العالم-تحلیل روز
شکی نیست که قتل نزار بنات شوک بزرگی را به سرتاسر فلسطین وارد کرد و حتی کسانی که با دیدگاه های او مخالف بودند را تحت تاثیر قرار داد، زیرا فلسطینی ها به ترور عادت ندارند و در طول تاریخ سرتاسر مقاومت و نبردشان با اشغالگران، از چنین چیزی استفاده نمی کردند.
نمی خواهیم آنچه برای نزار اتفاق افتاد و چگونگی مرگ او را تحلیل کنیم، اما باید به تاثیرات این رویداد بر مردم فلسطین توجه کنیم و زلزله ای که با قتل این مرد در این سرزمین اتفاق افتاد را درک کنیم.
زبان نزار در انتقاد از تشکیلات خودگردان فلسطین و فسادی که طی سال های گذشته دچارش شده بود، تیز و جسور بود. او در انتقاد از جهت های غیر حکومتی نیز تند و تیز بود، اما از آنجایی که مخالفت همیشه با کسی صورت می گیرد که قدرت را در دست دارد، انتقاد اصلی نزار نیز متوجه تشکیلات خودگران بود.
زبان نزار نماینده بسیاری از مردم بود و صدای آنها را که بخاطر برخی ذی نفوذان سوء استفاده کننده از رنج های مردم فلسطین سرکوب شده بود، به گوش دیگران می رساند. به همین دلیل قتل او به منزله جنایتی در حق همه مخالفانی است که جز تحقق عدالت اجتماعی، اندیشه و هدف دیگری نداشتند.
زبان نزار مانند شوک برقی بود که به بیمار بدحال وارد می شود تا زندگی را به قلب او بازگرداند، و بدا به حال قلبی که با شوک به زندگی بازنگردد. در مقابل او، زبان دستگاه های امنیتی بود که به بحران انجامید. این دستگاه ها با مسائل به گونه ای برخورد می کنند که گویی قدرت اندیشیدن و تعامل با آنها را ندارند. آنها هر صدایی که بلند شود را علیه موجودیت حکومت و انسجام آن می دانند.
واکنش آنها بسیار بی رحمانه بود و آثار آن بر دستگاه های امنیتی و سیاسی فلسطین نیز ناگوار بود. چرا که مراجع سیاسی وقایع را هوشمندانه بررسی نمی کنند و این، موجب تشدید بحران می شود. لازم بود که دستگاه سیاسی سکوت نکند و در عوض به خطای دستگاه امنیتی اعتراف کند و آن را مورد بازخواست قرار داده و درمورد حادثه مزبور، با مردم صحبت کند.
متاسفانه زبان عقل به کلی از نظام سیاسی فلسطین رخت بربسته و نوع برخورد امنیتی با رسانه ها اوضاع را بدتر کرده است. این برخورد، رسانه ها را به محرک غیر مستقیمی تبدیل کرد که مردم را عملا در موضع مخالف با حکومت قرار داد. اما امروز زبان عقل باید چیره شود وگرنه فلسطین متحمل ضرری عمیق و سنگین خواهد شد.
تشکیلات خودگردان باید درک کند که نخست، دوران پس از نزار بنات مانند پیش از آن نیست و دوم اینکه این بار او باید برای حل مشکل بیاندیشد و آن را از دیگران انتظار نداشته باشد.
آنچه امروز برای غلبه بر بحران لازم است، فراخوانی برای انتخابات پارلمانی، ریاست جمهوری و مجلس ملی است تا اعتماد مردم به حکومت را بازگرداند. البته پیش از آن حکومت باید دست اندرکاران ترور نزار را پیدا کرده و مجازاتی واقعی –نه صوری- برای آنها در نظر بگیرد. این کار به مردم ثابت می کند که سیستم قضایی بی طرفی دارند و این سیستم می تواند بدون در نظر گرفتن حکومت و موضع آن در این مسئله، سخن حق را به کرسی نشاند.
اگر تشکیلات خودگردان خواهان رفع خشم عمومی است - که بسیاری نیز از آن سوء استفاده می کنند و ماهیت آن را تغییر می دهند- این همان زبان عقلی است که باید آن را به کار گیرد.