تحلیل:
- اتحادیه اروپا اگر چه در سیاست خارجی و در شرایط خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران و 5+1 با عمل نکردن به تعهدات قانونی خود عملاً نشان داد تابعی از سیاست خارجی آمریکاست اما با اقدام به تحریم فرماندهان سپاه ایران و در دوره بایدن اولین و رسمی ترین پیام را برای امریکا و جهان ارسال کرد که در سیاست خارجی هیچ گونه استقلالی ندارد.
- در ماجرای پرونده هسته ای ایران و بعد از خروج آمریکا از توافق هسته ای اروپا نه تنها کوشید تا از طرق مختلف ایران را پایبند به تعهدات برجامیاش نگاه دارد بلکه همواره تلاش کرد تا در قالب تقسیم کاری نانوشته با آمریکا نقش پلیس خوب در برخورد با ایران را ایفا کند. ملت ایران فراموش نخواهد کرد که اروپا به هیچ یک از 11 تعهد برجامیاش عمل نکرد و کار را به آنجا رساند که ایران در سایه تصویب و اجرای "قانون اقدام راهبردی" راه جدید و موثر خاص خود را در پیش گرفت.
- اینکه در گرماگرم مذاکرات وین، اروپا تحریم فرماندهان نظامی ایران با تاکید بر چهره های سپاهی را در دستور کار قرار میدهد چند دلیل عمده دارد اول آنکه با این اقدام ادعاهای نخ نما و تکراری پیشین مبنی بر وجود شکاف میان ملت و سپاه را تلقین کند. دوم آنکه همچون همیشه با سیاست فشار از پایین و چانهزنی از بالا به تحقق اهداف آمریکا در نشستهای وین کمک کند. سوم آنکه مجالی برای گنجاندن موارد معطوف به توان موشکی و اقتدار منطقه ای ایران در مباحث در جریان وین را فراهم آورد.
- اینکه اروپا دقیقاً یک روز بعد از شیطنت های اسرائیل در تاسیسات هستهای ایران اسامی تعدادی از فرماندهان سپاه را در لیست تحریمهای خود قرار میدهد دقیقاً موید این مطلب است که در استراتژی آمریکا، اروپا و اسرائیل در برخورد با ایران هیچ نقطه اختلافی وجود ندارد. بدیهی است که صدور پیامهایی اینچنین هماهنگ در ظرف زمانی واحد بیش از هر چیز بر دقت نظر ایرانیان در مواجهه با دشمنانشان خواهد افزود و بیش از این منفعتی در پی نخواهد داشت.
- حالا و در سایه این اقدام اروپا بایستی منتظر ماند و دید که مساله تحریم فرماندهان سپاه در کجای نشستهای وین خود را نشان خواهد داد؟ و آیا بعد از این اقدام درب مذاکرات وین بر پاشنه قبل خواهد چرخید یا نه؟