العالم-تحلیل روز
امیدواریم که مواضع "تازه" ولیعهد عربستان در مقابل ایران، حاصل تجربه های تلخ عربستان طی چند سال گذشته در یمن، عراق، لیبی، سوریه، لبنان و کل منطقه باشد كه برایش آبستن عبرت بود. وگرنه نوعی هماهنگی با سیاست جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا است.
گفتیم که مواضع ولیعهد سعودی در مقال ایران "تازه" است. چرا که تا کنون یک بار هم با ایران با زبان دیپلماسی سخن نگفته است، چه برسد به مصالحه! او همواره با زبانی بسیار خشن و خصمانه با ایران سخن می گفت و به ميانه روی با ایران اعتقادی نداشت. اصل گفتگو با ایران را از اساس رد می کرد و این کار خود را به پیشینه های قومیتی و دینی و تاریخی ربط می داد. او در گفتگوی معروف خود با داود الشریان روزنامه نگار عربستانی در سال 2017 به صورت آشکاری ایران را تهدید کرد و گفت: "هدف اصلی نظام ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمیمانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش میکنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم".
یقینا مواضع "تازه" بن سلمان در کانون توجه رسانه های جهان قرار خواهد گرفت. آن هم تنها به این دلیل که این مواضع جدید هستند و برای جهان تازگی دارند. چیزی که جهان به آن عادت کرده بود دعوت های مکرر ایران به صلح در منطقه بود، مثل ابتکار صلح هرمز، که متاسفانه عربستان هیچ وقت این دعوت ها را نپذیرفت و هرچه دولت های آمریکا تندروتر و صهیونیست زده تر بودند، برخورد تندتری با ایران داشت.
اما اینکه ولیعهد سعودی نمی خواهد ایران در سختی باشد، چنین نیتی در عملکرد عربستان مشاهده نمی شود، وقتی که همواره در راستای سیاست های "اسرائیل" حرکت می کند و از سیاست "فشار حداکثری" گستاخانه ترامپ در مقابل ایران حمایت می کند. پیش از آن نیز برای ضربه زدن به اقتصاد ایران، بازارهای نفت را با نفت ارزان لبریز کرد تا رضایت آمریکا را برای خود بخرد که بتواند راست گرایان صهیونیست زده آن را به اعمال تحریم بیشتر علیه ملت ایران تحریک کند.
درمورد اظهارات بن سلمان مبنی بر "رفتارهای منفی ایران از برنامه هستهای و موشکهای بالستیک این کشور گرفته تا حمایت از شبه نظامیان غیر قانونی در برخی کشورهای منطقه"، باید گفت که این اظهارات بیشتر به شوخی شبیه است. حتی شاهزاده های عربستان اکنون از رفتارهای ولیعهد ،که به عجله و بی خردی معروف است، شکایت دارند. آیا رفتاری منفی تر از این وجود دارد که نخست وزیر یک کشور عربی را در ریاض بازداشت کرده، به او توهین و او را وادار به استعفا کنند؟
آیا رفتاری منفی تر از برافروختن جنگی ویرانگر در کشور همسایه خود یمن وجود دارد؟ جنگی که بیش از شش سال ادامه یافته و تر و خشک را باهم سوزانده و محاصره زمینی، دریایی و هوایی خفه کننده ای را علیه مردم این کشور اعمال کرده و بیش از 20 میلیون عرب مسلمان را به گرسنگی کشانده بطوریکه هر 10 دقیقه، یک کودک بر اثر گرسنگی جان می سپارد.
آیا رفتاری منفی تر از این وجود دارد که پول عربستان و گروه های پیرو تفکر گمراه وهابیت سعودی به تیشه ای برای تخریب در عراق، سوریه، لیبی، یمن، لبنان، سومالی، افغانستان و پاکستان تبدیل شود؟ و آیا رفتاری منفی تر از شیوه برخورد با مخالفان و حتی افراد بی طرف سعودی وجود دارد که به اقصی نقاط زمین تبعید می شوند یا همانند خاشقچی تکه تکه شده و در آتش سوزانده می شوند؟
اما درمورد برنامه هسته ای ایران، چه نکته "منفی" در این مسئله وجود دارد؟ آیا ایران با قدرت های بزرگ بین المللی توافق هسته ای امضا نکرد و اجازه بازدید آژانس بین المللی انرژی هسته ای از تاسیسات هسته ای خود را نداد؟ آیا علاوه بر آن با پذیرش پروتکل الحاقی، با بازرسی سرزده از تاسیسات هسته ای کشور توسط بازرسان آژانس موافقت نکرد؟
پایبندی ایران به برجام نیز به استناد 15 گزارش منتشر شده از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی تاییده شد. درحالیکه عربستان موضعی به غایت منفی و حتی منفی تر از موضع "اسرائیل" در قبال این توافق اتخاذ کرد. عربستان تمام توانایی خود را برای ترغیب ترامپ به خروج از این توافق صرف کرد، زیرا آنطور که ادعا می کند خواهان ثبات و امنیت منطقه نیست. کسی که بزرگ ترین دستاورد دیپلماتیک بین المللی را نمی پذیرد و هرج و مرج و خشونت را به آن ترجیح می دهد، دغدغه اش امنیت و ثبات منطقه نیست، بلکه به خواست صهیونیست هایی می اندیشد که به بهانه های گوناگون ازجمله سلاح هسته ای، درصدد جلوگیری از پیشرفت هر کشور عربی یا اسلامی هستند.
از سوی دیگر، هنگام صحبت از برنامه هسته ای نظامی "اسرائیل" و زرادخانه هسته ای آن که بیش از 200 کلاهک هسته ای دارد و ثبات و امنیت منطقه را تهدید می کند، عربستان نه تنها سکوت می کند بلکه حتی آن را می پذیرد و در ساده ترین تا مهم ترین مسائل منطقه تابع دیدگاه این رژیم است.
این تعبیر عربستان که "ایران از شبه نظامی های غیر قانونی در برخی کشورهای منطقه حمایت می کند" منحصر به عربستان نیست. صفت "شبه نظامی های غیر قانونی" را "اسرائیل" و آمریکا درمورد نیروهای ملی و مسلمان منطقه ازجمله حماس، جهاد اسلامی، حزب الله، حشد الشعبی و انصارالله به کار می برند. درحالیکه این نیروها بیش از حکومت عربستان در کشور خود از مشروعیت سیاسی، ملی و پارلمانی برخوردارند. اما ولیعهد سعودی از تمام این واقعیت ها عبور می کند و دیدگاه خود را درمورد وقایع منطقه بر مبنای موضع تحریف شده آمریکا و "اسرائیل" شکل می دهد.
و اما درمورد سخن بن سلمان راجع به برنامه موشکی ایران که گفته بود با همکاری شرکایش برای حل آن تلاش می کند، باید بگوییم که اولا همین برنامه موشکی بازدارنده تجاوز قدرت های استکباری مثل آمریکا و "اسرائیل" به ایران بوده است، ثانیا خواننده فهیم را به گزارش سال 2020 موسسه بین المللی تحقیقات صلح استکهلم ارجاع می دهیم که در آن گفته بود عربستان تنها کشور عربی است که طی یک سال گذشته، در لیست 10 کشور اول دنیا از نظر بودجه تسلیحاتی قرار داشته است. در این لیست پس از آمریکا، چین، هند، روسیه و انگلستان، عربستان با هزینه 57 میلیارد و 70 میلییون دلار در رتبه ششم جای دارد. حال این سوال را از صاحبان فکر و خرد می پرسیم: چه کسی با این همه سلاح و بودجه های نجومی آن، ثبات و امنیت منطقه را تهدید می کند؟