العالم _ سعودی
کارشناسان می گویند بسیار عجیب است که برخی حکومت های عربی، روایت آمریکایی اسرائیلی را درباره نبود امنیت و ثبات در منطقه تکرار می کنند و عجیب تر از آن این است که این حکومت ها از ملت ها و نخبگان خود انتظار دارند که آنها نیز این روایت را بپذیرند.
بر همین اساس می بینیم که در هر دیدار یا نشستی بین سران این حکومت ها، این روایت با این امید که آن را به عنوان واقعیت جا بزنند، تکرار می شود هرچند با آنچه شهروندان عرب می بینند و می شنوند، کاملا در تعارض و تناقض است.
محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در نخستین سفر خارجی خود پس از کشتن فجیع جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی، روز سه شنبه از مصر و اردن دیدن کرد.
عجیب است که در این سفر نگرانی بن سلمان و میزبانانش در قاهره و عمان، نه فلسطین اشغالی بود، نه یهودی سازی قدس، نه خطر تخریب مسجد الاقصی، نه کشتار و آوارگی ملت فلسطین، نه تجاوز به مقدسات اسلامی و از بین بردن آنها در فلسطین اشغالی، نه اقدام صهیونیست ها به توهین و دشنام به پیامبر گرامی اسلام و عرب ها، تعدی به فلسطینیان به طور شبانه روزی در داخل مسجد الاقصی، نه ادامه اشغال جولان سوریه و سرزمین های لبنان توسط اسرائیل و نه سرقت نفت و گاز فلسطین. گویی همه چیز طبیعی است و جای هیچ نگرانی نیست و فقط یک چیز باعث نگرانی فکر و خیال آنان شده است که باید به ملت های عربی درباره آن هشدار دهند و آن «ایران» است!!!
در بیانیه پایانی مشترک پس از دیدار بن سلمان با السیسی آمده است: دو طرف بر حمایت از تلاش های بین المللی برای بازداشتن ایران از دست یابی به سلاح هسته ای و جلوگیری از اشاعه هسته ای توافق کردند.
در این بیانیه همچنین برخی مطالب کلیشه ای نیز مشاهده می شود از جمله: تاکید بر عدم دخالت در امور دیگر کشورها و دوری از بر هم زدن آرامش منطقه از طریق حمایت از شبه نظامیان مسلح و تهدید دریانوردی و مسیرهای تجارت بین المللی.
همچنین در پایان دیدار ولیعهد سعودی از اردن، یک مسئول اردنی گفت که سعودی و اردن از بلندپروازی های هسته ای ایران و نیز از نقش تهران در بر هم زدن ثبات در منطقه احساس نگرانی عمیق می کنند.
کارشناسان بر این امر تاکید می کنند که همگان می دانند طرفی که با برخورداری از زرادخانه هسته ای و صدها کلاهک هسته ای باعث بر هم زدن ثبات و آرامش در منطقه شده، رژیم اشغالگر صهیونیست است، رژیمی که در همین حال از امضای معاهده منع گسترش سلاح هسته ای خودداری و با وارد شدن هر بازرسی از آژانس بین المللی انرژی اتمی به تاسیسات هسته ای اش مخالفت می کند.
رژیم اشغالگر علاوه بر اینها اعلام کرده است که بارها خواسته است از بمب هسته ای در جنگ ها ضد عرب ها استفاده کند.
همچنین نیازی نیست که یادآوری کنیم چه طرفی تهدید دریانوردی بین المللی را آغاز کرد، آنگاه که نفتکش های ایرانی را در دریاها تعقیب و به بهانه نقض قانون آمریکا، آنها را توقیف می کردند.
همچنین کدام طرف بود که در دریای سرخ و مدیترانه به نفتکش های ایرانی حمله می کرد، بدون آنکه از این کار دست بکشد مگر آنگاه که ایران مانع آن شد؟
آیا لازم است یادآوری کنیم که اشغالگری، تجاوز، دزدی دریایی و ترور، مهم ترین عوامل بر هم زدن ثبات و آرامش در هر منطقه ای از جهان است؟
آیا منطقه ما دچار التهاب و ناامن می شد اگر اشغالگری اسرائیل در فلسطین نبود؟
آیا امنیت منطقه خلیج فارس، خلیج عمان و دریای سرخ متزلزل می شد اگر تجاوز سعودی ـ اماراتی به یمن نمی بود؟
آیا دریانوردی بین المللی تهدید می شد اگر آمریکا تلاش نمی کرد قوانین یکجانبه را با زور سلاح بر جهان تحمیل کند؟
اما حمایت از شبه نظامیان مسلح، موضوعی است که ایران به آن اعتراف و افتخار می کند و اگر این حمایت نمی بود، فلسطین برای همیشه از یاد می رفت و زمین های لبنان همچنان تا امروز در اشغال می بود.
شبه نظامیانی که مورد نظر سران عرب است، همان شبه نظامیانی هستند که مورد نظر صهیونیست ها است یعنی جنبش های مقاومت اسلامی شامل حماس، جهاد اسلامی، حزب الله و همه گروه هایی که با اشغالگری آمریکا و اسرائیل مخالفند.
اما در پایان باید گفت که روز سه شنبه (دیروز) هنگامی که محمد بن سلمان، السیسی و عبدالله دوم تلاش می کردند توجه شهروندان عرب را از دشمن واقعی منحرف کنند، حقیقت خود را نشان داد و دروغ بودن روایت آمریکایی اسرائیلی در مورد «تهدید ایران» که این سران بیهوده تلاش می کنند آن را ترویج کنند، آشکار شد، آنگاه که شهرک نشینان صهیونیست وارد منطقه ای متعلق به فلسطینیان در شمال کرانه باختری شدند و در آن چادر بر پا کردند تا آن را تصرف کنند و در آن شهرک بسازند.
آنگاه که فلسطینیان برای دفاع از زمین های خود هجوم بردند، خود را در برابر نیروهای امنیتی اسرائیل و نگهبانان امنیت شهرک نشینان دیدند که تیر هوایی می زدند تا فلسطینیان را از منطقه دور کنند و پس از آن شهرک نشینان حمله کردند و یکی از آنان با چاقو به «علی حسن حرب» جوان فلسطینی حمله کرد و با وارد کردن ضربات چاقو به قلب این جوان فلسطینی، او را به شهادت رساند، بدون اینکه نیروهای اسرائیلی واکنشی نشان دهند.