العالم - كشكول
این توسعه روابط دو قدرت منطقهای در منطقه موجب تقویت ثبات و امنیت منطقه و افزایش همکاریهای کشورهای حوزه خلیج فارس و جهان اسلام برای رویارویی با چالشهای موجود و در نتیجه ارتقای صلح، ثبات و همکاریهای بینالمللی میشود.
به محض اعلام توافق تهران و ریاض در پکن برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانه ها و نمایندگی های دیپلماتیک دو کشور در حداکثر دو ماه، این توافق با استقبال کشورهای منطقه از جمله عراق و عمان روبرو شد که در میزبانی پنج دور گذشته مذاکرات مقدماتی بین دو کشور نقش مهمی داشتند.
بدون تردید، بزرگترین بازنده بازگشت روابط دیپلماتیک تهران و ریاض، رژیم اسرائیل است که قصد داشت کشورهای منطقه را برای دشمنی با ایران بسیج کند.
خشم صهیونیست ها از نزدیک شدن ریاض و تهران ، آشکارا در سخنان یائیر لاپید، رهبر مخالفان اسرائیلی و نخست وزیر سابق این رژیم نمایان شد. وی گفت: «توافق عربستان و ایران شکست کامل و خطرناک سیاست خارجی کابینه نتانیاهو است. این فروریختن دیوار دفاعی منطقه ای است که ما علیه ایران ساخته بودیم »
مراکز تحقیقاتی اسرائیلی پیش از این نسبت به نزدیکی ایران و عربستان هشدار داده و تأکید کرده بودند که این یک شکست قابل توجه در جبهه ضد ایرانی است که تل آویو به دنبال ارائه آن بود و همچنین عامل اصلی حذف جبهه مخالف بازگشت آمریکا به توافق هسته ای خواهد بود.
همچنین نزدیکی ایران و عربستان به طرح آمریکا و رژیم اسرائیل با هدف جلوگیری از ایجاد روابط سازنده بین دو قدرت منطقه ای از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی، ضربه می زند، زیرا رژیم اشغالگر خود را بخشی جدایی ناپذیر از امنیت ملی آمریکا می داند و نزدیک شدن تهران - ریاض، موجب هراس این رژیم می شود.
سیاست آمریکا و «اسرائیل» مبتنی بر اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» و است تلآویو فکر میکرد که عادیسازی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ، دشمنی میان کشورهای عادی ساز و ایران ایجاد خواهد کرد. و به انزوای ایران از محیط اطرافش منجر می شود و این یکی از اهداف عادی سازی بود، اما این هدف به طرز بدی شکست خورد و ایران در این دام نیفتاد بلکه بر عکس اقدامات منطقه ای خود را تقویت و سیاست حسن همسایگی را تشدید کرد و آن را مساله ای مهم برای نزدیکی دیدگاهها و رفع سوء تفاهم با کشورهای همسایه دانست.
تل آویو همچنین دریافته که زمان به نفع ایران و مقاومت منطقه است و ایران نه تنها در زمینه موضوع انرژی صلح آمیز هسته ای، بلکه در همه زمینه های نظامی و فنی پیشرفت داشته و اعلام حرکت ایران به سمت اقیانوس آرام به ویژه کانال پاناما نشانه ی توانمندیهای نظامی روزافزون تهران و نقش مهم آن در عرصه بینالمللی بهویژه با توجه به ائتلاف های ایران، روسیه و چین است.
این مساله از یک سو و مساله دیگر اینکه رژیم صهیونیستی امروز در شرایط بحرانی «سیاسی، اجتماعی و امنیتی» به سر می برد، به گونه ای که جامعه "اسرائیل" به دو دسته حامیان و مخالفان کابینه افراطی به ریاست بنیامین نتانیاهو، در بحبوحه فراخوان های سازمان یافته و برنامه ریزی شده برای مهاجرت معکوس از رژیم اشغالی به آمریکا و سایر کشورها تقسیم شده و گروههای مقاومت در کرانه باختری گسترش یافته است.
در مواجهه با این واقعیت متشنج رژیم ، کابینه نتانیاهو در تلاش است تا بحران داخلی خود را به تهدید نظامی علیه ایران تبدیل کند که جرأت آن را ندارد و اگر جنگی رخ دهد، مانند جنگ های قبلی نخواهد بود. بلکه از نظر جغرافیایی و زمانی یک جنگ علنی خواهد بود و آمریکا قادر به مدیریت همزمان دو جنگ در اوکراین و خاورمیانه نخواهد بود.
جنگ رژیم اشغالگر بدون حمایت و مشارکت آمریکا، پایان به اصطلاح «اسرائیل» خواهد بود. نه آمریکا و نه غرب متحد قادر به تحمل دو شکست استراتژیک یکی در اوکراین و دیگری در خاورمیانه نیستند.
تل آویو اکنون از سرگیری روابط عربستان و ایران را تحولی خطرناک برای «اسرائیل» و پیروزی سیاسی برای ایران می داند.