد بهترین فرد برای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه است.
-به اندازه ای متواضع و راحت بود که در روابط با ایشان هم جنبه رسمی، هم شخصی و هم جنبه انسانی روابط حفظ می شد.
-با هر شخصیت مقاومت فلسطین که دیدار می کرد، درباره فلسطینی ها و زندگی آنان و امور داخلی و اوضاع مقاومت و حتی مسائل معیشتی آن ها سوال می کرد.
-با ایشان به حدی احساس نزدیکی می کردیم که وقتی به تهران می رفتیم، ما را به منزلش دعوت می کرد تا در کنار خانواده اش بر سر یک سفره غذا بخوریم.
-حاج قاسم نقشی فراتر از مقاومت در همه جبهه ها ایفا کرد.
-به جنبه های نظامی و آموزش مبارزان فلسطینی اهمیت ویژه می داد، تجربه های جنگی خود را در اختیار ما قرار می داد و در ساخت سلاح فلسطینیان کمک موثر می کرد.
-با امکاناتی که اکنون ما در غزه می بینیم، می توان برای زمان طولانی با اسرائیل مقابله کرد.
-قدس همواره در قلبش بود، اعتقاد راسخ دارم تمام نبردهایی که در منطقه انجام داد، نوک پیکانش ابتدا به طرف قدس و حفظ مقاومت بود.
-مانند ما اعتقاد داشت که موجودیت اسرائیل با شکل فعلی و به عنوان یک حکومت، تهدیدی برای تمام منطقه است.
-موشکهایی که به نوار غزه رساند اولین موشکهایی بود که به طرف تل آویو شلیک شد.
-حاج قاسم نقشی اساسی در زمینه تشویق فلسطینیان به موشک باران پایتخت رژیم صهیونیستی داشت.
-فلسطینیان الان انواع موشکها را می سازند این نتیجه تجربه ای است که به خاطر تصمیمهای حاج قاسم کسب کرده اند.
-حاج قاسم شخصی مناسب در مکان مناسب و زمان مناسب بود.
-در کنار شهیدمغنیه و سید،حسن بخشی اساسی از نبرد علیه اسرائیل بود.
-در نبردهای طولانی که مقاومت در فلسطین در آن شرکت داشت، پیگیر مبارزه بود.
-در عراق بود یا در تهران یک دقیقه از پیگیری فعالیتهای رزمندگان به ویژه در فلسطین غافل نشد.
-حاج اسماعیل قاانی در تمام این موارد حضور داشتند و دور از این پرونده نیستند.
-زمانی خواهد رسید که درباره تمام برادرانی سخن خواهیم گفت که به حاج قاسم کمک می کردند و در کنارش و در کنار ما بودند.
-ما حاج قاسم را از دست دادیم اما نهضت عظیمی در ملت ایران ایجاد شد که در تایید حاج قاسم و مقاومت وی عینیت یافت.
-حضور میلیونی در مراسم تشییع حاج قاسم نشان داد آرزوی ترامپ برای شکستن روحیه مقاومت بیهوده بوده است.
-طی سالهایی که ما حاج قاسم را میشناختیم او حاضرِ غایب بود؛ گویی هنوز در همه جلسات ما حاضر است.
-هر چند روابطش با حماس و جهاد اسلامی ویژه بود، با این حال، این بدان معنا نیست که او دیگر گروههای فلسطینی را نادیده میگرفت بلکه بر عکس، او به ارتباط و دیدار با آنها تأکید میکرد.
-اعتقاد برخی در فلسطین به همزیستی با اسرائیل است که کاملاً غلط است.
-اسرائیل چگونه میتواند از کرانه باختری چشم بپوشد در حالیکه بیش از یک میلیون اسرائیلی در این منطقه و 300000 صهیونیست در قدس ساکن هستند.
-از دید عقل و منطق، چیزی به نابودی کامل رژیم صهیونیستی نمانده است.
-ساکنین اسرائیل اگر هم اختلافی بین خود داشته باشند درباره نحوه تأمین شرایط زندگی و رفاه در جامعه خود است.
- در سطوح سیاسی حتی یک صهیونیست هم در فلسطین پیدا نمی شود که بگوید کرانه باختری متعلق به فلسطینی هاست. بنایراین ما با چالش بزرگی رو به رو هستیم.
-من معتقدم که مبارزه هم مثل نماز بر ما واجب است.
- بدون تردید حاج قاسم، همیشه پرچم برافراشته مقاومت بوده و خواهند بود.
در ذیل مشروح این گفتگو آمده است؛
العالم : نظر شما راجع به شهید قاسم سلیمانی ، این فرمانده عملیاتی چیست و روابط شما با ایشان چطور بود؟
زیاد نخاله: در ابتدا، باید بگویم که ما در آستانه اولین سالروز شهادت حاج فاسم سلیمانی هستیم ، مردی که همه جهان را به خود مشغول کرده و قلب محور مقاومت بود و مورد احترام و تقدیر همه محور مقاومت و نیز در همه میدان های نبرد و من معتقدم که از چهل سال پیش، ایشان در عرصه حاضر بوده و به خوبی آزمایش شده است تا به درجه شهادت نائل گردید.
بدون تردید، حاج قاسم، شخصیتی برجسته در همه زمینه ها اعم از عملی و ایدئولوژیک بود، بدین معنا که هم به مقاومت باور و ایمان داشت و هم در مسیر مقاومت فعالیت می کرد و قدم برمی داشت و هم در زمینه روحی و معنوی، تا جائیکه تعلق وی به خداوند متعال به حدی بود که گمان می رفت که وی یک صوفی است.
العالم : آیا شما با حاج قاسم روابط شخصی داشتید؟
زیاد نخاله: بدون شک، هنگام کار، و طی سال های طولانی ، شناخت خوبی از ایشان پیدا کردیم، من یادم میاید که از بیش از بیست سال پیش از وقتی که ایشان مسئولیت نیروی قدس را برعهده گرفت، وی را می شناسم و وی به قضیه فلسطین اهمیت بسیاری می داد و موضوع فلسطین را اصلی ترین موضوع امت اسلامی می دانست و این توجه و اهتمام ایشان در راستای موضع جمهوری اسلامی ایران بود و برداشت شخصی حاج قاسم نبود، ولی ایشان هم طی بیست سال گذشته، ثابت کرد بهترین کسی است که می توانست نماینده جمهوری اسلامی ایران در این زمینه باشد وبدون تردید، افراد می توانند نقش مهم و برجسته را ایفا کنند، وی فردی با شخصیت استراتژیک بود و باور زیادی به آرمان فلسطین و تهدیدی که از ناحیه اسرائیل به عنوان دشمن اصلی این امت و منطقه متوجه این آرمان است، دارد و باور وی به لزوم آزادسازی قدس، باوری اعتقادی بود .. همه این ها عوامل یا عاملی اساسی درعملکرد وی در خصوص قضیه فلسطین و ارتباط وی با همه گروه های مقاومت بود. حاج قاسم، مردی با شخصیتی خاص بود.
العالم : دکتر درباره این موضوع بعدا صحبت خواهم کرد، اما وقتی که از روابط شخصی صحبت می کنید، ناگزیر باید مواضع و مسائلی وجود داشته باشد که توجه شما را در رابطه با سپهبد سلیمانی به خود جلب کرده است، خوشحال می شویم اگر درباره این ویژگی های شناخته نشده برای ما بگویید.
زیاد نخاله: درباره ویژگی های انسانی، مسائل گسترده و زیادی وجود دارد، یعنی گاهی شما برخی از مسئولان را می بینید و روابط شما با آن ها درحد روابط رسمی حفظ می شود، ولی بدون تردید، حاج قاسم، مردی با شخصیت خاص بود و به اندازه ای متواضع و راحت بود که در روابط با ایشان هم جنبه رسمی، هم شخصی و هم جنبه انسانی روابط حفظ می شد.
همه این ها با هم وجود داشت. از این رو، ما چند بار با یکدیگر دیدار کردیم و وی در زمینه روابط شخصی، تمایل داشت که روابط دوستانه و برادرانه بین ما وجود داشته باشد، تا جائیکه چند بار با هم فوتبال بازی کردیم و چند بار هم با هم شب نشینی های طولانی داشتیم.
در این جا و در این فرصت، یک مساله را در رابطه با جنبه انسانی به خاطر می آورم .. یک بار ، با هم به سفر رفته بودیم و ایشان درکنار من داخل هواپیما نشسته بود و همه مسافران هواپیما از نیروهای سپاه پاسداران بودند، نوع رفتار حاج قاسم با همه مسافران و نیز رفتار آنان با ایشان، به حدی دوستانه بود که توجه من را به خود جلب کرد. یکی از برادران افسر که فکر می کنم مردی مسن بود، نیز همراه با دخترش در هواپیما بود، ناگهان دیدم که حاج قاسم، دستبندی را از داخل کیفش خارج کرد و آن برادر را به همراه دخترش صدا کرد و دستبند را به دختر وی هدیه داد، این مساله توجه من را جلب کرد و از ایشان پرسیدم ، چطور می توانید که برای همه مناسبت ها و فرصت ها آماده باشید.
وی تمایل زیادی به دادن هدیه داشت، چه انگشتر چه تسبیح یا چیز دیگر، از این رو، من متوجه میزان حسن دقت و توجه و آمادگی ایشان شدم تا جائیکه به فکرش رسیده بود که در هرلحظه ممکن است فرصتی این چنینی برای اهدای هدیه پیش بیاید.
بعدا متوجه شدم که این دختر به تازگی ازدواج کرده و حاج قاسم به دنبال فرصتی بوده تا به ایشان هدیه ای برای ازدواجش بدهد و درهواپیما این فرصت پیش آمده بود که این هدیه را به دختر بدهد. این جنبه انسانی را کمتر می توانید در میان فرماندهانی ببینید که همه هم و غم آنان، میدان جنگ است، به ویژه اینکه جبهه های بسیاری است که قلب در آن جا آرامش پیدا می کند و وی روزانه مسائل آن ها را دنبال می کند.
ما از فرصت این سفر با هواپیما، درباره موضوع فلسطین و هم وغم هایی که مقاومت با آن مواجه است، سخن گفتیم ، با وجود اینکه معمولا همیشه ایشان را ملاقات می کردیم ، اما در سال اخر، ایشان در زمینه های متعدد مشغولیت های بسیار داشت، ولی زمانی بود که همه هم وغم ایشان فلسطین بود و ایشان همه وقت و توجه خود را صرف آن می کرد، به شکلی که یک هفته نبود که ما با هم ملاقات نداشته باشیم یا در دمشق یا در بیروت یا در تهران.. بعدها این دیدارها کم تر شد و در نتیجه تعدد جبهه ها، فاصله ها زیاد شد و حضور دائم ایشان کمتر شد و من به هیچ وجه شک ندارم که ایشان 90 درصد از وقت خود را صرف جبهه های جنگ می کرد و 10 درصد بقیه وقتش را در دفاتر می گذراند و صرف امور اداری می کرد.
سردار سلیمانی نقشی فراتر از مقاومت در همه جبهه ها ایفا کرد
العالم: طبیعتا وقتی که روابط میان شما و شهید سلیمانی، این قدر صمیمی و خوب بوده، این شخصیت به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه باید بر دبیر کل جنبش جهاد اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین جنبش های مقاومت در برابر رژیم اشغالگر تاثیر گذاشته باشد، بیشترین چیزی که از شخصیت ایشان در وجود شما تاثیرگذار بود، چه بوده است؟
زیاد نخاله: بدون تردید، من و برادرانم، اهمیت این مرد را چه از نقطه نظراتش و چه از قدرت تحلیل مسائل استراتژیک در منطقه و نیز از احساس و تعلق و وابستگی ایشان به فلسطین و قدس متوجه می شدیم، وی همواره درباره مبارزان فلسطینی سوال می کرد و به آن ها توجه می کرد و اسامی زیادی بودند درمیان فلسطینی ها و نیروهای مقاومت که ایشان آن ها را حفظ کرده بود و به آن ها اهمیت می داد و با هر شخصیت مقاومت فلسطین که دیدار می کرد، درباره فلسطینی ها و زندگی آنان و امور داخلی و اوضاع مقاومت و حتی مسائل معیشتی آن ها سوال می کرد. از این جهت، شما همیشه نسبت به ایشان احساس نزدیکی می کردید.
با ایشان به حدی احساس نزدیکی می کردیم که وقتی به تهران می رفتیم، ما را به منزلش دعوت می کرد تا در کنار خانواده اش بر سر یک سفره غذا بخوریم. همان طور که برادرانمان گفته اند، این مساله کمتر اتفاق می افتد که با فلسطینی ها و با برادرانمان در حزب اله اتفاق بیافتد، من نمی دانم که با بقیه چطور بود، اما همه برادرانش، میزان علاقه و توجه شخصی ایشان به فلسطینی ها را احساس می کردند، آنها هم این طور احساس می کردند که وی از جمله معدود اشخاصی است که تا این حد به انها توجه می کند و به ندرت می توان چنین چیزی را در وجود فرماندهی در جایگاه و موقعیت ایشان دید.
منظورم این است که شما از مردی سخن می گوید که شاید از معدود افرادی در جمهوری اسلامی باشد که نقشی فراتر از مقاومت در همه جبهه ها ایفا کرد، اما اهمیت این فرد در نقطه نظرات استراتژیکش همان طور که گفتم و نیز درسخنانش وقتی که درباره تحلیل سیاسی نقطه نظراتش و نیز درباره ماهیت جغرافیای کل منطقه درنفوذ امریکا و نحوه مقابله با امریکا و نیز مقابله با نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه سخن می گوید، نمایان می شود.
العالم: در اینجا می خواهم درباره نقش شهید قاسم سلیمانی در حمایت از مقاومت سوال کنم ، نحوه تعامل شهید با مقاومت و حمایت تسلیحاتی و موشکی و نیز نقش ایشان در نصیحت و ارشاد و مشاوره نظامی چگونه بود؟
زیاد نخاله: میتوانیم بگوییم که ویژگی که حاج قاسم داشت ... می توان گفت که کشوری مانند جمهوری اسلامی ، به مبارزان فلسطینی، کمک های انسان دوستانه می کند و امکانات مادی را در اختیار آنان قرار می دهد، اما بخش مهمی از این توجه، اهمیت به جنبه نظامی و آموزش مبارزان و دادن تجربه جنگی و ساخت سلاح به آنان است و با توجه به نظارت های ایشان می توانم بگویم که جمهوری اسلامی در کمک به مبارزان فلسطینی، کم نگذاشته است. با امکاناتی که اکنون ما در غزه می بینیم، می توان برای زمان طولانی با اسرائیل مقابله کرد.
العالم : آیا وی این ویژگی ها را با دقت و حتی در اردوگاه های آموزشی دنبال می کرد؟
زیاد نخاله: از همه جزئیات ملال آور .. ایشان گاهی وقت ها همه چیز را پی گیری می کرد، حتی به غذای نیروها در اردوگاه های آموزشی توجه داشت و به سطح آموزش و نوع و کیفیت آموزش توجه می کرد.وقتی از فلسطینی ها سخن می گوییم، منظور متخصصان بخش صنعت نیستند، ولی حتی اگر تا حدودی هم مهارت داشتند، به این مساله توجه می کرد که آن ها دوره های آموزشی گسترده ببینند تا قدرت ساخت موشک و ساخت بمب و این سلاح ها را که شاید به سال های زیاد زمان و به مهندسان و کارشناسان اکادمیک نیاز داشته باشد، پیدا کنند.
قطعا، با امکاناتی که اکنون ما در غزه می بینیم، می توان برای زمان طولانی جنگ با اسرائیل مقابله کرد، این مهارت ، بیهوده نبوده است ، بلکه نتیجه تلاش های گسترده حاج قاسم بوده است که باعث شده است که مبارزان فلسطینی به چنین مهارت هایی با این هدف دست پیدا کنند.
العالم : یکی از این نتایج، مهارتی است که حاج قاسم سلیمانی به گروه های مقاومت منتقل کرد و در مکان یا موقعیت مشخصی جلوه گر شد.
زیاد نخاله: قطعا، وی شخصا آموزش نمی داد، اما دستورات لازم را برای پی گیری مسائل به متخصصان امور می داد.
حاج قاسم نقشی اساسی در تشویق فلسطینیان به موشک باران تلآویو داشت.
العالم : آیا طرحی از طرح هایی که مثلا ایشان وضع کرده، بوده که اجرایی شود؟
زیاد نخاله: حتما، بالطبع تمام این تصورات به این معنی است که چیزی بدون دستور مستقیم از وی و پیگیری اش وجود ندارد، به کجا رسیدند، نتایج چه بود، او تمام اینها را پیگیری می کرد، علاوه بر طرحهای استراتژیک که در اصل با رساندن موشک و تسلیحات به نوار غزه آغاز شد، این مانند معجزه بود و در سطوح فنی، امنیتی و امکانات بسیار پرهزینه بود اما انجام شد. وی شخصا در این زمینه تلاش کرد، به کشورهای مختلف سفر کرد، طراحی کرد و قواعدی را برای رساندن این سلاح تدوین کرد، و عملا این تسلیحات رسید، موشکهایی که به نوار غزه رساند اولین موشکهایی بود که به طرف تل آویو شلیک شد. یعنی می توانم بگویم که حاج قاسم نقشی اساسی در زمینه تشویق فلسطینیان به موشک باران پایتخت رژیم صهیونیستی داشت، از همین نقطه، توسعه تسلیحاتی در فلسطین آغاز شد و فلسطینیان الان انواع موشکها را می سازند که نتیجه تجربه ای است که به خاطر تصمیمهای حاج قاسم کسب کرده اند، بدون شک این موضوعی عظیم و مهم در زمینه تقویت مقاومت است.
شهید سلیمانی شخصی مناسب در زمان و مکانی مناسب بود
العالم: این موضوعی است که شهید سلیمانی همواره به آن تاکید می ورزید، جمهوری اسلامی ایران نیز فلسطین و قدس را در راس اولویتها و توجهاتش قرار داده است.
زیاد نخاله: بدون شک او در چارچوب استراتژی جمهوری اسلامی فعالیت می کرد اما همزمان شخصی مناسب در مکان مناسب و زمان مناسب بود.
نبردهای سردار در راستای قدس و حفظ مقاومت بود/ معتقد بود که آزادی قدس یک وظیفه عقیدتی است
العالم : به نظر شما، فلسطین تا چه حد در ضمیر و وجدان وی بود، طوری که تمام توان خود را در همه محورها به خاطر یک هدف که همان آزادی قدس است، صرف کرد؟
زیاد نخاله: قدس همواره در قلبش بود، اعتقاد راسخ دارم تمام نبردهایی که در منطقه انجام داد، نوک پیکانش ابتدا به طرف قدس و حفظ مقاومت بود و تاکید به این موضوع که یک محور قوی و جبهه قدرتمند در زمینه مبارزه با پروژه صهیونیسم باشد، او مانند ما اعتقاد داشت که موجودیت اسرائیل با شکل فعلی و به عنوان یک حکومت، تهدیدی برای تمام منطقه است، به این دلیل که به عنوان یک رژیم در خاک فلسطین و با اشغال قدس ایجاد شده است، او مانند ما معتقد بود که آزادی قدس یک وظیفه عقیدتی است، به همین دلیل همواره با مقاومت در تماس بود، حتی حمایتش از مقاومت لبنان جدای از ایده اش در زمینه آزادی قدس نبود، به همین علت در جنگ سال 2006 در لبنان حضور داشت و در کنار برادرانش در جنگ شرکت کرد.
العالم : در کنار شهید عماد مغنیه موضوع را دنبال می کرد؟
زیاد نخاله: در کنار شهید و در کنار سید، لذا بخشی اساسی از این نبرد بود، همچنین در نبردهای طولانی که مقاومت در فلسطین در آن شرکت داشت، او پیگیری می کرد، حضور می یافت و درباره اوضاع رزمندگان می پرسید. چرا که ما در نبردهای طولانی در نوار غزه در سالهای 2008، 2012 و 2015 شرکت داشتیم، در تمام این اوقات به دمشق و بیروت می آمد و روزهای طولانی را با ما یا برادرانمان در حماس می گذراند، تحولات صحنه نبرد را پیگیری می کرد، حتی نقشه درخواست می کرد تا حرکت نیروهای اسرائیلی و فعالیت رزمندگان در زمینه مقابله با این نیروها را مشاهده کند، تمام این جزییات را با دقت پیگیری می کرد.
یک دقیقه از پیگیری فعالیتهای رزمندگان به ویژه در فلسطین غافل نشد
العالم: هماهنگی مستمر بود؟
زیاد نخاله: به طور شبانه روزی حضور داشت، ممکن است تعجب کنید، یک روز اسرائیل یکی از مراکز ما را در دمشق هدف قرار داد، پس از آن برادرمان بهاء ابوالعطا به شهادت رسید، جنبش جهاد اسلامی با دشمن اسرائیلی درگیر شد تا جایی که ما اسرائیل و شهرهای آن را به مدت 48 ساعت هدف قرار دادیم، او همان زمان جایی بود، به من تلفن زد و گفت عذر می خواهم نمی توانم به منطقه نزد شما بیایم اما با این حال چند بار درباره روند عملیات و فعالیتهای نظامی پرسید و آن را پیگیری کرد، شاید در عراق بود یا در تهران، اما یک دقیقه از پیگیری فعالیتهای رزمندگان به ویژه در فلسطین غافل نشد.
سردار قاآنی دقیقاً در خط حاج قاسم
العالم: حادثه ای دردناک بود وقتی که آن ترور جنایتکارانه از سوی آمریکاییها و مزدوران اسرائیلیشان به دستور مستقیم ترامپ انجام شد، البته آمریکا و رژیم اشغالگر ادعا می کردند در صورتیکه از قاسم سلیمانی خلاص شویم قدرت مقاومت کاهش خواهد یافت و ثبات منطقه تامین خواهد شد اما این فرضیه دولت آمریکا تا چه میزان قانع کننده، مثمر ثمر یا واقع گرایانه بود؟
زیاد نخاله: بدون شک هر فرمانده ای تاثیری خاص در روند جهاد و مقاومت دارد لذا ترور حاج قاسم دستکم بر روحیه رزمندگان در تمام منطقه تاثیرگذار بود، شخصی که همواره در سطوح شخصی، عملی و معرفتی حضور داشت و تاثیر عظیمی بر همگان نهاد، اما ما به این موضوع بسیار عمیقتر می نگریم، این یک پروژه جهادی عظیم در منطقه است که قائم به شخص نیست، به این دلیل که این محور برای جمهوری اسلامی ایران از منظر استراتژیک بسیار مهم است، حاج قاسم، در نهایت، مجری سیاستهای نظام بود، اما همزمان، در زمینه ترسیم نحوه اجرای این سیاستها و توانمندی برای برقراری تماس با دیگران، ایفای نقش می کرد، لذا عملکردی ممتاز داشت، ما مردی متمایز و بسیار ارزشمند را از دست دادیم و هر لحظه به یاد ایشان هستیم، به رغم اینکه برادر حاج اسماعیل قاآنی به جای ایشان حضور دارند و معاون ایشان بودند و از خط حاج قاسم دور نیستند، همواره در کنار ایشان بودند، بر امور نظارت داشتند و رهنمودهایشان درباره مقاومت را اجرا می کردند، حاج اسماعیل در تمام این موارد حضور داشتند و دور از این پرونده نیستند، البته وقتی درباره حاج قاسم و نقش و حضورش صحبت می کنیم به معنی بی توجهی به دیگر برادران نیست، برادرانی که نقش عظیمی در زمینه اجرای این سیاستها ایفا کردند، اما ما درباره شخصیتی متمایز سخن می گوییم که با رفتار و روابطش بر تمام برادرانش تاثیرگذار بود، لذا برادرانش به شکلهای مختلف از همان صفاتی برخوردارند که او برخوردار بود، درست است که ما این شخص را از دست دادیم اما نقش وی در منطقه و نقش جمهوری اسلامی ایران و فعالیتهای مستقیمش را از دست نداده ایم.
العالم : این بالطبع خنثی کننده ادعاهای آمریکایی و اسرائیلی است.
زیاد نخاله: بله، همانطور که گفتم ما شخصی ارزشمند که دارای معنویت و نقشی عظیم بود را از دست دادیم اما نقش جمهوری اسلامی ایران از طریق برادرانش که این مسیر را ادامه می دهند، تمام جزییات را می دانند، به طور مستقیم با وی بودند، همراه ما بودند، رهنمودها را اجرا می کردند و آموزش می دانند را از دست ندادیم، ما جای خالی حاجی را احساس می کنیم چرا که رابطه ای 20 ساله با وی داشتیم، اما بدون شک، تمام برادرانش نقشی عظیم داشته و دارند و زمانی خواهد رسید که درباره تمام برادرانی سخن خواهیم گفت که به وی کمک می کردند و در کنارش و در کنار ما بودند.
العالم: گفته می شود که هر شخصی که دارای فکر و عقیده جهاد و مبارزه و نبرد علیه اشغالگران و مستکبران باشد، یک پروژه شهید است، وقتی خبر شهادت سپهبد سردار سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و دوستانشان را شنیدید، چه احساسی داشتید؟
زیاد نخاله: ما در صحنه های جهاد درباره این نوع شخصیتها همیشه انتظار شنیدن چنین اخباری را داریم، وقتی برادری داری که در میدان نبرد است باید انتظار بدترینها را داشته باشی، بدن شک این خبر برای قلب و عقل ما سنگین بود، اما دور از ذهن و غافلگیر کننده نبود.
حضور مستقیم حاج قاسم در تمام جبهه های مقاومت/ در جبهه به وی "شیر ایران" می گفتند
العالم : یعنی شوک آور نبود اما ...
زیاد نخاله: بدون شک در وهله اول شوک آور بود اما در قلبمان و در واقعیت همواره شهادتش را پیش بینی می کردیم، این هدیه ای از سوی خداوند متعال به وی بود که در مسیر مقاومت این عمر طولانی را به وی داد، منظورم 40 سال مقاومت، از نبرد ایران و عراق تا جبهه های نبرد در لبنان، یمن، فلسطین، سوریه و عراق است. او در تمام این جبهه ها به طور مستقیم حضور داشت، به ویژه در سوریه و عراق و هشت سال جنگ با رژیم بعثی عراق، در یک مصاحبه وقتی از وی سوال شد خودت را معرفی کن، گفت، من قاسم سلیمانی هستم، دو هفته به جبهه رفتم و بعد از 8 سال برگشتم، یعنی 8 سال جنگ. فرمانده ای ممتاز در جبهه های نبرد بود، حتی معتقدم موقعیتش به عنوان فرمانده نیروی قدس، امتداد نقشش در جنگ بود زیرا فرمانده یکی از لشکرهای مهم در جبهه جنگ بود، من از برادرانش شنیدم که در جبهه به وی "شیر ایران" می گفتند، یعنی ممتاز و جسور بود و همواره قبل از برادران رزمنده اش، در خط مقدم نبرد حضور داشت، همواره با حسرت می گفت که برادرانم شهید شدند اما من هنوز شهید نشده ام، یعنی همواره از خداوند متعال می خواست که شهادت را نصیبش کند، بعد از این عمر طولانی یعنی 40 سال نبرد و شرکت در تمام این نبردها، به آرزویش رسید، این آرزوی تمام مجاهدین در این مسیر است، من معتقدم که پس از 40 سال این پاداش بزرگی به حاج قاسم بود، به رغم آنکه زیان ما به خاطر از دست دادنش بسیار بزرگ است، اما آنچه این پاداش را متمایز می کند آن است که از آمریکا آمد.
العالم: این اتفاق انگیزه قوی تری به محور مقاومت داد؟
زیاد نخاله: حتما، شهادت عظیم حاج قاسم پس از این مسیر طولانی، روح جهاد را در منطقه تقویت کرد، ما حاج قاسم را از دست دادیم اما نهضت عظیمی در ملت ایران ایجاد شد که در تایید حاج قاسم و مقاومت وی عینیت یافت، یعنی این خط و منش.
حضور میلیونی در مراسم تشییع حاج قاسم؛ پاسخی بزرگ به اقدام آمریکا
العالم: این در مراسم تشییع آشکار بود.
زیاد نخاله: بله، شما درباره دهها میلیون نفر سخن می گویید که در ایران در مراسم تشییع حاج قاسم آمدند، این پاسخی بزرگ به اقدام آمریکا در زمینه ترور حاج قاسم و آرزویش برای شکستن روحیه مقاومت بود که فکر می کرد با ترور حاج قاسم این روحیه درهم شکسته خواهد شد، لذا به نظر من، راه ادامه دارد و تغییری در موضع جمهوری اسلامی ایران یا حضور برادرانش در تمام صحنه ها ایجاد نشده است به ویژه در صحنه فلسطین، لذا ما حاج قاسم را از دست دادیم اما جمهوری اسلامی را از دست ندادیم.
سردار، حاضرِ غایب بود
العالم: این عدم حضور تا چند اندازه بر جنبش جهاد اسلامی یا دیگر گروههای مقاومت فلسطین تاثیر گذاشته است؟
زیاد نخاله: طی سالهایی که ما او را میشناختیم او حاضرِ غایب بود؛ منظورم این است که حتی در غیابش، این احساس ایجاد میشود که او حضور دارد. یعنی حتی اگر در هیچ جلسهای حاضر نمیشود ولی وجودش و روحش حاضر بود. وجود او همیشه به آدم اطمینانخاطر میداد. خب، ولی این مشیت الهی است و ما انتظار این شهادت را داریم و این آرزوی او بود. لذا، این امر برای هر شخصی در میدان نبرد انتظار میرود، و در زمینه جهاد نیز پیشبینی میشد که این مرد شهید شود و شهادت او غافلگیرکننده نبود؛ چرا که برادری بزرگ و برجسته که نقش عظیمی داشت را از دست دادیم.
العالم: بعد از شهادت حاج قاسم، روابط با جمهوری اسلامی چگونه ادامه یافت؟
زیاد نخاله: هیچ چیز تغییر نکرده است؛ زیرا تیم کاری تغییر نکرده و روند ثابت است. حاج قاسم نماینده جمهوری اسلامی بود یعنی او سیاستهای جمهوری اسلامی را پیاده میکرد. کسی بعد از او در این پست مامور شده، جانشین و دستیار او است و لذا سیاستهای جمهوری اسلامی را که دچار هیچ تغییری نشده است، اجرا میکنند. جمهوری اسلامی در مواجهه با طرح آمریکایی در منطقه و نیز مواجهه با اسرائیل نقش برجستهای دارد. برخی مواقع صحبت میشود که گویی جمهوری اسلامی باید خلاف مسیر حرکت کند ... تمامی جهانیان به سمت جمهوری اسلامی، که مدافع مقاومت در فلسطین و در سرتاسر منطقه است، حرکت میکنند. جمهوری اسلامی با ظلم و استبداد آمریکا در سرتاسر منطقه و با مبارزه میکند. شما میبینید که جمهوری اسلامی حمایت میکند و همچنین تمامی همپیمانانش در منطقه میزان اهمیت این موضع آن را دریافتهاند و همین امر، روحیه بالایی به همپیمانان مقاومت میدهد.
تمامی جنبشهای مقاومت فلسطینی از حمایت و پشیتبانی سردار برخوردار بودند
العالم: اجازه بدهید از این باب وارد شویم... تلاش شهید سردار حاج قاسم متحد کردن مقاومت علیه رژیم اشغالگر بود ، همواره تلاش میکرد که وحدتی میان گروهها در این امر ایجاد شد و میبایستی این گروهها اختلافات میان خود را مرتفع میساختند... امروز روابط جنبش جهاد اسلامی و دیگر گروهها در چارچوب تلاشها و وحدت موضع درخصوص بیرون راندن اشغالگر چگونه است و این روابط تا چه انداره در شکست هرگونه طرح خصمانه و تجاوزکارانه نتیجهبخش بوده است؟
زیاد نخاله: بدون تردید، حاج قاسم در هر چارچوبی که تصور کنید، اصول اسلامی را پیاده میکرد و نگاه مذهبی و طایفهگرایی نداشت. این رویکرد او همچنین درخصوص موضوع وحدت داخلی فلسطینیان ملموس بود و همواره تأکید داشت که تمامی گروههای فلسطینی در جبههای واحد قرار بگیرند و موضعی یکپارچه داشته باشند حتی قابلیتهای و توان گرههای مقاومت نیز جزو اولویتهای او بود و منظور در اینجا، فقط جهاد اسلامی یا جنبش حماس نیست بلکه تمامی جنبشهای مقاومت فلسطینی از حمایت و پشیتبانی او برخوردار بودند هر چند روابطش با حماس و جهاد اسلامی ویژه بود. با این حال، این بدان معنا نیست که او دیگر گروههای فلسطینی را نادیده میگرفت بلکه بر عکس، او به ارتباط و دیدار با آنها تأکید میکرد.
سردار شخصیت وحدتگرایی داشت
العالم: یعنی برای متحد کردن این گروهها تلاش میکرد؟
زیاد نخاله: قطعا... همواره بر این موضوع تشویق و تأکید میکرد. میگفت بدون وحدت فلسطینیان پیروزی دشوار خواهد بود. وحدت فلسطینیان یک موضوع اساسی در جریان بحثها بود. او شخصیت وحدتگرایی داشت و تمامی فلسطینیان را به وحدت و یکپارچه کردن موضع دعوت میکرد.
اسرائیل پروژه اشغالگری در منطقه است که درصدد سیطره بر فلسطین و سرتاسر منطقه است
العالم: درباره وحدت فلسطینیان سخن بگوییم... چه عاملی این وحدت را تا به امروز به تاخیر انداخته است؟ روابط گروهها، مقاومت و تشکیلات خودگردان چگونه است؟ در حالیکه شاهد این موج از روند عادیسازی هدفمند هستیم، از دیگران چه انتظاری درخصوص حمایت از قضیه فلسطین است؟
زیاد نخاله: بدون شک ما با مشکلات زیادی در جبهه داخلی فلسطین مواجه هستیم؛ مشکلاتی که نشاتگرفته از دیدگاهها و تصورات است، به این معنی که اختلاف در دیدگاه یا در برنامهها وجود دارد. اختلافنظر قدیمی در صحنه فلسطین این است که بخشی از طیفهای فلسطینی به همزیستی احتمالی با پروژه صهیونیستی اعتقاد دارند. برادرانمان بهویژه در جنبش فتح پروژه توافق اسلو با اسرائیل را رهبری کردند. دیگر نیروهای فلسطینی نیز بر این باورند که این امتیازدهی مجانی به پروژه صهیونیستی است بهویژه اینکه اسرائیل طرح صلح در منطقه نیست. اسرائیل پروژه اشغالگری در منطقه است که درصدد سیطره بر فلسطین و سرتاسر منطقه است. بنابراین، ما در این محور و در این رویکرد با هم اختلافنظر داریم و این اختلافات همچنان به قوت خود باقیست. متاسفانه این جریان در صحنه فلسطینی حضور دارد و برادرانمان در جنبش فتح دیدگاهی دارند که انعقاد طرح صلح با اسرائیل را محتمل میکند. من صریحا صحبت میکنم که چنین اعتقادی به دلیل ضعف و نه قدرت است. یک مبارز هرگز بر این عقیده نیست که همزیستی با اسرائیل ممکن است. اسرائیل نه تنها درصدد همزیستی نیست بلکه همواره تأکید دارد که فلسطین وطن ملت یهود است و این رژیم اشعالگر کرانه باختری را متعلق به تاریخ یهودیت میداند و برخاسته از همین دیدگاه غلط، پروژههای شهرکسازی را در کرانه باختری اجرا میکند.
العالم: سوال دیگری که مطرح میشود این است که این رویکرد یا اعتقاد تشکیلات خودگردان مبنی بر اینکه باید به مماشات و هماهنگی امنیتی با صهیونیستها ادامه داد، به چه دلیل است؟
زیاد نخاله: آنها بر این باورند که این روش و رویکرد به صلح میانجامد و اسرائیل به ملت فلسطین امکان تشکیل دولت مستقل در کرانه باختری را میدهد. آنها روی آن حساب باز کردهاند.
العالم: این شرط آنهاست.. اما آیا این شرطبندی مبتنی بر عدم وحدت گروهها و وحدت موضع و عدم تاثیر مقاومت است و یا اینکه این شرطبندی نتیجه این توهم است که تنها راهکار صلح است؟
زیاد نخاله: زمانیکه میگوییم ما در طرحهای مقابله با اسرائیل اختلافنظر داریم.. بخشی از ملت فلسطین بر این عقیدهاند که میتوان با اسرائیل صلح کرد و میتوان درخصوص کرانه باختری تسلیم شروط و شرایط اسرائیل شد. بخشی دیگری از ملت فلسطین، که شامل جنبش جهاد اسلامی نیز هست بر این عقیدهاند که اسرائیل به دنبال صلح نیست و کرانه باختری را به اشغال خود درآورده و درصدد است که سرتاسر سرزمین فلسطین را تحت کنترل خودش درآورد. مثلا الان کرانه باختری پر شده از مجتمعهای صهیونیستنشین. ما درباره بیش از یک میلیون یهودی در شهرکهایی در کرانه باختری سخن میگوییم و حدود 300 هزار نفرشان در قدس اشغالی زندگی میکنند. پس چگونه میتوان از کرانه باختری چشم پوشید در حالیکه بیش از یک میلیون اسرائیلی در این منطقه حضور دارند؟ چگونه میتوان آنها را تخلیه کرد؟ به همین دلیل من معتقدم که تشکیلات خودگردان توهماتی را به خودش و به ملت فلسطین تلقین کرده که احتمال تشکیل دولت مستقل فلسطینی در کرانه باختری وجود دارد. 40 سال اشغالگر که سرانجامش معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل شده است؛ آنها رویاپرداری میکنند که احتمال صلح با اسرائیل وجود دارد با اینکه پیامهای اسرائیل مبتنی بر این است که کرانه باختری متعلق به این رژیم است.
صلح با اسرائیل به معنای تسلیم شدن در برابر پروژه صهیونیستی است
العالم: به نظر شما این توهم باعث تاخیر در آشتی فلسطین شده است؟
زیاد نخاله: البته، این برنامهها را تغییر میدهد. شما در مقابل دو رویکرد متفاوت قرار داری که یکی از آنها به مقاومت تمایل دارد. ما مقاومت را به این دلیل رویکرد و استراتژی خود قرار دادهایم که طرح و پروژه صهیونیستی روی سرزمین فلسطین چنبره زده است و لذا ما میگوییم که آزادسازی فلسطین تنها از طریق مقاومت و از خودگذشتگی ممکن است. حتی برادرانمان در کشورهای عربی که به آغوش اسرائیل رفتهاند، دچار این توهم شدهاند که اسرائیل بخشی از این منطقه است که البته این بخشی از طرح آمریکایی- صهیونیستی است. این کشورها خود را در خورای و شکست قرار دادهاند؛ چرا که رژیمی مانند اسرائیل تمامی این کشورها و منابع اقتصادی، سیاسی و عقیدتی آنها را تسلیم خود کرده است. در حالیکه اسرائیلی در سرزمینی اشغالی به مساحت 20 هزار کیلومتر خود را جای داده است ولی کشورهای عربی میلیونهای کیلومتر مربع مساحت و میلیونها شهروند دارد و از تاریخ و تمدنی گرانبها برخوردارند. ولی متاسفانه آنها در مقابل اسرائیل تسلیم میشوند. در واقع، صلح با اسرائیل به معنای تسلیم شدن در برابر پروژه صهیونیستی و اذعان به این مساله است که منطقه عربی، اسرائیل را به عنوان بخشی از این منطقه میداند که چنین اعتقادی مخالف با تاریخ منطقه و اصول اسلامی است. همانطور که میدانیم فلسطین تاج تاریخ و اسلام و جغرافیا است و کوتاه آمدن در این مساله یعنی دست برداشتن از اعتقادات و تمدنمان است.
پروژه عادی سازی روابط از سالها قبل کلید خورده است
العالم: حتی گفته می شود سازش های اخیر تلاش ترامپ برای پیروزی در انتخابات آمریکا بوده است... برخی گفته اند این کار انجام می شد چه از طریق ترامپ و چه بایدن!
زیاد نخاله: نه.. این سازش ها فقط برگ برنده انتخابات نبودند بلکه یک پروژه بود که جنبش صهیونیسم جهانی، "اسرائیل" و آمریکا به اتفاق آن را بنیانگذاری و هدایت کردند، این حرکت یک طرح بزرگ بود نه یک حرکت مقطعی و گذرا در تاریخ. آنها برای مهار افکار عمومی جهان عرب و اسلام سال ها وقت گذاشتند و کار کردند و این حرکت را به طور تدریجی پیش بردند. به طوری که دیدید که واکنش ملت های عرب به این حرکت چقدر سست و ضعیف بود؛ زیرا رژیم های حاکم و نظام های سیاسی منطقه تا توانستند در سطوح اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی این ملت ها را تحت فشار قرارداده و دچار فروپاشی و سقوط کردند. آنها توان امت را تحلیل بردند و کار به جایی رسید که وقتی طرحشان را اجرا کردند دیدیم که واکنش ها چقدر ضعیف بودند. اما به اعتقاد من تا وقتی که ملت فلسطین زنده است و جنبش مقاومت در فلسطین و لبنان و کل منطقه وجود دارد، فرهنگ مقاومت هم زنده می ماند ما مقاومت را بر اساس رد رژیم صهیونیستی در منطقه به هر قیمتی زنده نگه می داریم. به اعتقاد من مجاهدان در فلسطین و در هر منطقه دیگری در جهان حاضرند دست به فداکاری زده و این راه را ادامه دهند. ما راه دیگری جز ادامه مقاومت نداریم. گزینه دیگر، تسلیم است اما راه ما راه عزت و شرافت و پایبندی به اسلام و هویت عربی است.
دستگاه های جاسوسی رژیم های سازشکار همواره در حال جاسوسی علیه رزمندگان و مجاهدان در منطقه بودند
العالم: روند سازش و شتاب شرم آور برخی رژیم های عربی برای سازش با رژیم صهیونیستی آیا به نظر شما بر آرمان فلسطین تأثیر می گذارد این می تواند به تقویت دشمن بینجامد؟ برخی می گویند از سرگیری همکاری امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی اولین نتیجه سازش در داخل فلسطین است.
زیاد نخاله: تردیدی نیست که تأثیر می گذارد و این اثرگذاری بیشتر به صورت روانی خواهد بود و روحیه ها را تضعیف می کند. زیرا رژیم های سازشکار اساسا هیچگاه جزء حامیان آرمان فلسطین نبوده اند و هیچگاه از جنبش های مقاومت حمایت نکرده یا آنها را پناه نداده اند. بلکه بر عکس، دستگاه های جاسوسی آنها همواره در حال جاسوسی علیه رزمندگان و مجاهدان در منطقه بوده و اطلاعات آنها را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار می داده اند. در واقع اصلی ترین مشکل در این مورد، در سطح منطقه رخ داد و آن فروپاشی گسترده حکومت ها در مقابل رژیم صهیونیستی بود. در اینجا صحبت از فروپاشی کشورها و رژیم های حاکم در مقابل رژیم صهیونیستی است که این رژیم به رایگان به رسمیت شناختند. منظورمان از فروپاشی همین است. با این حال ما وظیفه خود می دانیم که در مقابل موج تهاجم مداوم رژیم صهیونیستی – آمریکایی به مبارزه ادامه دهیم. ما به هیچ قیمتی تسلیم نمی شویم و شرایط جدید را نمی پذیریم. در واقع روند سازش، جبهه حق و باطل را کاملا از هم جدا کرد. البته ما هیچ وقت نمی خواستیم شاهد چنین فروپاشی و شکستی در سطح منطقه باشیم. اما اتفاقی است که افتاده و وظیفه ماست که در قابل آن بایستیم و به مبارزاتمان ادامه دهیم. هر اتفاقی که بیفتد فلسطین، وطن ملت فلسطین و بخشی از جهان عرب و اسلام است. وظیفه ماست که در مقابل طرح سازش بایستیم. از دید عقل و منطق، چیزی به نابودی کامل رژیم صهیونیستی نمانده است. و ملت های آزاده و مبارز می دانند که نابودی این رژیم به عقل و منطق نزدیک تر است تا بقای آن.
العالم: تجربه نشان داده است که نابودی "اسرائیل" غیر ممکن نیست..
زیاد نخاله: البته.. دقیقا همین است.. نابودی این رژیم غیر ممکن نیست اما ما هم باید به وظیفه خود عمل کنیم..
امیدواریم که ملت های عرب و اسلامی سرانجام این رژیم های سازشکار را سرنگون کنند.
العالم: اکنون چه صحبتی با حکومت های سازشکار دارید؟ جنبش جهاد اسلامی چه دیدگاهی نسبت به این حکومت ها دارد و چه توصیه ای برای ملت فلسطین و همه ملت هایی که حکومتشان تن به سازش به رژیم اشغالگر داده اند، دارید؟
زیاد نخاله: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این حکومت ها در مقابل جنبش صهیونیسم زانو زده اند. ما چشم امیدمان به ملت های عربی و اسلامی است ما امیدواریم که در آینده تغییری رخ دهد. زیرا این رژیم ها وضعیت طبیعی ندارند. ما امیدواریم که ملت های عرب و اسلامی سرانجام این رژیم های سازشکار را سرنگون کنند. وظیفه همه ملت های عربی و اسلامی است که در مقابل طرح سازش بایستند. زیرا این طرح همانطور که گفتم خلاف جریان تاریخ و اسلام است. تصور کنید مسجد الاقصی و قدس زیر سلطه رژیم صهیونیستی است.. ارزش فلسطین به جغرافیا محدود نمی شود.. بلکه به قول یکی از علما، فلسطین آیه ای از آیات قران است. در قرآن آمده است "سبحان الذي أسری بعبده من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذي باركنا حوله". یعنی مسجد الاقصی و اطرافش مبارک و مقدس است و این عقیده ماست و اگر مسلمانی از این عقیده چشم بپوشد دیگر مسلمان نیست. ما مسلمانان باید به این عقیده پایبند باشیم به عقیده من تا وقتی که صدای اذان به گوش می رسد و نماز خوانده می شود، طرح صهیونیسم در منطقه به سرانجام نمی رسد.
آمریکا همیشه حامی "اسرائیل" بوده است
العالم: در فرصت باقیمانده می خواهم درباره دیگاه جنبش جهاد اسلامی درباره چشم انداز نبرد با رژیم صهیونیستی در سایه تغییرات موجود صحبت کنم ... برخی می گویند اگر به جای ترامپ، بایدن در آمریکا در رأس قدرت بود، تغییراتی در این خصوص رخ می داد... جنبش جهاد اسلامی امروز سعی می کند بیش از همیشه مسلح شود و عزم خود را جزم کرده است و می کوشد به دیدگاهی دقیق و صحیح برای نبرد سرنوشت ساز با اشغالگران برسد.
زیاد نخاله: متأسفانه آمریکا همیشه حامی "اسرائیل" بوده است و در دولتی که در این کشور روی کار آمده سیاست آمریکا در قبال این رژیم تغییر نکرده است. البته در برخی موارد شاهد مواضع و حرکت های تاکتیکی از این کشور بوده ایم یا دولت ها د ربرخی موارد با هم تفاوت داشته اند. اما در مورد مسأله فلسطین، ایالات متحده همیشه کاملا و صد در صد حامی اسرائیلی ها بوده است. اما ما باید به راه جهاد و مقاومت ادامه دهیم و نسل های بعدی را هم با این طرح مقاومت و آزادسازی فلسطین آشنا کنیم. به اعتقاد من گزینه دیگر غیر از مقاومت، گزینه سازش و تسلیم و شکست است. ما معتقدیم که اگر هزار بار در میدان مبارزه بمیریم بهتر از این است که حتی برای لحظه ای سازش کنیم. ما وظایف بزرگی بر عهده داریم و ان شاء الله پیروز می شویم. ما باور داریم که باید بر حق خود پافشاری کنیم و ان شاء الله به این حق می رسیم و دیر یا زود پیروز می شویم.
العالم: آیا فکر می کنید پس از روی کار آمدن بایدن، فشارها بیشتر شود؟ یا اینکه مادامی که او شعارهایی خلاف ترامپ می دهد، اوضاع عوض می شود؟
زیاد نخاله: پرونده فلسطین خود به خود، فشار است. طرح صهیونیسم پیوسته توسعه می یابد و تغییری در سیاست هایش ایجاد نخواهد شد. متأسفانه همه چیز به طور مستقیم به رژیم صهیونیستی وابسته است. طرح های شهرک سازی و دست اندازی بر کرانه باختری همچمنان ادامه خواهند یافت. در داخل جامعه اسرائیلی هم - درست است که به ظاهر صحبت از جناح راست و جناح چپ در این رژیم است - اما حقیقت این است که طرح صهیونیسم مبتنی بر این ادعاست که فلسطین متعلق به یهودیان است. یهودیان راست و چپ همین تصور را دارند. آنها اگر هم اختلافی بین خود داشته باشند درباره نحوه تأمین شرایط زندگی و رفاه در جامعه خود است اما در سطوح سیاسی حتی یک صهیونیست هم در فلسطین پیدا نمی شود که بگوید کرانه باختری متعلق به فلسطینی هاست. بنایراین ما با چالش بزرگی رو به رو هستیم. رسانه ها و سیاست مداران عرب از سر ضعف و سستی تصور می کنند که می توان با اسرائیلی صلح برقرار کرد یا با آنها وارد مذاکره شد... در حالی که متأسفانه اسرائیلی ها جز اشغال زمین، هدف دیگری ندارند.
حاج قاسم، همیشه پرچم برافراشته مقاومت بوده و هست
العالم: جلوی این دوربین بگویید که چه پیامی برای شهید سلیمانی – در نخستین سالگرد شهادت ایشان – دارید... جهاد اسلامی چه پیامی برای ایشان دارد. همچنین شخص زیاد النخاله چه پیامی برای محور مقاومت دارد؟
زیاد نخاله: بدون تردید حاج قاسم، همیشه پرچم برافراشته مقاومت بوده و هستند. درست است که یک سال از شهادت ایشان می گذرد اما روح او و یاد و نام او برای همیشه بین ماست. ایشان فرمانده بزرگی بودند که هرگز فراموش نمی شوند و نقش مهمی در دفاع از اسلام در فلسطین و منطقه داشته اند. ما فلسطینی ها هم وظیفه خود می دانیم که به مبارزه در راه آزادی فلسطین ادامه دهیم. جهاد در فلسطین ادامه خواهد یافت حتی اگر برخی تن به سازش داده باشند. این وظیفه ماست و جهاد بخشی از عبادت ماست. من معتقدم که مبارزه هم مثل نماز بر ما واجب است. همانطور که خداوند به ما دستور نماز داده است دستور جهاد هم داده است. به همین دلیل جهاد، عبادت است و ما مبارزان مسلمان هرگز جهاد و مقاومت در برابر طرح صهیونیسم در منطقه را ترک نمی کنیم.
العالم: دکتر زیاد نخاله، دبیر کل جنبش جهاد اسلامی از شما تشکر می کنیم که در گفتگوی اختصاصی شبکه العالم شرکت کردید.
زیاد نخاله: من هم تشکر می کنم. درود بر شما.